مثل هر صبح میلاد، نقارهخانه سرود شادی بنوازد، مواکب خدمت، دهان مهمانان را پر از شهد و شکر و شربت و شیرینی کنند. خادمان حرم، بنای برپایی دهها آیین عیدانه از صفه و تعویض پرچم تا... داشتند.
قرار بود زائرانی که به عشق حضور در جشن بزرگ «امام رضاییها»، از هزار فرسنگ دورتر از شهر بهشت آمدهاند، رخت و لباس عید بپوشیدند و با لبی خندان و دلی شاد عرض ارادت کنند: سلام آقای خوبیها، امام مهربانیها، «امام رضا جان قدمت مبارک».
قرار بود روز ولادت امام شمس الشموس، هوای دلها دیگر ابری و دلگیر و بارانی نباشد؛ آفتابی و درخشان و غرق نور باشد.
وعده و قرار امروز خانواده بزرگ مدارس امام رضا(ع)، غرفه «بچه محله امام رضا(ع)» بود. از چند روز مانده به روز میلاد، ایستگاه شادمانه بستند تا با چندین غرفه رنگارنگ؛ از بازی، نشاط و هیجان، عکاسی تا دلنوشته و رزق معنوی، قصهگویی و نقاشی، مثل همیشه حال و هوای مهمانان کوچک و بزرگ امام رضا(ع) را شیرین کنند.
اما صد حیف که ابرهای تیره، سیلی از غم و اندوه با خود آوردند. شب ولادت بود، ولی حرف از گل و نقل و تبریک نبود. دعای امن یجیب و توسل، نقل لب زائران شد. خبر آمد: «برای سلامتی رئیس جمهور محبوب و همراهان دعا کنید»
چقدر عمر شب دراز بود و پر ذکر و زمزمه تا اینکه خبر پیچید و صوت قرآن حرم، هوای شهر بهشت را تا اقصی نقاط وطن بارانی کرد. خبر تلخ بود و سنگین. ناباورانه گفتند و نوشتند: خادم الرضا(ع)به حضرت خورشید پیوست.
همین چند روز پیش، روز ۲۴ اردیبهشت مهمان مشهدالرضا(ع) و کنگره جهانی حضرت رضا(ع) بود. به شیوه همه شهدا و سرداران اسلام؛ حسین محرابی، مهدی صابری، مهدی موحدنیا تا قاسم سلیمانی و محمدرضا زاهدی و... برات شهادت را از آخرین زیارت امام رئوف گرفت و آسمانی شد.
خداحافظ سردار خدمت ...
نظر شما