تحولات لبنان و فلسطین

آقا محمدرضا مشهور به حکیم صَهْبا، از حکیمان و عارفان شیعه و یکی از سه فیلسوف بزرگ اسلامی در قرن سیزدهم هجری قمری بود.

فرهیختگان تمدن شیعی

در علم عرفان و فلسفه همیشه کسانی بوده‌اند که با وجود علم و دانش زیاد و جایگاه علمی بالایی که دارند، آن‌طور که باید و شاید مورد توجه قرار نگرفته‌اند. در اینکه در روزگار خود هم‌عصرانشان آن‌ها را می‌شناختند و از وجودشان بهره برده‌اند شکی نیست، اما امروز که من و هم‌دوره‌ای‌هایم در میان تقویم و تاریخ شیعه گشت‌وگذار می‌کنیم تا با بزرگان دینمان بیشتر آشنا شویم، با اسامی مواجه می‌شویم که قبلا به گوشمان نخورده است. امروز روز درگذشت یکی از بزرگان دنیای عرفان و فلسفه است، به همین بهانه در این مطلب مرور کوتاهی به زندگی ایشان خواهیم داشت.

آقا محمدرضا قمشه‌ای، حکیمی وارسته بود که در سال 1241ه.ق در اصفهان به دنیا آمد. پدرش شیخ ابوالقاسم از فضلاء و علماء در قمشه بود.

آقا محمدرضا مشهور به حکیم صَهْبا، از حکیمان و عارفان شیعه و یکی از سه فیلسوف بزرگ اسلامی در قرن سیزدهم هجری قمری بود. جایگاه او در عرفان نظری موجب شده تا او را ابن‌عربیِ حکمت اسلامی بعد از ملاصدرا بخوانند.

ایشان را دومین حکیم از حکمای اربعه تهران و مکمل آقاعلی مدرس در مکتب فلسفی تهران می‌شناسند و می‌گویند که عرفان نظری با آقا محمدرضا قمشه‎ای به این مکتب وارد شده است.

علم‌آموزی از محضر بزرگان

آقا محمدرضا مقدمات را در زادگاه خود (قمشه) زیرنظر اساتیدی مثل پدربزرگوارش و فضلای دیگر به پایان رساند. بعد از آن به اصفهان رفته و از بزرگان و اساتید حکمت و عرفان بهره‌مند شد.

او انتقال‌دهنده مکتب عرفانی اصفهان به حوزه تهران بوده و فتح باب عرفانیات در تهران از وی آغاز شده است. می‌گویند سلسله اساتیدش به ملاعلی نوری و آقامحمد بیدآبادی و سپس تا ملاصدرا و از وی تا شیخ الرئیس ابن سینا می‌رسد.

آقا رضا قمشه‌ای بیشترین استفاده را از عارف بزرگوار آقا سید رضی لاریجانی برد. پس از تحصیل حکمت نزد آقا میرزاحسن نوری و حاج محمدجعفر لاهیجی، شروع به تحصیل در عرفان نظری و آثار محی‌الدین و صدرالدین قونوی نزد آقا سیدرضی لاریجانی می‌کند و پس از استاد بر کرسی تدریس عرفان و آثار محی‌الدین عربی می‌نشیند.

روستازاده بخشنده

یکی از ویژگی‌های این عارف وارسته که باعث می‌شود در موردش بیشتر بیندیشی اخلاق پسندیده و سلوک ایشان است. ویژگی‌هایی که تقریباً در میان تمام علما و بزرگان مشترک است، خلق‌وخوی آرام، صلح‌طلبی، بزرگواری، بزرگ‌منشی و پایبند بودن به قواعد شریعت... شاید علت برتری آن‌ها بر ما همین اخلاق و منش نیکشان باشد.

آقا محمدرضا قمشه‌ای را هم مردی به تمام معنی وارسته و عارف مشرب می‌دانند که با خلوت و تنهایی مأنوس بود و از جمع تا حدودی گریزان. او در روزهای جوانی فردی ثروتمند بود که در خشکسالی سال ۱۲۸۸ تمام مایملک منقول و غیرمنقول خود را صرف نیازمندان کرد و تا پایان عمر درویشانه زیست. اینکه در روزگار جوانی اموال و دارایی خود را به نیازمندان ببخشی و خود در تنگدستی بمانی کار بزرگی است که فقط از یک انسان حکیم برمی‌آید.

آقا محمدرضا قمشه‌ای هرگز جامه روستایی را از تن دور نکرد. به طوری که مرحوم جهانگیرخان قشقائی که سال‌ها شاگرد او بوده است نقل کرده که به شوق استفاده از محضر حکیم قمشه‌ای به تهران رفتم، همان شب اول خود را به محضر او رساندم، وضع لباس‌های او علمایی نبود، به کرباس فروش‌های شهر می‌مانست.

ایشان احادیث و روایاتی که مقام و منزلت والای اهل‌بیت(ع) را بیان می‌کردند، قبول کرده و به معانی احادیث که از ظواهر آن‌ها فهمیده می‌شود، پایبند بودند. علاوه بر این، نسبت به فقیهان احترام زیادی قائل بود و آن‌ها را دوست می‌داشت و در بسیاری از مسائل شرعی به آن‌ها رجوع می‌کرد. می‌گویند متقابلاً فقهای عظام به اهل حکمت و عرفان احترام می‌گذاشتند و از امثال او در بعضی موارد که مورد هجمه متعصبین و متحجرین قرار می‌گرفتند، دفاع کرده و از مقامات عالی آنان یاد کرده‌اند.

مهاجرت به تهران

بعد از هجرت آقا محمدرضا از اصفهان به تهران، درواقع می‌توان گفت که مکتب عرفانی اصفهان از دو طریق به حوزه‌ی تهران منتقل می‌شود، یکی از طریق آقا سید رضی که فضل تقدم و استادی بر شاگرد دارد و دیگری عارف حکیم آقای محمدرضا قمشه‌ای است. ایشان تا سن شصت‌ودو سالگی در اصفهان مشغول تدریس حکمت متعالیه و عرفان بود و از آخرین بازماندگان سلسله اساتید حکمت و عرفان در مکتب اصفهان شمرده می‌شود.

او حدود ده سال پایانی عمر خود را در تهران گذراند. رونق‌ مکتب فلسفی تهران و مهاجرت حکیمان و عارفان به آنجا را علت اصلی مهاجرت محمدرضا قمشه‌ای به تهران دانسته‌اند.

بعد از مهاجرت به تهران، آقا محمدرضا قمشه‌ای در مدرسه میرزا شفیع صدراعظم (مدرسه صدر) سکونت کرد و به تدریس پرداخت. در تهران تا پایان عمر به‌ تدریس‌ حکمت متعالیه، حکمت اشراق و عرفان‌ نظری مشغول بود. محمدرضا قمشه‌ای به‌ تدریس‌ عرفان‌ مشهور بود. او را بهترین مدرس فُصوص الحکم، اسفار و شرح اشارات خواجه طوسی دانسته‌اند. حسن حسن‌زاده آملی تعداد شاگردان درس او در تهران را تا هزار نفر برشمرده‌ است.

شاگردان محمدرضا قمشه‌ای را موجب انتشار حکمت و عرفان در ایران قلمداد کرده‌اند. بعضی از شاگردان او عبارتند از: میرزا ابوالفضل تهرانی، جهانگیرخان قشقایی، میرزا هاشم اشکوری گیلانی، ملا محمد کاشانی، علی‌اکبر نهاوندی و...

عارفی که شاعر بود

از مرحوم قمشه‌ای آثار زیادی به جا مانده، اگرچه سید حسین نصر معتقد است که بسیاری‌ از آثار آقا محمدرضا قمشه‌ای‌ از میان رفته است. از نظر او رساله‌های معدودی که‌ از او باقی‌مانده‌ اکثراً، تحت تأثیر مشرب خاص فلسفی او، درون‌مایه‌ای عرفانی‌ دارند. تعلیقات بر اسفار، تعلیقات بر تمهید القواعد، تعلیقات بر الشواهد الربوبیة، تعلیقات بر فُصوص الحکم و... تعدادی از آثار ایشان است که در اینجا فقط به ذکر همین چند مورد اکتفا می‌کنیم.

آقا محمدرضا را همچنین شاعری با ذوق و برجسته می‌دانند که از ایشان غزلیات پراکنده‌ای به سبک عراقی باقی مانده است. تخلص او در شاعری صهبا بوده که گفته می‌شود بسیاری از اشعار ایشان از میان رفته که یکی از دلایل این اتفاق را گذر زمان یا روحیه زاهدانه مرحوم قمشه‌ای دانسته‌اند که از ضبط اشعار خود پرهیز می‌کرده است.

ایشان سرانجام در سال 1306ه.ق در تهران از دنیا رفت که در روز و ماه آن اختلاف است اما در سال وفاتشان نه.

خبرنگار: زهره هاشمی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.