به گزارش گروه فرهنگی قدس آنلاین، هر سال که جلوتر میرویم از تعداد فیلمهای اجتماعی در سبد اکران کاسته و به فیلمهای کمدی افزوده میشود. حتی دیگر تشخیص این مسئله هم تا حدودی سخت شده که آیا واقعاً مخاطب دنبال این حجم از فیلم کمدی برای تماشاست و دیگر علاقهای به فیلمهای اجتماعی ندارد یا اینکه گیشه تضمین شده فیلمهای کمدی به مذاق سرمایهگذاران و فیلمسازان خوش آمده و خیلیهایشان ترجیح میدهند دیگر در پیچ و خم ساخت فیلمهای اجتماعی و دردسرهایش نیفتند. البته یک گزینه سومی هم وجود دارد؛ به نظر میرسد ژانرها جای خودشان را در سینما و شبکه نمایش خانگی پیدا کردهاند. شمار زیادی از بازیگران که تا همین چند وقت اخیر در پروژههای سینمایی حضور داشتند مدتی است فعالیت قابل توجهی در شبکه نمایش خانگی پیدا کردهاند و از این سریال به آن سریال میروند و اغلب داستانهای اجتماعی و ملتهب هم راه خودشان را در قالب سریالهای چند قسمتی در بستر پلتفرمها یافتهاند و سینما را گذاشتهاند برای کمدیها. به عبارتی دیگر این روزها سرمایهگذاری در ساخت آثار غیرکمدی همچون جنایی، خانوادگی، اجتماعی و ... در شبکه نمایش خانگی مطمئنتر و سینما هم فضایی مطلوب و امتحان پسداده برای کمدیها شده است.
با ۲۰۰ میلیاردی شدن «تگزاس۳» در هفته گذشته، این فیلم در شش ماهه نخست سال پرفروشترین فیلم امسال بوده و پس از آن «تمساح خونی» با ۱۶۸ میلیارد تومان قرار گرفته است. «خجالت نکش ۲» با فروشی معادل ۷۷ میلیارد و «سال گربه» با ۶۴ میلیارد تومان و «پول و پارتی» با ۵۵ میلیارد تومان، پنج فیلم کمدی پرفروش امسال تا شهریورماه هستند.
اما در میان فیلمهای غیرکمدی اکران شده تا امروز تنها فیلم «مست عشق» به کارگردانی حسن فتحی است که توانسته با فروشی نزدیک به ۱۲۰ میلیارد تومان در نزدیکی دومین فیلم پرفروش سال قرار بگیرد. «بیبدن» نیز فیلم دیگری در ژانر جنایی پلیسی است که فروشی نزدیک به ۴۷ میلیارد تومان را ثبت کرد و ۲۴ فیلم دیگر به نمایش درآمده از ابتدای سال تاکنون فروشی بین ۵۰۰ میلیون تا ۱۱ میلیارد را کسب کردهاند.
حالا سوال اینجاست که چرا سایر فیلمهای در حال اکران نتوانستهاند توفیقی در گیشه پیدا کنند؟ آیا توان رقابت با کمدیها را ندارند و قافیه را به شرایط نابرابر اکران با این دسته از آثار باختهاند؛ یا اینکه تبلیغات خوبی برایشان نمیشود و آنقدری که باید در چشم مخاطب دیده نمیشوند و از همه مهمتر سالن به اندازه کافی در اختیار آنها برای نمایش وجود ندارد؟
با نگاهی به آمار منتشر شده در سایت سمفا، تفاوت میزان سانس و سالنهای تخصیص داده شده به فیلمهای در حال اکران بسیار معناردار است. از کمدیهایی همچون «تگزاس۳»، «تمساح خونی»، «خجالت نکش ۲»، «پول و پارتی» و «سال گربه» که بالای ۶۵۰ سالن و حتی تا نزدیک ۷۰۰ سالن هم در اختیار داشتهاند تا فیلمهایی که تعداد سالنهایش از ۴۴ تا ۶۰ سالن هم متغیر بوده است.
طبیعتاً سینمادار با توجه به تقاضای مخاطب سانس و سالن را برای فیلم عرضه میکند و عملاً چندسالی است که عرصه رقابت با فیلمهای کمدی برای ژانرهای دیگر تنگ شده و بسیاری از سینماداران هم وقتی شاهد سالنهای خالی و اقبال کمرنگ مخاطب به برخی فیلمها هستند ترجیحشان بر این است سالنهای خالی را با فیلمهای پرمخاطب پر کنند. در نتیجه یک اتفاق دیگر هم میافتد و آن هم این است که مخاطبانی که دنبال تماشای فیلمهای دیگر هستند، سالنی برای نمایش این آثار پیدا نمیکنند. با اغلب فیلمسازانی که روی پرده فیلم دارند هم که صحبت میکنیم از نحوه تخصیص سالن و سانسهای نامناسب به فیلمهایشان گلایه دارند و اذعان میکنند که در این شرایط دیگر توانی برای رقابت در گیشه نمیماند؛ گیشهای که این روزها در دستان کمدیهاست و خیال واگذاری آن را به سایر فیلمها هم ندارد.
اما ناگفته نماند که فیلم خوب حتماً مخاطبش را پیدا میکند و دیده میشود. نمونه آن «مست عشق» است که فروشش به بسیاری از همین کمدیها طعنه زده و از نظر تعداد سالنهای در اختیار هم با داشتن بیش از ۶۹۰ سالن جزو فیلمهای محبوب سینماداران بوده است. در کنار این فیلم دیگری همچون «ساعت ۶ صبح» علیرغم داشتن بیش از ۳۰۰ سالن فروش چشمگیری نداشته و داستانش هم آنچنان که باید به مذاق مخاطبان خوش نیامده است. این در حالی است که از مجموع فیلم های اکران شده تاکنون تعداد آثاری که بالای ۳۰۰ سالن داشته اند هم کم نبوده اما همچنان فروششان چنگی به دل نمیزند. بنابراین باید گفت مسئله فروش فیلمها اگرچه ارتباط مستقیمی با میزان شرایط مطلوب اکران دارد اما در وهله اول فیلم باید چیزی برای عرضه داشته باشد، چه آن کمدیهایی که با هر سطح کیفیتی جمعی از مخاطبان را با خود همراه میکنند و چه آثاری که ارزش سینمایی دارند و در هیاهو و ترافیک این فیلمهای رنگارنگ جای خودشان را به نحوی باز خواهند کرد.
و اما در پایان بد نیست نگاهی هم بیندازیم به فروش برخی از فیلمها در هفته گذشته که براساس آمار منتشره «قلب رقه» با یک میلیارد و ۸۰ میلیون تومان، «در آغوش درخت» با ۸۹۷ میلیون تومان، «روزی روزگاری آبادان» با ۴۶۷ میلیون تومان، «ساعت ۶صبح» با ۳۷۹ میلیون تومان، «سفر پرماجرا» با ۹۹ میلیون تومان، «روایت ناتمام سیما» ۳ میلیون و ۷۵۰ هزارتومان، «آبی روشن» ۹۲۰ هزارتومان فروش داشتهاند.
نظر شما