زیارت قبور اهل بیت(ع) آثار و فواید بسیاری به همراه دارد که هر کس به میزان ظرفیت خود از آن بهرهمند میشود. حضرات معصومین(ع) نیز به انجام زیارت بسیار سفارش کردهاند و شرایط و آدابی را برای آن برشمردهاند. یکی از آداب زیارت، معرفت است. مقصود از معرفت امام چیست؟ آیا مراد آشنایی با امام و آگاهی اجمالی از زندگی و زمانه اوست یا سطحی فراتر از این آشنایی مورد نظر است؟
در همین راستا با حجتالاسلام و المسلمین محمدصادق کفیل، کارشناس دینی، گفتوگو کرده که در ادامه میخوانیم؛
در عموم روایات بر زیارت بامعرفت تاکید و نیز آثار و ثوابهای آن بر زیارت بامعرفت مترتب شده است. مقصود از زیارت بامعرفت چیست؟
اصل زیارت به معنای رویگردانی از دیگران است، یعنی زائر کسی است که از همه جدا شده باشد و فقط به زیارتشونده توجه کند. اصل زیارت این است که وقتی میگوییم به زیارت امام حسین(ع) میرویم یعنی با تمام وجود به امام توجه میکنیم. معرفت یعنی شناخت امام. از امام صادق(ع) سؤال شد که مراد از معرفت امام چیست؟ فرمودند یعنی بدانی امام واجب الاطاعه است. قرآن میفرماید: «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولو الامر منکم» یعنی وقتی قرآن میخواهد عظمت اهل بیت(ع) را نشان بدهد، تبعیت از آنها را در کنار تبعیت از خداوند قرار میدهد و آنگونه که اطاعت از خدا را واجب میداند، اطاعت از اهل بیت(ع) را نیز واجب میداند.
گاهی با معرفت سخت برخورد میکنیم و زائر تصور میکند باید زیارت عجیب و متفاوتی داشته باشد، در حالی که اینگونه نیست و تفاوت ویژهای لازم نیست. همین که من بدانم به حرم امام آمدم، امام چه شئون و جایگاهی دارد و باید نظام زندگیام را بر اساس دستور امام تعریف کنم کفایت میکند.
یکی از راههای کسب معرفت در زیارت، خواندن زیاتنامههایی است که از سوی اهل بیت(ع) به دست ما رسیده است. نقطه محوری و پیام اصلی زیارتنامه اربعین چیست؟
زیارت اربعین از امام صادق(ع) صادر شده و پنج محور دارد؛ محور اول آن امامشناسی است. در این زیارت به ۶۰ صفت امام حسین(ع) اشاره شده و بیانگر یک دوره امامشناسی است تا من به عنوان زائر بدانم کجا میروم، این آقا کیست و چه جایگاهی دارد. محور دوم بیان دلیل حرکت امام حسین(ع) است. در این رابطه میفرماید: «وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَهِ وَ حَیْرَهِ الضَّلَالَهِ». امام حسین(ع) عاشق خلق خدا بودند و برای اینکه خلق خدا زندگی کنند و در جهالت نباشند و دچار حیرت گمراهی نشوند جان دادند. به تعبیر دیگر امام سخنرانی نکردند، بلکه به میدان آمدند و با همه وجود خود را فدا کردند تا تغییری در زندگی ما ایجاد شود. اگر عاشورا و کربلا نبود انسانیت انسان تبدیل به صفات حیوانی میشد. اگر انسان انسان است و صفات انسانی دارد به برکت عاشوراست.
محور بعدی زیارت، بیان دلیل دشمنی دشمنان است. چرا دشمنان دشمنی کردند؟ در زیارت میخوانیم: «وَقَدْ تَوَازَرَ عَلَیْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیا، وَبَاعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ الْأَدْنی، وَشَرَی آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الْأَوْکَسِ، وَتَغَطْرَسَ وَتَرَدَّی فِی هَوَاهُ». دشمنان آن حضرت به خاطر عدم شناخت با ایشان مبارزه نکردند و میدانستند ایشان کیست و نوه رسول خدا(ص) است ولی به خاطر دنیاطلبی دشمنی کردند. گاهی دلمان خوش است که امام حسین(ع) را میشناسیم و ایشان را دوست داریم، در حالی که دنیاطلبی مانع پیوند با امام است. زیارت بیان میکند که اگر کسی دنیاطلب شد گاهی روی شناختش پا میگذارد و بر اثر شناختش حرکت نمیکند، میداند کارش اشتباه است و راه را غلط میرود، ولی میگوید میخواهم به دنیا برسم. برخی مقابل امام ایستادند و همین مطلب را به امام گفتند و برخی نیز به سبب دنیاطلبی امام را یاری نکردند و از ایشان روی گرداندند.
قسمت چهارم زیارت بحث «ولی لمن والاکم» یعنی پیوند و ارتباط بر محور امامت است. وقتی امام را شناختی، وقتی هدف عاشورا را فهمیدی، وقتی علت دشمنی دشمنان را متوجه شدی، آن زمان نشانه عشق به امام حسین(ع) این است که عاشق عاشقان امام باشی. باید امام اساس ارتباط ما باشد. در پیادهروی اربعین ملت عراق و ایرانیان موکبهایی را برپا و با همه وجود خدمت میکنند. آیا زائر را میشناسند؟ آیا زائر برایشان کاری میکند؟ خیر، زائر امام حسین(ع) است. «ولی لمن والاکم».
عصاره زیارت اربعین در فراز آخرش است. در آخر زیارت میگوییم: «وَ قَلْبِی لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ وَ أَمْرِی لِأَمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّهٌ حَتَّی یَأْذَنَ اللَّهُ لَکُمْ فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لَا مَعَ عَدُوِّکُمْ». باید این سه گام را برداریم تا برای ظهور حضرت ولی عصر(عج) آماده شویم. اربعین یعنی مهیای فرج شدن و آمادگی برای ظهور حضرت و به سوی ظهور گام برداشتن. زیارت اربعین زمینهساز ظهور امام عصر(عج) است.
هیچ یک از ائمه(ع) به جز برای امام حسین(ع) اربعین ندارند. علت چیست؟
با اینکه عدد چهل مقدس است ولی چون در این زمان اهل بیت(ع) به کربلا رسیدند، ما نیز به سیره حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) تأسی میکنیم و به زیارت امام حسین(ع) میرویم. پس زیارت ما به خاطر عدد چهل نیست، بلکه تأسی به زیارت جابر و مهمتر از آن اهل بیت(ع) است.
وقتی امام عصر(عج) ظهور کنند، خودشان را با امام حسین(ع) معرفی میکنند و به همین سبب هرچه امام حسین(ع) شناخته شوند ظهور نزدیکتر خواهد شد. اربعین بهترین زمان برای معرفی امام حسین(ع) به دنیاست. پس عزاداری و پیادهروی اربعین حرکت به سمت آینده تاریخ است. گاهی برخی میپرسند چرا اتفاقی را که در گذشته رخ داده است اینقدر احیا میکنید. کار ما احیای گذشته نیست، بلکه هرچه این موضوع زندهتر شود آینده بهتری خواهیم داشت و گامهایی به سوی آینده است.
باید از اربعین الگو بگیریم تا هر روزمان حسینی باشد. چگونه در اربعین اخلاق، یکدلی، یکرنگی، مواسات و گذشت داریم. اینها اخلاق در عاشوراست. اربعین تجلی اخلاق حسینی است. باید اخلاق حسینی را همیشگی کنیم. متاسفانه فکر میکنیم احیای اربعین فقط پیادهروی در ایام اربعین است. باید از پیادهروی اربعین درس بگیریم و اربعینی زندگی کنیم. اگر یک موکبدار عراقی ایثار و گذشت میکند من نیز باید در برابر همسایه و دوستم ایثار داشته باشم. آیا اینگونه هستیم؟ اربعین وقتی نتیجه میدهد که زندگیمان را اربعینی کنیم و این صفات در وجودمان جلوه کند.
نظر شما