مباهله روز اثبات حقانیت اسلام در برابر مسیحیان نجران است؛ واقعهای که در آیاتی از سوره آلعمران از جمله آیه ۶۱ این سوره منعکس شده است. برای تبیین چرایی و چگونگی این ماجرا، دلالتهای تفسیری آیه مباهله و کارکرد آن برای امروز با حجتالاسلام عباس جعفری فراهانی؛ پژوهشگر تاریخ اسلام و تشیع گفتوگو کرده ایم که در ادامه آن را میخوانیم؛
مباهله چرا و چگونه اتفاق افتاد و دلیل اینکه پیامبر(ص) این شیوه را انتخاب کردند چه بود؟
پیامبر(ص) از طرق و روشهای گوناگونی برای پیشبرد و پیشرفت اسلام استفاده کرد که در قرآن کریم و روایات نقل شده است. مثلا تکیه بر بیداری وجدان و آگاهی درونی مردم، توجه آنان به توحید، خداپرستی و قیامت و آخرت و تکیه بر اصول اخلاقی و افزایش درک و معرفت و شناخت که در آیات و سیره پیامبر اکرم(ص) مورد تاکید است.
یکی از روشهای دیگری که پیامبر(ص) در این زمینه مورد استفاده قرار دادند و در آیات و روایات وجود دارد احتجاج و گفتوگو با مخالفان، کفار و مشرکان و پیروان ادیان دیگر است که یکی از این نمونهها، مباهله است. پیامبر اکرم(ص) از سال نهم هجرت هیئتهایی را به سوی قبائل و کشورهای مختلف اعزام کرد و به آنان پیام دعوت به اسلام داد تا به مدینه بیایند و حسن نیت پیامبر(ص) را ببینند لذا این سال به عام الوفود معروف شده است. یکی از این هیئتهای اعزامی به سمت مسیحیان نجران رفت و پیامبر(ص) فرمودند که دستور پذیرش دین اسلام را به آنان ابلاغ کنید ولی مسیحیان این دعوت را نپذیرفتند و گفتند که ما باید خودمان به مدینه بیاییم و از نزدیک بررسی کنیم و سرانجام اینگونه شد ولی چون دعوت پیامبر(ص) را نپذیرفتند لذا کار به مباهله کشید.
مباهله در آن زمان رسم بوده است. یعنی اگر دو گروه نمیتوانستند در مسئلهای به نتیجه برسند به این کار اقدام میکردند؛ مباهله به معنای لعنکردن است و مباهله با پیامبر(ص) هم بعد از جنگ تبوک رخ داد. در روایات اهل بیت(ع) هم مباهله مطرح شده است. برخی ائمه(ع) به یاران خود این روش را تعلیم دادهاند؛ مثلا ابومسرور از یاران امام صادق(ع) به حضرت عرض کرد: من مخالفان را به آیه «اطیعوا االله و اطیعوا الرسول ...» (سوره نساء/۵۹) و «انما ولیکم الله ...» (سوره مائده/۵۵)، «قل لا اسئلکم علیه اجرا و ...» (سوره انعام/۹۰) احتجاج میکنم و نمیپذیرند و امام صادق(ع) مباهله را به او آموختند. امام به ایشان فرمودند: سه روز نفس خودت را اصلاح کن؛ ابتدا غسل کن و و روزه بگیر و به صحرا برو و دست خود را به آسمان بلند کن و این دعا را بخوان: «اللهم ربّ السموات السبع و ربّ الارضین السبع عالم الغیب والشهادة ...»؛ و بعد دعا کن و اگر تسلیم شدند که خوب است و اگر نه آنان را نفرین کن و از خدا بخواه خدایا هر چه خود سزا میدانی بر آنان وارد کند. (اصول الکافی ج ۲ص۵۱۴).
اما برگردیم به داستان مباهله مسیحیان نجران با پیامبر(ص)؛ که مرحوم شیخ مفید این داستان را پس از فتح مکه و فرستادن نامه از سوی پیامبر(ص) به مسیحیان نجران میداند و سید ابن طاووس هم این ماجرا را بعد از ارسال نامه پیامبر(ص) به کسری و قیصر در سال نهم هجری میداند. تفصیل ماجرا این است که پیامبر(ص) نامهای نوشتند و آن را به نجران فرستادند و پیام اصلی هم دعوت از اسقفهای نجران و مردم مسیحی منطقه برای پذیرش اسلام بود و فرمودند: «اگر نپذیرند ما باید راه دیگری را برویم»؛ اسقفها بعد از مشورت تصمیم گرفتند که برای آشنایی بیشتر با اسلام به مدینه بیایند و وقتی به مدینه آمدند، چند روز در آنجا بودند و سؤالاتی هم پرسیدند از جمله دیدگاه اسلام در مورد حضرت مسیح(ع) که رسول خدا(ص) طبق آیات قرآن فرمودند: مسیح بندهای از بندگان خداست ... و آیه ۵۹ آل عمران را قرائت کردند ولی آنان نپذیرفتند زیرا معتقد بودند که عیسی(ع) پسر خداست.
در این مقطع آیاتی از جمله آیه ۶۱ سوره مائده نازل شد که به مباهله معروف است؛ معنای آیه آن است که ای پیامبر به مسیحیان بگو اگر برای مباهله آماده هستید پسرانتان را بیاورید و ما هم پسرانمان را میآوریم، زنان و انفس خود را بیاورید و ما هم میآوریم و بعد لعنت خدا را بر دروغگویان طلب خواهیم کرد. فردای آن روز دو گروه به منطقهای آمدند که الان مسجد مباهله است. وقتی بزرگان نجران پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) را دیدند خیلی ترسیدند و وحشت کردند زیرا حضرت محمد(ص) فقط حضرت علی(ع)، حضرت زهرا(س) و امام حسن و امام حسین(ع) را همراه آورده بودند و هیچ یک از انصار و مهاجرین همراه پیامبر(ص) نبودند. لذا از مباهله دست برداشتند و حاضر شدند جزیه بدهند و در حجاز بمانند و در نهایت منجر به انجام تفاهم نامه میان آنان با پیامبر(ص) شد. (الارشاد ج۲ص۲۲۰).
پیام و کارکردهای واقعه مباهله برای زندگی امروز ما چیست؟
از جمله کارکردهای مباهله اثبات حقانیت اسلام در برابر مسیحیت است. پیامبر اسلام(ص) از یک اعتقاد و ایمان واقعی به خدا و غیب برخوردار بودند و براساس این ایمان و باور دست به مباهله زدند در حالی که همه افراد حاضر به انجام چنین کاری نیستند. ایشان خانواده و عزیزان خود را هم به میدان مباهله آوردند که نشانه یقین جدی آن حضرت است. ایشان طبق این آیه، حضرت علی(ع) را نفس خود برشمرده است. مراد از «انفسنا» خود پیامبر(ص) نیست و حضرت علی(ع) است یعنی کسی که همانند رسول خدا(ص) در عزت و کرامت و اوج ایمان است.
دستاورد دیگر اثبات جانبداری اسلام از منطق و صلح و زندگی مسالمتآمیز است. این ماجرا نشان میدهد رسول خدا(ص) در برخورد با قدرتهای مخالف خود ابتدا تلاش میکرد با منطق و احتجاج با آنان گفتوگو و مناظره کند. در گام دوم اگر معتقد به خدا بودند به مباهله و داوری حق تعالی روی میآوردند. در نهایت اگر راضی به آن هم نمیشدند با آنان پیمان میبستند تا جزیه بپردازند و در امنیت زندگی کنند.
از کارکردهای دیگر داستان مباهله، نمایاندن و اثبات فضیلت و برتری اهل بیت(ع) بر سائر مسلمانان و اصحاب خودش بود. لذا اهل بیت(ع) در موارد فراوانی در برابر دشمنان و مخالفان خود به داستان و حادثه مباهله جدشان رسول خدا(ص) با مسیحیان استناد میکردند. نقل شده است که روزی معاویه به سعد بن ابی وقاص گفت: تو چرا در منابر به علی بن ابی طالب دشنام نمیدهی؟ در حالی که دستور دادهام در همه مساجد این کار رواج داشته باشد. سعد ابی وقاص که از مخالفان امام(ع) بود گفت چند چیز است که اجازه نمیدهد من این کار را بکنم ولو اینکه شتران سرخ مو به من بدهند؛ اول اینکه در جنگ تبوک، پیامبر(ص) علی بن ابی طالب(ع) را به جای خود در مدینه قرار داد. علی(ع) را برای خود به مثابه هاورن برای موسی قلمداد کرد و این نشانه جایگاه علی بن ابی طالب(ع) است.
مورد دیگر اینکه من در جنگ خیبر بودم و دیدم که مسلمانان دچار سختی در نبرد شدند و پیامبر(ص) فرمودند: من پرچم اسلام را به دست فردی خواهم داد که دشمن را شکست خواهد داد؛ صحابه هم منتظر بودند که این فرد کیست؟ پیامبر(ص) در حالی که علی(ع) بیماری چشمدرد داشت او را فراخواندند و آب دهان مبارک خود را به چشم علی(ع) کشیدند و بیماری چشم ایشان خوب شد و پرچم را به دست علی(ع) دادند و سوم هم ماجرای مباهله را تعریف کرد و گفت بعد از این ماجرا پیامبر(ص) فرمود: «اللهم هؤلاء اهلی»؛ اینها اهل بیت من هستند که قرآن درباره آنان آیه تطهیر (سوره احزاب / ۳۳) را نازل فرمود.
در عصر و روزگار ما که بیش از ۱۴۰۰ سال از اسلام میگذرد اگر نگاهی به وضعیت جهان و مسلمانان بیندازیم خواهیم دید مسیحیان در اکثریت هستند؛ مسلمانان هم بیشتر اهل سنت هستند؛ اگر ما شیعیان و پیروان اهل بیت(ع) که در اقلیت هستیم و اعتقاد عمیق به قرآن و روایات داریم نباید هیچ شک و شبههای به خود راه دهیم؛ اگر شبهات فراوانی از سوی دشمنان و مخالفان و مذاهب دیگر ما مطرح میشود محکم بایستیم و از مذهب خود دفاع کنیم. اگر آنان به پیامبر(ص) و قرآن جسارت کرده و اسلامهراسی راه میاندازند نباید خوف و هراس به خود راه دهیم و باید با اعتقاد جازم و قوی از اسلام و پیامبر(ص) دفاع کنیم.
مباهله میتواند مسیری را برای بحث و دیالوگ با غیرمسلمین از جمله مسیحیان برای ما باز کند که الان هم در جمهوری اسلامی گفتوگو بین پیروان ادیان مختلف برقرار است و گفتوگوهای بین ادیانی از جمله با دانشمندان ادیان مختلف اروپایی در آلمان، روسیه، ایتالیا و کشورهای دیگر برقرار است و این گفتوگوها میتواند حقانیت پیامبر(ص) و اسلام را برای دیگران روشن کند و نتایجی هم داشته است؛ از جمله مسیحیانی داریم که کتاب نوشتند و به حقانیت اسلام معترف شدند که از جمله میتوان به جرج جرداق، سلیمان کتانی و ... اشاره کرد.
دلالتها و نکات آیه مباهله چیست؟
یکی از دلالتهای آیه مباهله همان تاکید بر بزرگی شخصیت و جایگاه حضرت علی(ع) است. در آیات مرتبط با این بحث فرموده است: «إِنَّ مَثَلَ عِیسَیٰ عِندَٱللَّهِ کَمَثَلِ ءَادَمَۖ خَلَقَهُۥ مِن تُرَابࣲ ثُمَّ قَالَ لَهُۥ کُن فَیَکُونُ، ٱلحَقُّ مِن رَّبِّکَ فَلَا تَکُن مِّنَ ٱلمُمۡتَرِینَ، فَمَنۡ حَآجَّکَ فِیهِ مِنۢ بَعدِ مَا جَآءَکَ مِنَ ٱلعِلمِ فَقُلۡ تَعَالَوۡاْ نَدۡعُ أَبنَآءَنَا وَأَبنَآءَکُمۡ وَنِسَآءَنَا وَنِسَآءَکُمۡ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَکُمۡ ثُمَّ نَبتَهِلۡ فَنَجعَل لَّعنَتَ ٱللَّهِ عَلَی ٱلکَٰذِبِینَ، اِنَّ هَٰذَا لَهُوَ ٱلقَصَصُ ٱلحَقُّۚ وَمَا مِنۡ إِلَٰهٍ إِلَّا ٱللَّهُۚ وَإِنَّ ٱللَّهَ لَهُوَ ٱلعَزِیزُ ٱلحَکِیمُ، فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَإِنَّ ٱللَّهَ عَلِیمُۢ بِٱلمُفسِدِینَ» (سوره آل عمران / ۵۹ -۶۳). یعنی این ماجرا حق است و اگر داستان مباهله را نپذیرید جزء مفسدین هستید و خداوند به مفسدین آگاه است. یعنی داستان مباهله غیرقابل کتمان و انکار است. نمونههای فراوان دیگری هم داریم که افرادی خواستهاند به ماجرای مباهله دست درازی کرده و آن را مخدوش کنند؛ مثلا برخی خواستهاند حفصه و عایشه را هم جزء زنانی بدانند که در ماجرای مباهله حضور داشتهاند ولی هرگز موفق نشدند. لذا «نساءنا» در آیه مورد بحث براساس روایات صحیح فقط یگانه دخت پیامبر اکرم(ص) حضرت فاطمه زهرا(س) است.
موضوع امامت و ولایت علی(ع) هم از دلالتهای این آیه شریفه است که نمیتوان آن را انکار کرد زیرا نص آیه، حضرت علی(ع) را نفس پیامبر(ص) معرفی کرده است؛ البته مخالفان و دشمنان اهل بیت(ع) مناقشاتی بر دلالات این آیه داشتهاند. از جمله اشکال ابن تیمیه یا مناقشه ابوحیان اندلسی براساس تفسیر زمخشری که هیچکدام موفق نبودهاند؛ قاضی جرجانی هم تلاشهای ناکارآمدی در تفسیر این آیه داشتهاند که باز موفقیتآمیز نبوده است؛ فخررازی هم بحثی در ذیل آیه دارد. مولوی عبدالحمید دهلوی و شیخ محمدعبده هم خواستهاند مناقشاتی به مصادیق آیه وارد کنند که در مجموع قابل پذیرش و توجه نیست. علاقهمندان میتوانند با مراجعه به کتب تاریخی، تفسیری و حدیثی آنها را مطالعه کنند و البته علمای شیعه پاسخ مستدل و قاطعی به همه این سخنان دادهاند.
علی فرج زاده
نظر شما