انتخابات

مترجم و شارح قصاید سه‌گانه ابوتمام طائی، گفت: موفق شدیم قصیده ابوتمام را از هفت نسخه خطی کهن پیدا کنیم که کهن‌ترین آن‌ها، نسخه‌ای است که از روی نسخه سال ۳۸۱ هجری کتابت شده است.

یافتن قدیمی‌ترین نسخه خطی قصیده ابوتمام طائی
کتاب «سه چکامه ولائی از ابوتمام طائی» با مقدمه علامه سید محمدرضا حسینی جلالی و استاد شیخ قیس العطار و تألیف حبیب راثی تهرانی از سوی انتشارات بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی چاپ و منتشر شده است.
حبیب راثی  تهرانی؛ مترجم و شارح قصاید سه‌گانه ابوتمام طائی با بیان اینکه ابوتمام طائی یکی از سه شاعر بزرگ عرب در عصر عباسی است که بر متنبی و بحتری چیرگی داشت، گفت: کتاب «دیوان الحماسه» ابوتمام طائی امروزه در حوزه ادبیات عرب در دانشگاه‌های کشورهای مختلف عرب زبان در حال تدریس است؛ ابوتمام دیوان الحماسه را در ایران و در شهر همدان نوشته همچنین بخش‌های مهمی از دیوان او در ایران سروده شده است و بنده آنچه عرض می‌کنم درباره کتاب «سه چکامه ولائی از ابوتمام طائی» است که دربردارنده سه قصیده نایاب شیعی از این شاعر بزرگ عصر عباسی است.
وی با بیان اینکه جدا از جایگاه رفیع ابوتمام در شعر و ادبیات، وی شاعری شیعی محسوب می‌شود، افزود: ابوتمام غدیریه‌ای جاودانه در ۷۴ بیت سروده است که نشان‌دهنده جایگاه والای او در بین شعرای شیعه است. مرحوم علامه امینی در کتاب گران‌سنگ الغدیر او را در زمره شعرای بزرگ شیعه آورده و غدیریه او را هم ذکر می‌کند.
راثی تهرانی بیان کرد: هدف اولیه بنده این بود که خطبه غدیریه ابوتمام را به فارسی شرح و ترجمه کنم تا علاقه‌مندان به ادبیات عرب در عرصه غدیر با مضامین عالی این غدیریه آشنا شوند زیرا در بدو امر ممکن است خواننده متوجه معنای این اشعار نشود، زیرا دأب ابوتمام استفاده از لغات و واژگان غریب و مشکل است و فهم اشعار او به این آسانی برای مخاطبان میسر نیست، لذا در گام نخست ترجمه و شرح این غدیریه در دستور کار قرار گرفت.
این کارشناس ادبیات عرب تصریح کرد: علمای رجالی مانند نجاشی و ابن غضائری، همگی ابوتمام را جزو شعرای شیعه قلمداد کرده و قصیده‌ای را به او نسبت داده‌اند که اسامی پیامبر اکرم(ص) و همه ائمه را تا امام جواد(ع) در آن ذکر کرده است، زیرا ایشان در دوران امامت امام جواد(ع) از دنیا رفته است که متاسفانه هیچ اثری از این قصیده در دیوان‌های چاپی ابوتمام وجود نداشت تا اینکه موفق شدیم آن را از هفت نسخه خطی کهن پیدا کنیم که کهن‌ترین آن‌ها، نسخه‌ای است که از روی نسخه سال ۳۸۱ هجری کتابت شده است.
وی ادامه داد: این قصیده در قافیه میم و در ۶۰ بیت است و پس از تحقیق و تصحیح متن عربی قصیده به زبان فارسی نیز شرح و ترجمه شده است. این نسخه‌ها از کشورهای مصر، ترکیه، مراکش، سوریه و هلند کشف شده است. قصیده دیگری نیز در مدح بنی‌هاشم و هجو بنی‌امیه هم از ایشان یافت شد که باز در دیوان ابوتمام وجود نداشت و جالب است که کسانی که تاکنون این دیوان را چاپ کرده‌اند، دو قصیده از این سه قصیده را در دیوان ابوتمام نیاورده‌اند، ولی خوشبختانه هر سه قصیده فوق در کتاب «سه چکامه ولائی از ابوتمام طائی» چاپ و به فارسی شرح و ترجمه شد. 

محتوای قصیده ابوتمام

راثی تهرانی با اشاره به محتوای این قصاید، گفت: قصیده اول در ۷۴ بیت و در قافیه «راء» است؛ محوریت این قصیده هم غدیر خم و وصایت امیرمؤمنان(ع) و سخنان پیامبر(ص) در این باره است، وی اضافه کرد: مثلاً در بیت ۳۹ به بعد گفته است: ویَوْمَ الغَدِیرِ اسْتَوْضَحَ الْحَقُّ أَهْلَهُ/ بِفَیْحَاءَ لَا فِیْهَا حِجَابٌ ولَا سِتْرُ/ یَمُدُّ بِضَبْعَیْهِ ویُعْلِمُ أَنَّهُ/ وَلِیٌّ ومَوْلَاکُمْ فَهَلْ لَکُمُ خُبْرُ؟!/ وکَانَ لَهُ جَهْرٌ بِإِثْبَاتِ حَقِّهِ/ وکَانَ لَهُمْ فِی بَزِّهِ حَقَّهُ جَهْرُ؛ و در روز غدیرخم در سرزمینی فراخ که هیچ پرده و مانعی در آن برای مردم [جهت رؤیت پیامبر(ص) و شنیدن پیام ایشان] نبود، حقّ [امیرالمؤمنین(ع) برای خلافت بعد از پیامبر (ص) برای اهلش کاملاً روشن و آشکار شد.
رسول‌خدا(ص) دو بازوی علی(ع) را گرفت و بالا برد و اعلام کرد که همانا او [پس از من] مولا و سرپرست شماست، [ و همانا که خلافت حقیقی پس از من، از آن علی(ع) است] آیا از آن مطلع شده و به آن واقف شدید؟
[ولی افسوس] همان‌قدرکه سفارش‌های پیامبر(ص) [در مقاطع مهم و مکرر تاریخی] در مورد جانشینی علی(ع) آشکار و روشن بود [که در خصوص اثبات حقانیت علی برای خلافت، جای هیچ شک و شبهه و ابهامی برای مردم باقی نمی‌گذاشت]؛ زیرپا گذاشتن سفارش‌های مکرر پیامبر و غصب خلافت و حق علی(ع) نیز از سوی غاصبان خلافت، آشکار و شفاف انجام گرفت.

قصیده میمیه برای ائمه(ع)

راثی تهرانی با بیان اینکه این اشعار در واقع به موضوع غدیر و اینکه در صحرایی خشک رخ داده، پرداخته است، ادامه داد: قصیده دوم که به قصیده میمیه امامیه مشهور است در ۶۰ بیت سروده شده است و به حوادث مختلف صدر اسلام مانند واقعه حره، قیام عاشورا، قیام توابین و جنگ‌های احد و بدر و قتل مالک بن نویره اشاره دارد که ابوتمام در بخش اصلی آن اسامی ائمه را تا امام جواد(ع) این چنین ذکر می‌کند: رَبِّیَ اللهُ والْأَمِینُ نَبِیِّی/ صَفْوَةُ اللهِ والْوَصِیُّ إِمَامِی/ ثُمَّ سِبْطَا مُحَمَّدٍ تَالِیَاهُ/ وعَلِیٌّ وبَاقِرُ الْعِلْمِ حَامِ/ والتَّقِیُّ النَّقِیُّ جَعْفَرٌ الطَّیْیِبُ مَأْوَی الْمُعْتَرِّ والْمُعْتَامِ/ ثُمَّ مُوسَی ثُمَّ الرِّضَا عَلَمُ الْحَقـقِ الّذِی طَالَ سَائِرَ الْأَعْلَامِ/ والْمُصَفَّی مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ/ والْمُعَرَّی مِنْ کُلِّ سُوءٍ وذَامِ؛
[این سه تن عبارت‌اند از] وجود منزه الله که پروردگارم است، پیامبرم محمد امین(ص) که بهترین و برگزیده‌ترین خلق خداست و وصیّ و جانشین او علی بن ابی‌طالب(ع) که امام و پیشوای من پس از پیامبر(ص) است.
سپس دو نوه بزرگوار پیامبر(ص) یعنی امام حسن(ع) و امام حسین(ع) که ادامه‌دهنده راه و سنت وی هستند، امامان من‌اند و پس از آنها حضرت علی بن الحسین زین العابدین و فرزندش محمد بن علی شکافنده علوم و پشت و پناه دین را امام خود می‌دانم. پس از آنها پیشوای پرهیزگار و پاک‌؛ حضرت جعفر بن محمد الصادق را امام من خود می‌دانم که پناهگاه نیازمندان و سائلان است. سپس حضرت موسی بن جعفر امام بعدی من است و پس از وی فرزندش حضرت علی بن موسی الرضا(ع) را امام خود می‌دانم، همو که همچو نشان حقی است که راه خدا را نشان می‌دهد و پرچم برافراشته‌اش بر پرچم دیگر مدّعیان حقیقت، برتری دارد و امام بعدی من حضرت محمد بن علی الجواد(ع) است که در پاکی سیرت و پاکیزگی صورت یگانه دوران و بری از هرگونه بدی و عیب و نقصی است. 
وی افزود: این اشعار ادامه دارد تا اینکه از امام جواد(ع) در این شعر نام برده است؛ با اینکه این قصیده در کتب رجالی ما به عنوان سند شیعه بودن ابوتمام طائی ذکر شده است، ولی متاسفانه در دیوان‌های ابوتمام نبود و برای نخستین بار در این کتاب، تصحیح، ترجمه و شرح شد. 
مترجم قصاید ابوتمام ادامه داد: قصیده سوم هم در ۱۳ بیت در مدح بنی‌هاشم و ذم بنی‌امیه سروده شده و در یک بیت آن به بنی‌امیه اشاره دارد که در قرآن و در آیه ۶۰ سوره مبارکه اسراء، ملعون شمرده شده‌اند، ابوتمام می‌گوید: أُمَیَّةُ فِی الذِّکْرِ مَلْعُونَةٌ/ وإِثْنَانِ مِنْهَا هُما غُرَّةْ؛ بنی‌امیه که در قرآن مورد لعنت و نفرین خداوند قرار گرفته‌اند؛ به‌جز دو تن از آنها [شاید مراد معاویة بن یزید و عمر بن عبدالعزیز باشند] که بین خلفای بنی‌أمیه قدری روسپید و آبرومند هستند.
وی ادامه داد: در ادامه این قصیده نیز از عشق خود به بنی هاشم و پاک طینتی‌اش چنین می‌گوید؛ أُحِبُّ بنی‌هَاشِمٍ کُلَّهُمْ/ لِأَنِّی وُلِدْتُ عَلَی الْفِطْرَةْ/ وآخَرُ دَانَ بِبَغْضَائِهِمْ/ زنِیمٌ فَنُطْفَتُهُ قَذْرَةْ/ إِذَا شَکَّ فِی وَلَدٍ وَالِدٌ/ فَآیَاتُهُ الْبُغْضُ لِلْعِتْرَةْ؛ همه بنی‌هاشم و اهل‌ بیت پیامبر را دوست دارم، زیرا من انسانی پاک‌نهادم که بر اساس فطرت و پاکی و پاکیزگی زاده شده‌ام. [و فرزند نامشروع نیستم]
و هر کسی که دشمنی و عداوت اهل‌بیت پیامبر(ع) را به‌عنوان دین خود گرفته [و جزو دشمنان و مخالفان آنها] باشد، پس همانا حرام‌زاده‌ای است که نطفه‌اش ناپاک و پلید است. هرگاه پدری درباره اصل و نسب فرزندش شک کند (که از خود اوست یا نه) پس [یکی از] نشانه‌هایش دشمنی با عترت و اهل‌بیت پیامبر است.
منبع: ایکنا (خبرگزاری بین‌المللی قرآن)

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.