به گزارش قدس آنلاین، ۲۲ سال پیش به پیشنهاد انجمن قلم ایران و تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی، چنین روزی برای اهل قلم در تقویم رسمی کشور به ثبت رسید اما آنچه اهمیت دارد اینکه چقدر به دغدغهها و مطالبات اهالی قلم توجه شده و خواستههایشان تا چه اندازه در سیاستگذاریهای فرهنگی اثرگذار بوده است.
در این باره با محسن پرویز، مدیر فرهنگی ادوار مختلف که با داشتن تحصیلات پزشکی، دستی بر آتش نوشتن هم دارد و بین سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۹ معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده و چهار دوره ریاست نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران را برعهده داشته و اکنون دبیر شورای ارزشیابی هنرمندان، نویسندگان و شاعران کشور است گفتوگو کردیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
امروز مهمترین دغدغهها و مطالبات اهل قلم را چه میدانید؟
دغدغههای اهل قلم در دهههای اخیر تغییر نکرده چون مسائل گذشته حل نشده و نیازمندیهای جدیدی به وجود نیامده است.
اولویت اول و مهمترین مسئله برای اهل قلم این است که اندیشهها و هنرشان را به جامعه عرضه کنند و با رونق گرفتن فضای مجازی، شکل این ارتباطات در حال تغییر است. یکی از دغدغههای اهل قلم این است که تسهیلات کافی برای انتشار آثارشان فراهم شود به این معنا که وقتی نویسندهای، اثری مینویسد اگر این اثر منتشر نشود یا بنا به دلایلی از سوی ناشران مورد اقبال نباشد یا دلایل دیگری برای عدم انتشار باشد نویسنده دلسرد میشود و انگیزه کافی برای نوشتن ندارد. باید شرایطی را فراهم کنیم که آثار نویسندگان به راحتی در دسترس مخاطبان قرار گیرد و نشر پیدا کند.
بخش دوم هم مربوط به زندگی اهل قلم است. این افراد هم مانند دیگر افراد جامعه باید گذران زندگی کنند ولی اکنون شرایط معیشتی طوری نیست که اهل قلم بتوانند با انتشار آثارشان، اموراتشان را بگذرانند. پیشتر هم این مشکل را داشتیم اما حالا حادتر شده است مثلاً نویسندهای برای نوشتن یک رمان و بازنویسی آن، دستکم ۶ ماه تا یک سال زمان میگذارد. اگر ناشری پیدا و کتاب منتشر شود چقدر حقالتألیف میگیرد که فرد بتواند با آن مبلغ، گذران زندگی کند. این شرایط سبب میشود افراد مجبور شوند به غیر از نویسندگی، شغل دوم و سوم داشته باشند که به حرفه نویسندگی آنها آسیب میزند و کیفیت آثار پایین میآید.
ضمن اینکه مشوقهای لازم برای ادامه مسیر نویسندگی به ویژه برای نسل جوان وجود ندارد و شرایط نامناسب اقتصادی این صنف سبب شده استعدادهای جوان جذب این حرفه نشوند.
یعنی در کشورمان شغل نویسندگی به معنای حرفهای نداریم؟
خیر، ما به معنای حرفهای، شغل نویسندگی نداریم چون درآمد حاصل از چاپ اثر، کفاف گذران زندگی را نمیدهد. شرایط ما به گونهای نیست که نویسندگان فقط مشغول نویسندگی باشند.
کسانی هم که چنین ادعایی دارند، میبینیم چندان ادعای درستی نیست و منابع مالی دیگری برای آنها وجود دارد یا از راه دیگری به جز نوشتن، ارتزاق میکنند. معمولاً کسانی که دوراندیشی بیشتری دارند سراغ شغل دیگری میروند و وقت اضافه خودشان را صرف نوشتن میکنند.
چقدر سیاستهای دولت میتواند به اینکه نویسندگی تبدیل به شغل و حرفهای پایدار شود کمک کند؟
از جهاتی بسیار زیاد و از جهاتی هیچ. بستگی به نگاه مسئولان و مدیران فرهنگی وقت دارد. اگر مسئولان احساس دغدغه و تکلیف نکنند میگویند دولت وظیفه نظارت، هدایت و حمایت را بر عهده دارد و نباید در بخش خصوصی دخالت کند به ویژه در برخی گرایشهای سیاسی مکرر این مسئله عنوان میشود و دولت به عنوان یک ناظر، پولی را میان افرادی تقسیم میکند که اثرگذار نیست اما گاهی سیاستهای دولت میتواند اثرگذار باشد.
نشر خصوصی به معنای مطلق کلمه در کشورمان کم داریم و پیشینه بسیاری از ناشران خصوصی نشان میدهد بالندگی اولیه آنها در نتیجه حمایتهای دولتی بوده است مثلاً کاغذ به نرخ دولتی دریافت کردهاند، وامهای کلانی گرفتهاند، خرید از آثارشان به شکلی تضمین شده و به این شکل رشد پیدا کردهاند ولی دولتهایی که به دنبال حمایت بودند حمایتشان معطوف به ناشران بوده و از نویسندگان حمایتی نداشتهاند. ما در سال ۱۳۸۵ در یکی از بندهای ماده ۱۰۴ قانون برنامه چهارم توسعه، مبحثی را گنجاندیم مربوط به عرضه یارانه کاغذ از تولیدکننده به مصرفکننده تا حمایتها معطوف به مصرفکنندگان شود چون به پیشتولید ناشران که مؤلفان هستند توجه نشده بود. دولت وظیفه دارد ناشران را به سمت حرفهای شدن هدایت کند و حمایت از نویسندگان هم باید قویتر باشد، باید کمک کنیم نویسندگان بتوانند به شغل نویسندگی به عنوان حرفهای پایدار نگاه کنند تا بشود به درآمد آن تکیه کرد.
ضمن اینکه از اجر و شأنی در جامعه برخوردار باشند تا انگیزه برای نسلهای بعدی که وارد این عرصه میشوند بیشتر شود.
اشاره داشتید سیاستهای دولتی در حوزه نشر، یا موجب پیشرفت شده یا بیاثر بوده، آیا تغییر سیاستها در ممیزی و نوع نگاه مدیریتها، جنبه سلبی و اثر منفی هم داشته است؟
دولتها اگر وظیفهشناس باشند باید قوانین را اجرا کنند. سیاستگذار و قانونگذار فرهنگی کشور، شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجلس هستند.
اگرچه تغییر نوع نگاه را با تغییر دولتها داریم اما اگر جایی میبینید همه چیز عوض شده بدانید در اجرا، قوانین زیر پا گذاشته شده است وگرنه در زمینه ممیزی، دولتی محکم عمل میکند و دولت دیگری آن را جدی نمیگیرد چون این مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی بوده و برای دولت، الزامآور است. رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی، رئیس جمهور است و میتواند
قوانین و قواعد را اصلاح کند اما تا زمانی که قاعده و قانونی وجود دارد وظیفه دولت، اجرای آن قانون است.
نکته دیگر اینکه بحث ممیزی مسئله اصلی حوزه نشر ما نبوده و تأثیرگذاری آن در خروجی این صنعت بالا نیست. ممیزی در تعداد عناوین اثرگذار است و شرایط اقتصادی روی شمارگان کتاب. سهلگیری و سختگیری در دادن مجوز مربوط به ممیزی است. اگر نگاهی به سالهای پس از پیروزی انقلاب بکنیم میبینیم تعداد عناوین کتابها در سالهای پیش از انقلاب، کمتر از هزار عنوان در سال بوده و الان به بالای ۱۰۰هزار عنوان در سال رسیده که رشد معنادار و قابل توجهی است. معمولاً در هیچ دولتی این اتفاق نیفتاده که سیاستهای دولتی مانع حوزه نشر و کتاب شود، شاید در مقاطع کوتاهی مشکلاتی وجود داشته اما به سرعت حل شده و تبدیل به روند نشده است.
با توجه به انتخابات ریاست جمهوری پیش رو و تغییر دولت، مطالبه اهالی قلم از رئیسجمهور آینده را چه میدانید؟
اهل قلم از اقشار قانع جامعه هستند و تا حد زیادی قناعتپیشه. مشکلات جامعه به ویژه تنگناهای اقتصادی مردم از مسائل و دغدغههای جدی آنهاست. بسیاری از اهالی قلم بیش از اینکه مشکلات خودشان را مطرح کنند بیان مسائل و مشکلات مردم برایشان اولویت دارد چون حسگرهای اجتماعی قوی و روح حساستری دارند.
هنرمندان و اهالی قلم تاب دیدن سختی و رنج مردم را ندارند و یکی از مسائل اصلی اهل قلم، اهتمام به حل مشکلات جامعه است. مسئله تبعیض و توزیع ناعادلانه ثروت از دغدغههای اهل قلم و هنر است که در آثار و بیانشان نمود دارد. اختلاف درآمد در میان افراد در همه جوامع وجود دارد ولی نابرابریهای ناعادلانه و عجیب از دیگر دغدغههای اهل قلم است و باید جلو اختلاف طبقاتی شدید را گرفت. امیدوارم دولت آینده، مطالبه عمومی اهل قلم و هنر در توزیع عادلانه ثروت در میان مردم را بشنود و به آن عمل کند.
امیدوارم ما اهل قلم هم نسبت به ناملایمات و مشکلات سست نشویم و وظایف اصلی خودمان را فراموش نکنیم.
نظر شما