به گزارش قدس آنلاین، در این فصل «بهزاد خلج» که همچنان نقش آقای قاضی را ایفا میکند وارد یک شعبه جدید میشود و به پروندههایی پیچیدهتر با موضوعاتی مختلف رسیدگی میکند. کارگردانی این مجموعه همچون فصل اول با سجاد مهرگان و سرپرستی نویسندگان آن با سیدمحمد حسینی است.
درباره فیلمنامه این اثر که توسط گروهی از نویسندگان نوشته شده با محمد حسینی، سرپرست نویسندگان فصلهای اول و دوم این مجموعه تلویزیونی گفتوگو کردیم که میخوانید.
مؤلفههای شخصیتپردازی «آقای قاضی» در فصل دوم چه تفاوتهایی با فصل اول دارد؟
درباره شخصیت «آقای قاضی» چند مؤلفه اصلی وجود داشت که مهمترین آن مسئله، قضاوت بود. یک شخصیت قاضی داریم که بنا به حساسیتهای شخصی و نگاه خاص خودش در برابر قانون بسیار اهل رعایت است و تحت هیچ شرایطی کوتاه نمیآید چون موضع اصلیاش اجرای عدالت است. در فصل اول به زندگی شخصی آقای قاضی ورود پیدا نکرده بودیم و فقط اشاراتی به ارتباطش با پدر مرحومش داشتیم و اینکه دخترش را از دست داده است. در این فصل تلاش کردیم به زندگی شخصی این شخصیت نزدیک شویم و بگوییم آقای قاضی قصه ما، دغدغه و دردش درباره عدالت، یک ویژگی ذاتی در او است. به دلیل محدودیتهای بودجه، این شخصیت هنوز کامل نشده در حالی که بهتر از این میتوانستیم پرداخت شخصیتی داشته باشیم ولی محدودیتهای بودجه در صدا و سیما به ویژه برای این پروژه، ضریب بیشتری داشت و دلیلش را نمیدانم. سازمان از نظر مالی آن طور که باید روی «آقای قاضی» سرمایهگذاری نکرد.
دلیلش این نبوده که چون فصل اول لوباجت ساخته شده بود و مخاطب هم داشت، گفتهاند چرا برای فصل دوم، بیشتر هزینه کنیم؟
شاید یکی از دلایلش این باشد. زمانی که آقای قاضی با هزینه پایین ساخته شد و مخاطبان زیادی پیدا کرد نگاه مدیران سازمان این بود که این سریال، الگوی ساخت سریالهای کمهزینه در تلویزیون شود ولی همین نگاه هم دچار مشکلاتی در فرایند مدیریتی در انعقاد قراردادها شد. اگرچه من با این نگاه مخالف نیستم اما برای اینکه شخصیتهای یک قصه باورپذیر شوند نیاز به لوکیشنهای بیرونی بیشتری داشتیم که به دلیل محدودیتهای بودجه محقق نشد. ما برای لوکیشنهای بیرونی فصل اول، مشکل مالی داشتیم اما در این فصل به صورت بسیار محدود توانستیم دوربین را از دادگاه بیرون ببریم. اگر امکان حضور میدانی دوربین بیشتر میشد و شخصیت در میان عامه مردم حضور داشت جریان زندگی در سریال ملموستر میشد.
از آنجا که قصههای سریال برگرفته از پروندههای واقعی است با توجه به محدودیت لوکیشن و جنس موضوعات، نگران این نبودید که دیالوگنویسی سریال در دام بیانیهخوانی بیفتد؟
به نظرم زبان قضاوت و حوزه قضا در سالیان مختلف دچار نوعی تطور و دگردیسی شده که عامه مردم آن را نمیفهمند یعنی متوجه بیان کلمات و معانی آنها نمیشوند به همین دلیل شاید یکی از دلایل طولانی شدن محاکم و مشکلاتی که برای مردم پیش میآید ناشی از این ماجرا باشد. از سوی دیگر آموزش عمومی حقوق شهروندی به مردم دچار لکنت و سکته است یعنی مردم نمیدانند در قبال مسائل زیستی و اجتماعی خودشان چه حقوقی دارند. جنبه اصلی «آقای قاضی» این بود که بتوان به زبان ساده و زبانی که مخاطب عام تلویزیون متوجه آن میشود، مباحث پیچیده را به زبان عمومی ترجمه کند به نحوی که جنبه نمایشی اثر سبب شود مخاطب با بخشی از حقوق و شئون زیستیاش آشنا شود. آگاهیبخشی درباره حقوق قانونی شهروندان، اصلیترین رسالت سریال بود. ضمن اینکه قصهها باید دراماتیزه میشدند. من هنوز هم معتقدم در حوزه دراماتیزه کردن قصهها دچار ضعف هستیم و در بسیاری از موارد برای اینکه بر این ضعف غلبه کنیم، از تمهیدات بصری بهره بردیم یعنی دکوپاژ کارگردانی، بازی بازیگران و التهابی که در قصهها ایجاد شد. البته در بسیاری از قصهها سعی کردیم قواعد درام را لحاظ کنیم اما این سریال، شروعی برای یکی از پیچیدهترین و حساسترین شئون زیستی ما در جامعه بود. شاید یکی از مسائل اصلی در حوزه قضایی، سختی نزدیک شدن به این فضا بود. برای ما هم بسیار سخت بود ولی با «آقای قاضی» این تابو شکسته شد. به نظرم مخاطبی که پای این سریال مینشیند بخشی از مسائل قانونی را متوجه میشود. تلاش ما این بود با کمک مشاوران قضایی همراه پروژه در اعلام قوانین دقیق عمل کنیم تا آنچه به عنوان قانون به مخاطب نمایش داده میشود مطابق با مر قانون اساسی کشور باشد.
نزدیک شدن به حوزه قضایی، حساس و پرچالش است و شاید زبان قضایی چندان آشنا به زبان هنری نباشد، چطور به این اشتراک زبانی در فیلمنامه سریال رسیدید؟
بسیاری از ما تجربه مراجعه به دادگاه را داشتیم و وقتی در معرض زبان قضایی قرار گرفتم تا مدتی به بار واژگانی این فضا فکر میکردم و متوجه معانی آنها نمیشدم. این مسئله و ضعف را در حوزه فهم قانون متوجه شدم و بهترین زبان واسطه و ترجمه در این میان، زبان رسانه بود تا مخاطب با حقوق قانونی خودش در موضوعات مختلف آشنا شود.
متنها چند بار بازنویسی و اصلاح میشدند؟
در نگارش فصل اول، فرایند نوشتن هر قسمت به طور میانگین هفت بار رفت و برگشت داشت، گاهی برخی از متنها که حساسیت قانونی بیشتری داشتند تا ۱۴ بار هم بازنویسی میشدند. در فصل دوم سعی کردیم این فرایند را کوتاهتر کنیم و هر اپیزود چهار یا پنج بار بازنویسی میشود. کارشناسان قضایی همچون آقای دکتر رنجگری در کنار تیم نویسندگان هستند و از فصل اول هم حضور داشتند، مشاورانی هم در فصل دوم به گروه اضافه شدند و کمک بسیاری به ما کردند. گروهی از مخاطبان هدف این سریال جامعه قضایی کشور هستند و باید جوری صحبت میکردیم که از نظر فنی دچار اشکال نباشد. در فصل اول نقدهای زیادی درباره ترکیب دادگاه به ما داشتند که قاضی نباید این طور با مراجعان صحبت کند یا این طور نباید برخورد کند اما برای من حساسیتهای شخصی آقای قاضی در مواجهه با مردم، مهم بود اینکه این شخصیت در مواجهه با کودکان از پشت میزش بلند میشود و کنار بچه میآید یا در مواجهه با سالخوردگان، یک صندلی کنارشان میگذارد و با آنها صحبت میکند، در واقع رعایت حدود و قیودی که بیشتر متأثر از مناسبات زیستی است تا مناسبات جاری در محاکم. این موارد به شخصیت قاضی رنگ میداد هر چند میدانستم شاید به لحاظ پرداخت داستان، به شکل عینی چنین مواردی را در دادگاهها نداشته باشیم اما این تجربه برای من جذاب بود که شخصیت آقای قاضی را تا حد امکان به زیست عرفی و اجتماعی نزدیک کنیم. در فصل دوم به این مسئله توجه بیشتری داشتیم تا بتوانیم به این زیست عرفی نزدیکتر شویم و مسائلی را مطرح کنیم که این شخصیت را در قبال بخشی از مسائل زندگی شخصیاش، مسئول بدانیم.
برای شکلگیری درام نیاز به دیالکتیک و طرف خیر و شر وجود دارد، در فصل دوم با ورود شخصیتهای دیگر به قصه مثل شخصیت وکیل یا قضات بیشتر، به نظر میرسد بار دراماتیک کار نسبت به فصل اول سنگینتر شده است.
همین طور است. شکلگیری دیالکتیک اثر برای اینکه حرفهایش را فنیتر بزند نیاز به شخصیت «وکیل» داشت. ما در فصل اول از عمد، شخصیت وکیل را حذف کردیم تا تمرکز بیشتری روی شخصیت قاضی داشته باشیم اما در این فصل، سراغ وکیل ماهری رفتیم تا مواجهه قدرتمندتری را شکل دهد یعنی زبان بیان حقوقی کار تقویت و چالش دیالکتیکی اثر هم آشکارتر شود. حضور دیگر قضات و نمایش محاکم قضایی بیشتر که بخشی از زندگی یک قاضی را تشکیل میدهد به این فصل اضافه شد به طوری که در قسمت اول، محاکمه و توبیخ «آقای قاضی» را در دفتر مدیر قضایی شاهد بودیم تا درباره رفتارش در دادگاه و احکام صادره توضیح دهد. این بخش از زیست قضات که باید در برابر تخلفات قضایی پاسخگو باشند نیاز بود که نشان داده شود. در این فصل با ورود قضات دیگر میخواهیم خوانشهای متعدد از قانون را نیز نشان دهیم.
در فصل دوم وارد پروندههای بزرگتر و پیچیدهتری شدهاید، آیا فشارهای بیرونی و خط قرمزهایی برای طرح این پروندهها وجود داشت؟
این طبع فضای کار در رسانه است، نمیتوانیم بگوییم چنین محدودیتهایی نیست. گاهی برخی ارجاعات که ممکن است به شخص خاصی اشاره داشته باشد ما را از نظر اخلاقی دچار محدودیت و معذوریت میکرد. بخش دیگر هم به ملاحظاتی برمیگردد که شاید وجوه مختلف پرونده آشکار نشده باشد و بخشی هم به سلایق و نگاه مدیریتی برمیگردد. همین محدودیتها سبب میشود خلاقیت در آثار بیشتر شود چون راهکارهای جدیدی را پیش رویمان قرار میدهد.
فصل دوم در چند قسمت ساخته شده است؟
احتمالاً این فصل در ۵۰ قسمت پخش خواهد شد.
۲۴ خرداد ۱۴۰۳ - ۰۸:۴۳
کد خبر: 993438
سریال «آقای قاضی» داستان قضاوتهای یک قاضی است که در فصل اول با ساختار درام دادگاهی ساخته و در ۴۲ قسمت پخش شد و در فصل دوم با ورود «آقای قاضی» به شعبه ۱۲۱با روایت داستانهایی متفاوت به جنبههای دیگری از آموزههای حقوقی میپردازد.
نظر شما