پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب به انتشار مطلبی پیرامون ««جورف حرب، نویسنده مسیحی در مورد امام حسین علیه السلام» پرداخته که تقدیم علاقهمندان میشود:
جوزف حرب ۶۷ ساله سال ها معلمی کرده و مدت ها به نویسندگی برای رادیو و تلویزیون اشتغال داشته است. تاکنون از او ۱۴ کتاب منتشر شده است که بیشتر در برگیرنده اشعار سپید و غیر کلاسیک هستند و برخی از اشعارش را هم فیروز خواننده وطنی و مشهور لبنان خوانده است.
آرام آرام موفق می شوم رابطه ای صمیمانه برقرار کنم. نگاه های عمیق و آرامش شاعرانه اش بسیار دوست داشتنی است. از کودکی اش تعریف می کند. وقتی از بکائیة رأس الحسین می پرسم، می گوید چون پدرم ارتشی بود و موقعیتی داشت، مادرم را در مجالس روستا دعوت می کردند.
به عکس قدیمی بالای در نگاه می کنم که با تابلوهای نقاشی دیوارها در تضاد است. مردی با پوشش رسمی نظامی قدیم مرا به لبنان کهن می برد. می گوید ایام محرم وقتی مجالس حسینی برپا می شد مادرم مرا هم به همراه خود می برد و از همان روزها خاطرات و تصاویر لباس های سیاه و گریه ها و بر سر و سینه زدن ها و مقتل خوانی ها و پرچم های عزاداری در ذهن من ماندگار شد.
این ارتباط نزدیک و زندگی مشترک و ارتباط رویاروی اسلامی _ مسیحی در طول قرن ها زمینه ساز بسیاری از تعاملات اجتماعی و فرهنگی و حتی سیاسی حاضر شده است.
جوزف حرب از این ارتباطات سخن می گوید و مثال هایی ذکر می کند؛ از کسانی که چنین تجربه ای در منطقه زندگی و زادگاه خود نداشته و در مناطق یک دست مسیحی به دنیا آمده و تربیت یافته اند و اینک حتی در معادلات سیاسی افراد خشن و تندی هستند و افرادی را نام می برد که در تعامل و همدلی با مسلمانان و شیعیان پیشرو هستند و از زادگاه و منطقه سکونت شان حرف می زند و نقش این موضوع را در شکل گیری باورها و ذهنیت های این افراد تحلیل می کند.
می گوید مصیبت نامه رأس امام حسین را ۳۵ سال پیش در ایام محرم برای رادیو لبنان نوشته ام و در یکی از دو کتابی که امسال منتشر می کنم چاپ خواهد شد.
وی در این سروده با نثری شاعرانه و بسیار سنگین و زیبا از مصیبت امام حسین با زمین کربلا سخن گفته است. این قطعه چنین آغاز می شود:
«ای کربلا، پاره های گیاهان را بیفشان و از نرم برگ پلیکانان و سپید بال کبوتران تار و پود کفنی فراهم ساز و پلک ها را تا عمق اشک خانه حفر کن. شب نزدیک شده و پیکر حسین این جمله آسمانی مشتاق خوابی آرام میان دو هلال از بال های فرشتگان است.»
جوزف حرب می نویسد: «چنان ارتباطی میان سر مسیح بر فراز دار و سر قطع شده حسین هست که گویی یکی هستند. میان سر یحیی در میان تشت و سر امام حسین بر فراز نیزه؛ میان سرکه تشنگی بر صلیب و نمک تشنگی در عاشورا؛ میان زینب های حسین و مریم های عیسی، و کسانی که لباس مسیح را بر فراز جلجله از تنش در آوردند، همان ها بودند که پیراهن حسین را در کربلا به غارت بردند.
شهوت هایی که در وجود پلید هیرودس بود همان شهواتی بود که در وجود یزید می جوشید و رقاصه ای که سر یحیی را طلب کرد، همان دولتی بود که دستور بریدن سر حسین را داد. دولت و رقاصه، رقاصه دولت، دولت رقاص!» شاعر سکوت می کند و به فکر فرو می رود.
از ریشه های تاریخی و پیشینه های سیاسی ظلم حاکمیت عثمانی در لبنان و منطقه می گوید که پس از شیعیان، مسیحیان را هم در بر گرفته است و این شرایط را یکی از اسباب نزدیکی مسیحیان و شیعیان لبنانی به هم می داند. جدا از برخی ریشه های عرفانی صوفی که زمینه این ارتباط را بیشتر فراهم می کند برخی ارزش های خاص مسیحی، مانند فداشدن و قربانی بودن، باعث می شود درک و فهم بهتری از حادثه کربلا برای مسیحیان وجود داشته باشد.
این شاعر می گوید: «اکثر مسیحیان به خاطر شهادت امام حسین نسبت به او محبت و احترام ویژه ای دارند » و تعریف می کند که: «چند سال بعد از بازتاب گسترده ای که پخش رادیویی این مصیبت نامه داشت مدرسه عاملیه بیروت که هر سال در مراسم عزاداری ماه محرم از شاعران و نویسندگان مسیحی دعوت می کند، از من خواستند آن را قرائت کنم و سپس ۳۰ هزار نسخه از آن را چاپ و منتشر کردند و در سال های اخیر هم تلویزیون المنار و تلویزیون کوثر مجددا آن را ضبط و پخش کرده اند.»
جوزف حرب چند سال بعد از این قصیده برنامه ای درباره تاریخ امام علی (علیه السلام) برای رادیو بحرین می نویسد. این مجموعه که تاریخ خلفای اربعه را در بر دارد بعد از مجموعه مفصلی در مورد تاریخ قریش و ظهور اسلام و رسالت پیامبر اکرم(صل الله علیه و آله و سلم) عرضه شده که به خودی خود تعجب بسیاری را در پی داشته است.
شاعر در بخشی از این سروده می نویسد: «آقایان، مسیحیت من بدون حسین کامل نمی شود! و هر آیینی _چه آسمانی و چه غیر آسمانی_ اگر مقامی حسینی نداشته باشد، دینی زمینی است که از بهشت آسمان کم بهره است و هر حقی پایانی جز سرگشتگی و گمراهی ندارد، مگر آنکه وسیله اش حسینی باشد.
یعنی یا حق و یا شهادت.» جوزف حرب سخنانش را با این جمله پایان می دهد که: «چه دوستی و چه دشمنی باید بر اساس معرفت باشد» و من با خود فکر می کنم البته ملاحظه چنین دلبستگی و اعتقادی به سالار شهیدان از یک نویسنده و شاعر مسیحی جز با شناخت و معرفتی تاریخی و بی غرض ممکن نیست.
این شاعر در بخش پایانی سرودۀ خود می گوید: «جنوب لبنان از حق شهادت آکنده است چراکه حسین جنوب را پر کرده است.»(۱)
بله این چنین است وقتی که پرده تعصب از چشمان انسان های آزاده کنار برود، زیبایی های ادیان دیگر را می بینند و افرادی مثل جوزف حرب حتی از استعداد شاعری خود در راستای به نمایش دادن این زیبایی ها استفاده می کنند.
پی نوشت:
(۱). زائری، محمدرضا، پدر، پسر، روح القدس، تجلی عشق علوی و شور حسینی در آثار شاعران و نویسندگان مسیحی، نشر خیمه، چاپ ششم ۱۳۹۳، ص ۶۳
نظر شما