در عصر قاجار همزمان با تکاپوی علمی و آموزشی در حوزه کربلا، مدرسه‌های متعددی در جوار بارگاه امام حسین(ع) ساخته شد. مدرسه زینبیه، مدرسه هندیه، مدرسه بادکوبه‌ای و... از آن جمله‌اند.

فقه حماسی در مدرسه حسینی

حوزه‌های علوم دینی تأثیر شگرفی بر گسترش و تعمیق معارف شیعی داشته‌اند. مهم‌ترین کانون‌های علمی شیعه در شهرهای مقدس و گرد وجود نورانی اهل ‌بیت(ع) شکل گرفته‌اند که امروزه حوزه‌های علمیه مشهد، قم و نجف در صدر این مراکز هستند.

کربلای مقدسه نیز از جمله اعتابی است که حوزه علمیه تاریخی و بزرگی را در خود جای داده و در بعضی برهه‌های تاریخی میداندار عرصه‌های علمی شیعه بوده است. در دهه پایانی محرم حسینی، نگاهی داریم به حوزه علمیه کربلا.

صحرایی که بهشت شد

صحرای نینوا پس از قیام امام حسین(ع) همواره مورد توجه مسلمین و به‌ ویژه شیعیان بوده است. زائران که زیاد شدند، برخی در کنار آرامگاه سیدالشهدا(ع) سکونت گزیدند تا خادم‌الحسین باشند و این ‌گونه به‌ تدریج به سکونتگاه تبدیل شد و با ظهور آل‌بویه در قرن سوم و ساخت گنبد و بارگاه بر مضجع شریف حسینی، به بهشتی پررونق و زیارتی تبدیل شد؛ شهر کربلا.

زیارت جاذبه‌ای بود که مشتاقان اهل ‌بیت(ع) را به کربلا فرامی‌خواند و بعضی را در جوار حرم سکنا می‌داد. در این میان عالمانی هم بودند که سکونت در کربلا را انتخاب کردند و فعالیت علمی خود را به همراه شاگردانشان در حریم حسینی ادامه دادند.

مدرسه حسینی

تاریخ حوزه علمیه کربلا را باید از محرم سال ۶۱ هجری نوشت. از روزی که امام حسین(ع) به سرزمین نینوا گام نهاد و بساط تبیین معارف قرآنی و بیان احکام الهی را برای اصحاب و خانواده‌اش گستراند، بنای این مرکز علمی بزرگ شیعه گذاشته شد. بخش عمده دانشنامه معارف حسینی در قالب خطبه‌ها، نامه‌ها، مواعظ، نصایح و... که در روز عاشورا به اوج رسید، در این سرزمین ایراد شده و نخستین محصول مدرسه علمیه حسینی در کربلاست.

حوزه کربلا در عصر ائمه هدی(ع)

نخستین دوره از حوزه علمیه کربلا در عصر سایر امامان شیعه تداوم یافت. امام سجاد(ع)، امام باقر(ع)، امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) هنگام زیارت این مکان مقدس، همراهان و زائران امام حسین(ع) و شهدای کربلا را در خانه‌ها و خیمه‌هایی که در کنار این قبور برپا شده بود همراهی کرده و از سرچشمه علمشان سیراب می‌کردند.

هنگامی که صادق آل ‌محمد(ع) به کربلا سفر می‌کرد، بسیاری از محدثان و فقهای شیعه خود را به این سرزمین می‌رساندند تا در منزلی که کنار نهر علقمه اختیار کرده بود از محضر ایشان بهره‌مند شوند. زمین‌های آن منطقه هنوز هم به اراضی جعفریات شناخته می‌شوند و خانه امام(ع) نیز به زیارتگاه مردم تبدیل شد.

عده‌ای از سادات و علویان نیز که در مجاورت آستان حسینی ساکن شدند، برای مردم این سامان و زائران از حقایق مقامات و کمالات عترت نبی اکرم(ص) سخن می‌گفتند. از جمله ایشان سیدابراهیم فرزند سیدمحمد عابد، نواده موسی بن جعفر(ع) است که مرقدش در رواقی قرار دارد که در حرم حسینی به نام خود او معروف است.

اصحاب پیامبر(ص) و ائمه هدی(ع) نیز این حرکت علمی را ادامه می‌دادند. جابر بن عبدالله انصاری، سلیمان بن‌ صرد خزاعی و جابر بن ‌یزید جحفی از آن جمله بودند.

شیخ قمی در مدرسه کربلا

اما عبدالله بن جعفر حمیری، عالم و محدث شیعی سده‌های سوم و چهارم هجری و از شاگردان و اصحاب امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع) از نخستین کسانی است که در حوزه علمیه کربلا به تربیت شاگرد همت گمارده است.

حمیری از مشایخ و بزرگان قم بود که در سال‌های پایانی قرن سوم به کوفه سفر کرد و در کربلا سکنا گزید. افرادی چون علی ‌بن بابویه قمی، ابن‌ولید قمی، محمدبن قولویه، محمدبن همام بغدادی، محمدبن یحیی‌عطار، سعدبن عبدالله اشعری ‌قمی و... از شاگردان او هستند که در زمره راویان و محدثان بزرگ شیعه به شمار می‌آیند.

بنا بر نقل شیخ طوسی، عبدالله بن جعفر حمیری دارای 17کتاب بود که تنها یک اثر او «قرب الاسناد» به دست ما رسیده است. او برخی مکاتبات فقهی‌ کلامی میان امامان شیعه و اصحاب را گرد آورده و آثاری با این موضوع تألیف کرده بود.

مدرسه علمی شیعه

در قرن سوم به دنبال نزاع میان شیعیان اثنی‌عشری و اسماعیلیه، گروهی از شیعیان به مدرسه بزرگ کربلا روی آوردند تا مبانی فکری و کلامی شیعه تبیین شده و به شبهه‌های مطرح ‌شده درباره امام‌شناسی پاسخ داده شود.

حمید بن زیاد بن حماد از شیوخ علمای حدیث و اعظم فقهای شیعه و شاگردانش حوزه علمیه کربلا را به کانون تدریس احکام دین تبدیل کردند و در جوار بارگاه حسینی بخش قابل توجهی از میراث حدیثی شیعه را صیانت کرده و به محدثان بعدی انتقال دادند. وی 14جلد کتاب نگاشت و به تربیت ده‌ها شاگرد پرآوازه پرداخت که معروف‌ترین آنان ثقه‌الاسلام کلینی و علی بن ابراهیم قمی هستند.

در قرن سوم و مطلع قرن چهارم کربلا به عنوان یکی از بزرگ‌ترین مراکز علمی و آموزشی ظاهر شد. مرکزی که پیش از حوزه نجف که در سال ۴۵۰ به همت شیخ طوسی بنا شد، بنیاد نهاده شده بود.

با وجود اینکه در عصر آل‌بویه، مدرسه علمی شیعه به بغداد انتقال یافت ولی حوزه کربلا همچنان به حیات علمی خود ادامه ‌داد و رقیب حوزه بغداد بود. در جریان حملات سلاجقه و اشغال بغداد، کربلا چون هم‌مرز با دولت فاطمیان شیعه بود کمتر آسیب دید و حوزه علمیه‌اش به حیات خود ادامه داد.

سیدبن طاووس و شهید اول از مهم‌ترین دانشمندان شیعی هستند که در این دوره تحصیلات خود را در حوزه علمیه کربلا سپری کردند.

عصر طلایی حوزه کربلا

پس از سقوط دولت صفویه در اصفهان و شروع ناامنی در ایران، بسیاری از علمای ایرانی به حوزه کربلا سرازیر شدند و عصر طلایی حوزه کربلا آغاز شد. مکتب کربلا اصولی بود، اما مشرب بیشتر مهاجران ایرانی اخباری بود، به همین خاطر حوزه کربلا به دو شاخه اخباری با رهبری شیخ یوسف بحرانی و اصولی با رهبری وحید بهبهانی تقسیم شد که در نهایت به پیروزی مکتب اصولیان به رهبری وحید بهبهانی انجامید. او شاگردان زیادی تربیت کرد و آن‌ها را به سایر حوزه‌های علمی شیعه گسیل داشت تا مکتب اصولی او را تعمیم دهند. پس از وفات وحید بهبهانی ریاست حوزه کربلا به عهده فرزندش، سید محمدمهدی بحرالعلوم و میرزا مهدی شهرستانی بود. در زمان سیدمحمدمهدی بحرالعلوم، مرکزیت تدریس از کربلا به نجف منتقل شد.

سیاست در حوزه کربلا

انقلاب مشروطه ایران و حکومت عثمانی همان ‌گونه که حوزه نجف را متلاطم کرد، بر حوزه کربلا نیز تأثیراتی گذاشت، با این تفاوت که کربلایی‌ها موضع منفی نسبت به مشروطه داشتند به همین خاطر علمایی مثل شیخ عبدالکریم حائری برای دوری‌گزینی از این تلاطم‌ها در دوره حضور در عراق، به کربلا رفتند. البته این بدان معنا نبود که کربلایی‌ها غیرسیاسی یا جملگی مشروطه‌ستیز بودند. برای مثال سیداسماعیل صدر که از دخالت در امور غیردینی خودداری می‌کرد، در مورد رفتارهای استبدادی محمدعلی شاه، به وجوب محاربه با محمدعلی شاه فتوا داد.

در دهه 50 شمسی اختلافات دولت‌های ایران و عراق موجب اخراج اجباری علمای ایرانی از عراق و آسیب دیدن حوزه‌های علمی عراق به ‌ویژه کربلا شد. حوزه نجف با وجود آیت‌الله خوئی فعالیت علمی خود را ادامه داد، اما حوزه کربلا از علما خالی شد.

کانون مبارزه علیه استعمار انگلیس

پس از ارتحال آیت‌الله سیدمحمدکاظم یزدی در ۱۳۳۷ هجری، میرزا محمدتقی شیرازی مرجع تقلید شیعیان شد. میرزای دوم شیرازی از سامرا به کربلا نقل مکان کرد و عَلَم مبارزه با انگلیسی‌ها را از شهر قیام برافراشت. جمعیت اسلامی که در کربلا توسط فرزند میرزای شیرازی تأسیس شد و علمای برجسته‌ای در آن شرکت داشتند، برای مبارزه با قیمومیت انگلستان و استقلال عراق فعالیت می‌کرد.

در نیمه شعبان سال ۱۳۳۸ هجری بسیاری از بزرگان دینی، مدرسان حوزه‌ها، رؤسای عشایر و مبارزان سیاسی درباره قیام مسلحانه علیه استعمار به مشورت نشستند اما چون به نظر مشترکی نرسیدند، دیدگاه میرزای شیرازی را جویا شدند. متن فتوای میرزا محمدتقی شیرازی چنین بود: «مطالبه حقوق بر عراقیان واجب است و بر آنان واجب است در ضمن درخواست‌های خود رعایت آرامش و امنیت را بنمایند و در صورت امتناع انگلستان از درخواست‌های آنان جایز است به قوه دفاعی روی آورند».

شرکت‌کنندگان پس از خاتمه مذاکره به سوی ضریح امام حسین(ع) رفتند و با در دست گرفتن قرآن برای وفاداری به پیمان خویش سوگند یاد کردند. بدین گونه کربلا کانون مبارزه علیه متجاوزان انگلیس و مرکز رهبری ثوره‌العشرین شد. این ‌گونه روحانیون کربلا تحت رهبری میرزای شیرازی دوم، اداره خودمختار و مستقل شهر کربلا را تجربه کردند.

مدرسه علمیه امیرکبیر در کربلا

در عصر قاجار همزمان با تکاپوی علمی و آموزشی در حوزه کربلا، مدرسه‌های متعددی در جوار بارگاه امام حسین(ع) ساخته شد. مدرسه زینبیه، مدرسه هندیه، مدرسه بادکوبه‌ای، مدرسه بقعه، مدرسه مجاهده، مدرسه ابن فهد حلی، مدرسه شریف العلما، مدرسه حسینیه و مدرسه خطیب از آن جمله‌اند. مدرسه صدر اعظم نیز با وصیت امیرکبیر از ثلث اموالش در سمت غربی صحن امام(ع) بنا شد.

شاگرد مدرسه کربلا، احیاگر حوزه قم

آیت‌الله عبدالکریم حائری، احیاگر حوزه علمیه قم از جمله شاگردان حوزه علمیه کربلاست. در ابتدای جوانی در مدرسه احسن‌خان کربلا سکنا گزید و در درس آیت‌الله فاضل اردکانی استعدادش شکوفا شد. شیخ عبدالکریم سال‌های بعد را در حوزه‌های علمیه سامرا و نجف تحصیل کرد و به ایران بازگشت، اما با مشاهده فضای آشفته سیاسی به کربلا بازگشت تا برنامه‌های علمی را در این شهر ادامه دهد.

با حضور در جوار حائر حسینی و رونق بخشیدن به حوزه کربلا، به «حائری» ملقب شد. آیت‌الله حائری در این زمان دو درس فقه و اصول را در عالی‌ترین سطح تدریس می‌کرد و چون میرزا محمدتقی شیرازی، مرجع تقلید شیعیان احتیاطات خود را به ایشان ارجاع داده بود، پاسخ‌گویی به مسائل شرعی و دینی را نیز عهده‌دار شد.

این وضعیت تا اواخر سال ۱۳۳۲ هجری با شدت گرفتن آشوب‌های استعماری و هجوم دولت عثمانی به این شهر ادامه یافت که منجر به هجرت آیت‌الله حائری در پاسخ به تقاضای اهالی اراک و سپس قم شد.

از مشهد تا کربلا برای رونق حوزه

آیت‌الله حاج‌آقا حسین قمی در واکنش شدید به اقدام‌های ضدمذهبی رضاخان و پس از قیام خونین گوهرشاد، مدتی در تهران زندانی و در ۱۳۵۴ هجری به عراق تبعید شد. از این پس مرکز مرجعیت ایشان به شهر مقدس کربلا انتقال یافت. از آنجا که حوزه کربلا با رحلت آیت‌الله میرزا محمدتقی شیرازی و هجرت آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری به ایران رو به ضعف و رکود نهاده بود، آیت‌الله قمی پس از استقرار در کربلا جمعی از فضلای حوزه نجف از جمله حضرات آیات میلانی، خویی، صدرالدین جزایری، سیدعلی بهبهانی و میرزامهدی شیرازی را برای تدریس و پیشرفت علمی حوزه کربلا، به این دیار فراخواند.

با اقدام‌های مؤثر آیت‌الله قمی و همکاری این بزرگان وضع عمومی حوزه کربلا متحول شد و جلسات درست و بحث آن رونقی ویژه یافت. اما آیت‌الله قمی پس از ارتحال آیت‌الله سیدابوالحسن اصفهانی به اقامت یازده ساله خود در کربلا خاتمه داد و به نجف اشرف رفت و مرجعیت عامه یافت.

حوزه علمیه کربلا در دوره معاصر

حوزه علمیه کربلا دوره‌های مختلف و فراز و فرودهای متفاوتی را پشت سر گذاشته است. در حال حاضر حدود هزار طلبه در بیش از 10مدرسه علمیه مشغول به تحصیل هستند.

در کربلا آستان‌های مقدس حسینی و عباسی مدارس علمیه خاص خود را دارند و سایر مدارس علمیه به علما و مراجع وابسته است. از جمله مهم‌ترین مدارس علمیه کربلا می‌توان به مدرسه امام حسین(ع)، مدرسه القائم(عج)، مدرسه امام صادق(ع)، مدرسه ابن‌فهد حلی(ره) و مدرسه امام خمینی(ره) اشاره کرد.

علما و مراجع تقلید بسیاری در دوره‌های اخیر در حوزه کربلا حضور داشته‌اند که حضرات آیات سیدحسن و سیدحسین قمی، میرزامهدی شیرازی، سیدعلی بهبهانی، سید محمدهادی میلانی و... از آن جمله‌اند.

خبرنگار: محمد ولیان‌پور

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.