چرا از واقعه مباهله به عنوان سندی بر حقانیت اهل بیت(ع) یاد میشود و آیا در قرآن تأییدی بر این واقعه وجود دارد؟
مباهله یکی از جریانهای بسیار مهمی است که در سال آخر عمر رسول خدا(ص) اتفاق افتاد و دلیلی دیگر بر حقانیت دین مبین اسلام و کسانی بود که در این واقعه حضور داشتند. پیامبر(ص) ضمن دعوت نجرانیان، بهترین افراد یعنی اهل بیت(ع) خویش را با خود همراه کرد تا بار دیگر حقانیت آخرین دین الهی را به رخ جهانیان بکشد.
خداوند در مقام تعظیم این قضیه در قرآن کریم میفرماید: «فَمَنْ حَاجَّک فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَک مِنْ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللهِ عَلَی الْکاذِبِینَ». (آل عمران؛ ۶۱)وجه استدلال به این واقعه برای اثبات حقانیت اهل بیت(ع) در این است که در آیه گفته میشود: «پس هر کس با تو درباره عیسی در مقام مجادله برآید پس از آنکه به احوال او آگاهی یافتی، بگو: بیایید ما و شما فرزندان و زنان و کسانی را که به منزله خودمان هستند بخوانیم، سپس به مباهله برخیزیم (در حق یکدیگر نفرین کنیم) تا دروغگویان (و کافران) را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازیم».
در دو بخش نِسَاءَنَا و أَنْفُسَنَا با اینکه جمع بسته شده پیامبر(ص) انحصاراً و تنها حضرت زهرا(س) را همراه بردند و حضرت علی(ع) را به عنوان انفس خویش همراه کردند، اگر حضرت رسول(ص) دیگران را هم جان و نفس خود میدانست آنها را نیز در این واقعه با خود همراه میکرد اما در میان جمع کثیر صحابی تنها امیرالمؤمنین(ع) را همراه خود بردند که این نشان از حصرِ عزیز و نفس پیامبر(ص) بودن در وجود مقدس امیرالمؤمنین علی(ع) است و دیگر صحابی این فضیلت را ندارند. از این رو، وقتی قرار میشود همه عظمت اسلام مقابل مسیحیت تحریف شده قرار بگیرد و یک طرف مباهله مورد عذاب واقع شود، پیامبر(ص) با همراه بردن اهل بیت خویش ثابت میکند به حقانیت دین و اهل بیت(ع) خود اعتقاد قطعی دارد.
این واقعه چطور اتفاق افتاد؟
سیرهنویس معروف «برهانالدین حلبی» مینویسد: پیامبر(ص) به هیئت نجران که وارد مسجدالنبی(ص) شده بودند، فرمودند: من شما را به آیین توحید و پرستش خدای یگانه و تسلیم در برابر اوامر او دعوت میکنم، سپس آیاتی چند از قرآن برای آنان خواند. آنان در پاسخ گفتند: اگر مقصود از اسلام ایمان به خدای یگانه است، ما قبلاً به او ایمان آورده و به احکام وی عمل مینماییم. پیامبر(ص) در پاسخ آنان فرمودند: اسلام علائمی دارد چگونه میگویید خدای یگانه را پرستش میکنید در صورتی که شما صلیب را میپرستید و از خوردن گوشت خوک پرهیز نمیکنید و مسیح را فرزند خدا میدانید؟
مسیحیان نجران در مقابل منطق وحی ناگزیر شدند راه مجادله در پیش گیرند و پیشنهاد مباهله دادند، در آن هنگام پیک الهی نازل شد و پیامبر را نیز به مباهله مأمور کرد. طرفین برای فیصله دادنمسئله از طریق مباهله آماده شدند و قرار شد فردا همگی برای مباهله حاضر شوند.
چرا خمسه طیبه(ع) پیامبر(ص) را برای حضور در واقعه مباهله همراهی کردند؟
وقت مباهله فرا رسید و قرار بود مباهله در نقطهای خارج از شهر مدینه در دامنه صحرا انجام شود. پیامبر(ص) از میان مسلمانان و بستگان بسیار فقط چهار نفر را برای مباهله برگزیدند و این چهار تن جز حضرت علی و فاطمه و حسن و حسین(ع) کسی دیگر نبود. چون چهرههای معصوم آنها برای مسیحیان نجران آشکار شدند همگی با هم گفتند: این مرد به دعوت خود اعتقاد راسخ دارد و گرنه یک فرد دروغگو عزیزان خود را در معرض بلای آسمانی قرار نمیدهد و بنابراین با دیدن این وضع وارد شور و از مباهله منصرف شدند و قرار شد هر سال مبلغی به عنوان جزیه (مالیات سرانه) بپردازند و در برابر آن، حکومت اسلامی از مال و جان آنان دفاع کند. مورخان، تاریخ مباهله را پس از جنگ تبوک، ۲۴ ذیالحجه سال دهم هجری ذکر کردهاند.
اهل سنت درباره این واقعه به عنوان سندی دیگر در اثبات حقانیت اهل بیت(ع) چه تصریحی دارند؟
ابو سعید خادمی حنفی میگوید: به دلیل اخبار صحیحه، حضرت علی(ع) نفس پیامبر(ص) است. وی که از علمای احناف است، مینویسد: اولین فضیلت حضرت علی(ع) آیه مباهله است «ندع ابناءنا و أبناءکم و نساءنا و نساءکم و أنفسنا و أنفسکم» زیرا مقصود از انفس، علی(ع) است و در روایات صحیحه آمده رسول خدا(ص) علی(ع) را به این مقام خواند.
حاکم نیشابوری نیز آورده: نفس پیامبر(ص) بودن حضرت علی(ع) متواتر است. حاکم گفته است: روایات در باب تفسیر از عبدالله بن عباس و غیر او متواتر است که رسول خدا(ص) در روز مباهله دست علی و حسن و حسین(ع) را گرفت و فاطمه(س) را پشت سر خویش قرار داد و فرمود: «اینان فرزندان ما و نفوس ما و زنان ما هستند، شما نیز انفس و فرزندان و زنان خویش را بیاورید تا مباهله کنیم و لعنت خداوند را بر دروغگویان قرار دهیم».
چه تلاشهایی برای مخدوش کردن حقیقت مباهله از طریق شبههافکنی صورت گرفته و پاسخ مستدل به این شبهات چیست؟
قطعاً مصداق یگانه «نساءنا» در این آیه، حضرت صدیقه طاهره(س) است؛ در نزد شیعیان نیز مسلم است مقصود از انفسنا، حضرت علی(ع) و مقصود از ابناءنا امام حسن و امام حسین(ع) هستند؛ اما برخی ادعا کردهاند مقصود از أنفسنا، امیرمؤمنان علی(ع) نیست!
در این زمینه، ادعاهای فراوانی شده است که به آنها اشاره میکنیم. ابن جوزی میگوید: منظور از نفس پسر عمو، برادران و اهل دین اسلام و همسران و نزدیکان است. برای «وأنفسنا» پنج وجه ذکر شده است؛ اول مقصود علی بن ابی طالب(ع) است، این کلام شعبی است؛ عرب کلمه نفس را برای پسر عمو به کار میبرد؛ دوم مقصود برادران (دینی) است، این کلام را ابن قتیبة گفته است؛ سوم عموم اهل دین است؛ این را ابوسلیمان دمشقی گفته است؛ چهارم مقصود همسران است؛ پنجم مقصود بستگان نزدیک است.در پاسخ باید گفت: نخست سندی بر صحت اقوال ذکر شده وجود ندارد. دوم این اقوال با احادیث صحیح و معتبر در شأن نزول و مصادیق در تعارض است و امکان مقابله با روایات صحیحه و معتبره را ندارد و درنهایت برای برخی از اقوال حتی هیچ قائلی ذکر نشده است.
آلوسی نیز اشکالاتی را مطرح کرده که در ذیل به صورت دستهبندی شده مطرح و پاسخ داده میشود.وی آورده است: مقصود از نفس، نزدیک و شریک است نه مساوات با اوصاف؛ وی همچنین میگوید: لازمه نفس بودن حضرت علی(ع)، اشتراک در نبوت و خاتمیت و بعثت است یا آنکه گفته: اگر مقصود مساوات در بعض صفات باشد، موجب افضلیت بر سایر اشخاص نمیشود و نیز این روایت موجب میشود حضرت علی(ع) در زمان پیامبر(ص) هم امام باشد.
در پاسخ به ادعاهای وی باید گفت: اگر چه روایات کمی برخلاف نظر شیعه درباره این آیه وجود دارد اما هیچ یک از آنها از نظر سند و اعتبار قابلیت مقابله و تعارض با روایات مورد استدلال شیعه را ندارد. خود آلوسی نیز معترف است این روایت مخالف دارد. همانطور که بیان شد این واقعه حصر الفاظ آیه در وجود مقدس امیرالمؤمنین، حضرت زهرا و امام حسن و امام حسین(ع) را ثابت میکند.
واقعه مباهله در کنار غدیر چه حقیقت عظیمی را بیان کرده و در تبیین امامت ائمه(ع) چه نقشی داشته است؟
در جریان مباهله جایگاه امیرالمؤمنین(ع) به عنوان نفس و جان پیامبر(ص) مشخص میشود. اینکه ایشان در همه اوصاف جز رسالت، همرتبه و همدرجه با رسول گرامی اسلام(ص) است. اگر در غدیر امام علی(ع) به عنوان وصی و جانشین پیامبر(ص) معرفی شد در مباهله جایگاه آن حضرت(ع) در دفاع از دین تبیین شد. یعنی همانطور که رسول خدا(ص) در خطبه غدیر فرمودند: «آیا من بر شما نسبت به خودتان اولی نیستم؟» و مردم پاسخ دادند: بله ای رسول خدا! بعد حضرت (ص) فرمودند: هر کس من امام و مولای او هستم علی(ع) مولای او است، در مباهله نیز این مهم تبیین میشود که حضرت امیر(ع) جان و نفس نبی خاتم(ص) است.
آیا بین حدیث سلسلهالذهب امام رضا(ع) که امامت را شرط توحید میداند با مباهله که سند اثبات حقانیت اهل بیت(ع) است، رابطه معناداری وجود دارد؟
بله بین این دو ارتباط برقرار است؛ در جریان مباهله شخصیتهای اصلی که دین مرهون و مدیون آنهاست، مشخص شدند و در زمان ایراد حدیث سلسله الذهب وجود مقدس امام رضا(ع) فرمودند: «کَلِمَةُ لا إلهَ إلّا اللّهُ حِصنی فَمَن دَخَلَ حِصنی اَمِنَ مِن عَذابی بِشُروطِها وَ أنَا مِن شُروطِها»؛ این حدیث حقیقت دین و ایمان را بیان میکند که اگر قرار است مردم از آفات دین و اعتقادات در امان بمانند، تنها راه، کلمه توحید است؛ همانطور که در ماجرای مباهله، امت از آسیب مخالفان و دشمنان به واسطه مباهله پیامبر(ص) و اهل بیت ایشان حفظ شد و در حصن حصین الهی مصون ماند. از این رو، حدیث سلسله الذهب به نوعی بیان دیگری از مباهله است که ماندن در حصن حصین اسلام باید از این مجرا باشد.
امام رضا(ع) در کلمات دیگر مفصل جایگاه و اوصاف امام را توضیح دادهاند؛ اینکه امام به منزله پدر مهربان و برادر شفیق است، هم جایگاه امامت دارد و هم جایگاه رفاقت و مودت و اگر کسی بخواهد در معرض نسیم رحمت مقام امامت قرار بگیرد باید توحید و اطاعت از امام را توأمان داشته باشد؛ رسول خدا(ص) نیز در واقعه مباهله سلسله امامت را به عنوان حصن حصین جامعه که مردم در پناه آنها مصون میمانند، معرفی کردند چون یک وجه مباهله سیاسی و نظامی است اما وجه مهم دیگر اعتقادی است.
نظر شما