عاشورا تا اربعین در تمام ابعاد بهخصوص در زمینه فعالیتهای زنان در ذهن بشر تحول نگرشی عظیمی ایجاد کرد و به همین دلیل آن را نقطه عطف تاریخ اسلام میدانیم. کربلا تنها جنگی در عالم بود که زنان در آن حضور جدی و چشمگیر داشتند. آنان در خط مقدم بوده و توانستند بسیاری از فعالیتها را انجام داده و مدیریت کنند.
براساس بیان شهید مطهری(ره) «تاریخ کربلا یک تاریخ و حادثه مذکر- مونث است. حادثهای که مرد و زن هر دو در آن نقش دارند؛ ولی مرد در مدار خودش و زن در مدار خودش». در حقیقت تمدن و فرهنگی که سیدالشهدا(ع) به دنبال آن بود با حضور و رشادتها، شجاعتها و کلام حضرت زینب(س) به سرانجام رسید و تحقق پیدا کرد.
اربعین فرصت تاریخی سترگی است تا شأن و جایگاه واقعی زنان و تأثیرگذاری عظیمشان در حرکتهای اجتماعی به آنان یادآوری شود. همانگونه که هزارو400 سال بعد در انقلاب اسلامی، زنان خود به میدان آمدند و در جنگ تحمیلی همسران و فرزندانشان را به میدان فرستادند و بدون همراهی، همدلی و پایمردی آنها هیچ حرکت اجتماعی مهمی صورت نمیگرفت. این روزها همزمان با پیادهروی اربعین، زنانی که زینبی اندیشیده و زینبی رفتار میکنند نیز قدم در مسیر عاشقی میگذارند. اما درباره این حضور سالهاست بحثها و گفتوگوهایی وجود دارد و افرادی با مواردی مانند ضرورت کسب رضایت بانوان از همسرشان یا و ازدحام و امکان اختلاط و... بیان میکنند «پیادهروی اربعین جای بانوان نیست».
گفتوگوی ما با استاد نسیم کاهیرده، کارشناس دینی و پژوهشگر جامعهشناسی تشیع در مورد حضور بانوان در پیادهروی اربعین و اثرات آن است.
مناسک عاشورایی، مرکز ثقل کنشهای شیعی
سالهاست شاهد حضور چشمگیر زنان در فضای مناسکی اربعین هستیم. این حضور چه ضرورتی دارد؟ استاد کاهیرده در پاسخ به این پرسش میگوید: از منظر اجتماعی، اساساً تشیع دینی زنانه شناخته میشود، چرا که زنان حضور پررنگی در مظاهر دیندارانه و مناسکی آن دارند. درواقع با توجه به آنکه تجربه دینی در بستری از فوران عواطف و احساسات از خلال آیینها شکل میگیرد، زنان به دلیل برخورداری از عواطف قویتر و هماهنگی وجودیشان با مناسک عجین هستند و به شور آن میافزایند. جامعه ایران هم از زمان استقرار حاکمیت شیعی صفوی -خواه آنگونه که علی شـریعتی معتقـد بود سیاستی در جهت منافع حکومت و خواه در نتیجه طبیعی مطالبات مردم- تاکنون همواره متأثر از مناسک و به تبع آن حضور پر رنگ اجتماعی زنان بوده است. بنابراین در میان مناسک عاشورایی که محور و مرکز ثقلی برای بروز کنشهای دیندارانه شیعی محسوب میشود، طبیعی است این حضور چشمگیرتر باشد. البته در سالهای نخستین رواج یافتن پیادهروی زیارتی اربعین در میان شیعیان ایرانی، زنان حضور کمرنگتری داشتند، چرا که این نگاه وجود داشت پیادهروی اربعین اصلاً جای زنان نیست.
موانع اصلی حضور زنان در پیادهروی اربعین از بین رفته است
ایشان در پاسخ به اینکه آیا این نوع نگاه انتقادی به حضور زنان در پیادهروی اربعین همچنان وجود دارد بیان میکند: در سالهای اخیر با بروز تغییر و تحولات سیاسی امنیتی در عراق که مهمترینش از بین رفتن گروههای تروریستی مثل داعش بود، موانع اصلی حضور زنان در میدان اربعین از بین رفته است. اگرچه تبلیغات رسانهای زیادی انجام میشود تا فضای عراق ناامن جلوه داده شود اما حضور پرتعداد زائران از سراسر جهان و بهویژه ایران در دهه مناسکی منتهی به اربعین این فعالیتهای پروپاگاندایی مخالفان را بیاثر کرده است. در واقع آنقدر تجربیات مثبت و اطمینانبخش از سفر اربعین در میان هر خانواده ایرانی وجود دارد که دیگر جای نگرانی چندانی برای حضور زنان در این فضای مناسکی نباشد. با وجود این هنوز هم افرادی هستند که نگاه مثبتی به حضور زنان در این عرصه ندارند؛ افرادی که ترجیحشان این است زن در چهاردیواری خانه مستور باشد که مبادا امنیتش به مخاطره بیفتد. حال آنکه زنان، نیم بیشتری از جمعیت جامعه را تشکیل میدهند، با انواع استعدادها و تواناییهای ارزشمند که میتواند پاسخگوی نیازهای مختلف و متنوع جامعه باشد.
زنان عراقی از ستونهای تداوم مناسک اربعین هستند
پژوهشگر جامعهشناسی تشیع در ادامه به تفاوتهای حضور زنان ایرانی و عراقی در اربعین اشاره کرده و توضیح میدهد: از آنجا که این مناسک ریشه در فرهنگ عراق دارد طبیعی است زنان عراقی با آن کاملاً خو گرفتهاند. در واقع زنان عراقی بهویژه روستاییان از ستونهای اساسی برپایی و تداوم این مناسک هستند. موارد زیادی مشاهده شده که موکب یا حسینیه بر محور نذر و مدیریت یک زن میچرخد. در این ایام مردان و پسران خانواده چشمشان به زبان مادرها و مادربزرگهاست که چه کمکی نیاز دارند تا بساط پذیرایی از زائر امام حسین(ع) به بهترین شکل مهیا شود. این در حالی است که در مواقع عادی زندگی معمولاً زنان عراقی بهشدت تابع مردان هستند و نسبت به زنان ایرانی از آزادیهای کمتری برخوردارند. در واقع مناسک اربعین به نوعی به زنان عراقی این مجوز را میدهد که آزادانهتر در اجتماع حضور داشته باشند و برای انجام یک کار دستهجمعی و گروهی، مثل میزبانی از زائران امام حسین(ع) مشارکت بسیار مؤثری داشته باشند.
استاد کاهیرده ادامه میدهد: البته در میان زنان ایرانی هم بهویژه در سالهای اخیر، خدمت در مواکب پررنگتر از گذشته شده، اما این نقش نسبت به میزبان عراقی همچنان محدودتر است، باوجود این به لحاظ کنشهای فرهنگی، زنان ایرانی عاملان مؤثرتری در اربعین محسوب میشوند. این در حالی است که از زنان عراقی حتی قشر تحصیل کرده و دانشگاهی، فعالیتهای قابل توجه و چشمگیری در عرصه فرهنگی اربعین مشاهده نشده است.
پیادهروی اربعین نزدیک شدن به الگوهای متعالی است
این استاد حوزه و دانشگاه در مورد عاملیت زنان ایرانی در میدان اربعین تصریح میکند: قشر خاصی از زنان ایرانی هستند که به عنوان کنشگر فرهنگی و مذهبی وارد میدان اربعین میشوند. این زنان سوژههای فعال عرصههای اجتماعیفرهنگی (مساجد، پایگاههای بسیج، هیئتها، مراکز فرهنگی، نشریات و شبکههای اجتماعی و فضای مجازی) هستند و فعالیت تبلیغی نیز انجام میدهند. به عبارت دیگر این طیف از زنان زائر، نخست در حوزه دین و استخراج و پالایش منابع فرهنگی و سپس جامعه فعالیت میکنند. آنها با پیوستن با زیست اجتماعی عامه زنان و حضور در اشکال سنتی تجمعات آنان ازجمله فضای مناسکی اربعین، جریان فکری خود را با مهمترین منبع تغذیه و حیاتش که عامه مردم باشند، تقویت و پویا میکنند. آنها برخلاف زنان سنتی، فضای مدرن را نیز درک کردهاند و با گفتمانهای فمینیستی آشنا هستند، بنابراین در زیست فردی اجتماعی ضمن مقابله همزمان با دیدگاههای متحجرانه و متجددانه، در فرایندی بازاندیشانه به دنبال برساخت، بازنمایی و تکثیر الگوی هویتی اصیل زنانهای برای خود هستند. هویتی که بتوانند با تکیه بر آن، ورای گذر از وضعیت ابژه جنسی بودن، به شاخصههای هویتی الگوهایی متعالی چون شخصیت حضرت فاطمه(س) و زینب(س) نزدیک شوند؛ زنان بزرگی که در تاریخ تشیع، منشأ تحولات مهم و تعیینکننده فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دوران خود بودهاند.
زنان در پیادهروی اربعین اتصال عاطفی و روحی با حضرت زینب(س) پیدا میکنند
استاد کاهیرده در پایان در پاسخ به این پرسش که حضور در فضای مناسکی اربعین چه تأثیری در الگوپذیری زنان از حضرت زینب(س) دارد، تشریح میکند: حضور کنشگرانه و خلاقانه زنان در مسیر پیادهروی نمادین اربعین که تداعیکننده حرکت و رسالت تاریخی حضرت زینب(س) در حافظه جمعی شیعیان است؛ علاوه بر ارتباط عاطفی مقدس مبتنی بر ارادتورزی بهطور ویژه، بهخاطر زن بودنشان به آنها امکان همذاتپنداری بیشتر با این بانوی بزرگ را میدهد. این همذاتپنداری برای زنان بهویژه آنها که اهلاندیشهاند و دغدغههای رشد و تعالی هویتی دارند، فرصت مغتنمی است برای الگو گرفتن. چنانکه میدانیم مناسک، بستری است که به مرور موجب تغییر محتوای آگاهیها میشود، چرا که فضایی مقدس و لاهوتی برای افراد مهیا میکند و در چنین موقعیتی است که آنها بیشترین تأثیرات معنوی را دریافت و درونی میسازند. ضمن اینکه این تجربه برای فرد زائر در جمع رخ میدهد، یعنی شرایطی که بیشترین ایدهالسازیها آموخته و الگوها پذیرفتهمیشوند. از این منظر، زنان زائری که در این مسیر به تأسی از حضرت زینب(س) قدم برمیدارند و سختیها و رنجهای آن را تحمل میکنند، ذرهای از مصائب بانوی کربلا را به خود میچشانند و از این طریق به او اتصال عاطفی و روحی پیدا میکنند. البته رسیدن به این نقطه، یعنی نزدیکی روحی و عاطفی به زینب(س) پایان کار نیست بلکه آغازی برای ایجاد احساس نیاز شناخت و یا تقویت آن در جهت الگوبرداری هویتی از این بانوی با عظمت تاریخ تشیع است.
نظر شما