روزی از روزهای یکی از سالهای میانه قرن ششم (احتمالاً 519 قمری ) جمالالدین ابومحمّد الیاس بن یوسف بن زکی بن مؤیَّد در شهر گنجه به دنیا آمد.از پدرش چیز زیادی نمیدانیم جز اینکه خیلی زود درگذشت اما میدانیم که پدرش فارس و مادرش، از کرد زبانان بوده است. این جوان اهل گنجه، علوم ادبی، نجوم، فلسفه، علوم اسلامی، فقه، کلام و زبان عرب را به خوبی آموخت و در همان دوران نشانههای استعداد شاعری در او به وجود آمد. یکی از شانسهای مهم زندگی اش این بود که دردوران اتابکان آذربایجان زندگی میکرد. آنان به زبان و ادبیات فارسی و اشاعه فرهنگ و تمدن ایرانی توجه زیادی میکردند. برخلاف جعلهای تاریخی برخی که میخواهند با تحریف تاریخ، وحدت ملی و سرزمینی در کشور ما را تضعیف کنند، اتفاقاً اتابکان خودشان ترک نژاد بودند اما حامیان زبان فارسی محسوب میشدند و از شاعران حمایت میکردند و یکی از مهمترین شاعرانی که مورد حمایت آنان قرارداشت همین الیاس پسر یوسف است که وقتی شاعریاش جدی شد، تخلص نظامیرا برای خود انتخاب کرد.
آذربایجان، مرکز شاعران بزرگ فارسی زبان
همچنان که گفتیم نظامی، از پدری فارسی زبان متعلق به سرزمینهای مرکزی ایران، مادری کرد و در منطقه ای زاده شده است که به دلیل هم مرز بودن با سرزمینهای مسیحی، دارای خصلتی چند فرهنگی و چند زبانی بوده است. در چنین شرایطی زبان فارسی به عنوان عاملی برای ایجاد ارتباط مشترک میان مردم این سرزمین عمل میکرده است و وجود شاعرانی قدرتمند مانند نظامیو خاقانی از گنجه و شروان که هردو از سرهنگان زبان فارسی هستند، نشان میدهد در این منطقه بازار ادبیات و شاعری داغ بوده است و شاعران بسیاری به زبان فارسی میسرودهاند که از میانشان یکی دو نفر به اهمیت این دو بزرگ، برآمده اند. این نکته هم درباره نظامیباید بگوییم که او در طول زندگی خود جز یک سفر کوتاه به نواحی اطراف شهرش، همه عمرش را در گنجه طی کرد. شاید وقت و زمان لازم برای پی ریزی کاخ بزرگی که قرار بود در زبان فارسی ایجاد کند، به او اجازه نمیداد به فکر جهانگردی و کسب تحربههای جدید و تازه درباره جهان پیرامونش باشد، چنانکه سعدی شاعری که در زمان مرگ نظامی، یک ساله بود؛ از دل گشتن جهان توانست مصالح لازم برای بنای کاخ ادبی مورد نظرش را فراهم کند. برای اینکه به یاد بیاوریم نظامی چقدر احساس وقت تنگی میکرده است باید به یاد داشته باشیم که او تجربههای اصلی و درخشان شاعریاش را خیلی دیر آغاز کرد.
مخزن الاسرار که از برجسته ترین نمونههای ادبیات تعلیمیدر زبان فارسی است، نخستین اثری است که او آن را ( اگر تاریخ تولد احتمالی او را مبنا قرار دهیم) در آستانه چهل سالگی به پایان برد. بعد از آن مثنوی عاشقانه خسرو و شیرین را در چهل و یک سالگی کامل کرد و بعد در حدود چهل و سه سالگی منظومه عاشقانه دیگری به نام لیلی و مجنون را تنها در چهار ماه به پایان برد.
بعد از آن بود که هفت پیکررا در سن 58 سالگی و اسکندرنامه را در 65 سالگی کامل کرد و به این ترتیب در مدت زمانی حدود 25 سال، پنج گنجش را کامل کرد و اگرچه از او غزلها، قصاید، قطعات و رباعیاتی نیز باقی مانده است اما کار اصلی و سترگ او در همین 25 سال انجام شد و آنچه او آن را در این دوره کوتاه انجام داد، شعر فارسی را صاحب گنجینهای کرد که تا ابد مورد توجه و تقلید بسیاری از شاعران بعد از نظامی قرار گرفت.
کارویژه شعر نظامی چیست؟
اما تأثیر ویژه نظامی بر شعر فارسی چیست؟ بگذارید از این جا شروع کنیم که شعر در گذشته علاوه بر کارکردهای زیبایی شناشانه و ایجاد لذت هنری، دارای کارکرد رسانه ای هم بوده است. یعنی در زمانی که مردم نه تلویزیون، نه ماهواره، نه اینترنت و نه هیچ وسیله دیگری جز همین نوشتن و مکتوب کردن نداشته اند، شعر کارکردی فرای بهره مندی برای لذت هنری داشته است و یکی از این کارکردها هم سرگرمیسازی بوده است، مانند هر رسانه ای. برای سرگرمیمخاطب چه وسیله ای بهتر از داستان و قصه گویی؟ در آن زمان، وظیفه اصلی داستان گویی برعهده نظم و شعر بوده است به این دلیل که مردم سوادی نداشته اند و برای آموختن بهتر و به یادسپردن داستانها، استفاده از شعر و بهره گرفتن از وزن شعر بهترین راه حل بوده است. پیش از نظامیفردوسی توانسته بود با جمع آوری و تبدیل داستانهای ملی و اسطوره ای، گام مهمیدر این راستا بردارد ولی ادبیات فارسی هنوز چیزی کم داشت و آن هم داستان گویی عاشقانه بود.
نظامیدر این 25 سال توانست به این نیاز پاسخ دهد. البته قبل از نظامی، فخرالدین اسعد گرگانی یکی از داستانهای عاشقانه ایران باستان به نام «ویس و رامین» را به شعر درآورده بود اما نیاز به منظومههای تازهتر و بیشتر که البته از نظر ادبی و فنی هم قدرتمندتر باشند، هنوز احساس میشد. نظامی این کار را به شکلی انجام داد که مهر و امضای شاعر داستان سرا و بهترین قصه گوی عاشقانه تاریخ ادبیات فارسی را تمام و کمال به نام خود کرد. او البته شاعری داستانسراست اما داستانهای عاشقانهاش هم از حکمت و اندیشه خالی نیست و جا به جا در هنگام روایت داستان، نکاتی عمیق و اشاراتی دقیق میآورد و نشان میدهد که موفقیت او در داستان سرایی نتیجه دانایی، توانایی قنی و دانش عمیق او در حوزههای مختلف است. او نه تنها توانسته است نیاز مخاطب به داستانهای عاشقانه و سرگرم سازی را پاسخ بگوید، بلکه مخاطبان شعرش را از چشمههای جوشان حکمت و دانایی اش سیراب کرده است، اتفاقی که در شعر بسیاری از مقلدانش روی نداده است و به همین دلیل استقبال از شعر آنها به اندازه استقبال و تعلق خاطر مردم به شعر خود نظامی نبوده است.
خبرنگار: آرش شفاعی
نظر شما