تحولات منطقه

آیت‌الله مدنی از سکانداران انقلاب اسلامی و نخستین کسی بود که به ندای «هل من ناصر ینصرنی» امام خمینی(ره) لبیک گفت و با تعطیل کردن کلاس‌های درس خود در نجف و تشکیل مجالس سخنرانی، به افشای چهره پلید رژیم مزدور پهلوی پرداخت.

عالمی که مجاهد بود / فرازهایی از زندگی و مبارزات آیت‌الله مدنی، دومین شهید محراب انقلاب اسلامی
زمان مطالعه: ۵ دقیقه

شهید آیت‌الله سید اسدالله مدنی، یکی از روحانیان بزرگ شیعه و یاران دیرین امام خمینی(ره) است که در سراسر زندگی پربرکت خویش، دوشادوش حضرت امام(ره) پرچم مبارزه علیه استعمار و رژیم پهلوی را در دست داشت و یکی از سکانداران مهم انقلاب اسلامی بود. این عالم عالی‌قدر پس از پیروزی انقلاب در سنگر نماز جمعه، توطئه‌های دشمنان انقلاب را نقش بر آب کرد و سرانجام در راه آرمان‌های امام(ره)، در محراب نماز جمعه به دست منافقان کوردل به شهادت رسید. بنیان‌گذار جمهوری اسلامی، شهادت مظلومانه این انسان وارسته را با شهادت امیرالمؤمنین(ع) مقایسه کرد و رسواکننده دست‌های پنهان و آشکار استکبار خواند. به مناسبت سالروز شهادت آیت‌الله مدنی به فرازهایی از زندگی، شخصیت و فعالیت‌های سیاسی و مبارزاتی ایشان می‌پردازیم.

اسوه علم و تقوا

آیت‌الله شهید مدنی در یکی از روزهای سال ۱۲۹۲شمسی، در آذرشهر از توابع شهرستان تبریز دیده به جهان گشود. پدرش آقا میرعلی بزاز از سادات و بازاریان معروف این شهر بود و به دلیل عشق و ارادت به محضر امیرالمؤمنین(ع)، نام اسدالله (از القاب امام علی(ع)) را برای فرزندش برگزید. آیت‌الله مدنی در کودکی مادر و در نوجوانی پدر خود را از دست داد.  وی از همان کودکی علاقه بسیاری به تحصیل علم داشت و مقدمات علوم دینی را در آذرشهر و مدرسه طالبیه تبریز فراگرفت و سال ۱۳۱۶ به قم مهاجرت کرد و درس‌های سطح را نزد سیدمحمدرضا گلپایگانی و سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی، درس خارج را نزد سیدمحمدتقی خوانساری و سیدمحمد حجت کوه‌کمره‌ای و فلسفه، عرفان و اخلاق را از حضرت امام‌خمینی(ره) فراگرفت. وی در سال ۱۳۲۳ به نجف اشرف رفت و ضمن تدریس دروس سطح در حوزه علمیه نجف، تحصیل فقه و اصول را در محضر علمای بزرگی چون آیت‌الله سید عبدالهادی شیرازی(ره) و آیت‌الله حکیم(ره) ادامه داد و به درجه اجتهاد رسید.

این عالم عالی‌قدر از نظر اخلاقی نیز اسوه و الگو و در ایمان و تقوا، عبادت و شب زنده‌داری، شجاعت، تواضع، مردم‌داری، خدمت به محرومان، ساده‌زیستی، مهربانی، خوش‌خلقی و... زبانزد همگان بود.

مجاهدی نستوه و خستگی‌ناپذیر

آیت‌الله مدنی فعالیت‌های فرهنگی و سیاسی خود را از دهه ۱۳۲۰ آغاز کرد؛ چنان‌که بخشی از هزینه مبارزات نواب صفوی را با فروختن کتاب‌های خود در نجف تهیه کرد. وی در سال ۱۳۳۱ از نجف به زادگاهش آذرشهر بازگشت و با مظاهر فرهنگی رژیم پهلوی و ترویج و گسترش بهائیت به مبارزه برخاست. وی پس از مدتی به دلیل فشار رژیم، ناگزیر به ترک موطن خود شد و دوباره به نجف مهاجرت کرد.

آیت‌الله مدنی از سکانداران انقلاب اسلامی و نخستین کسی بود که به ندای «هل من ناصر ینصرنی» امام خمینی(ره) لبیک گفت و با تعطیل کردن کلاس‌های درس خود در نجف و تشکیل مجالس سخنرانی، به افشای چهره پلید رژیم مزدور پهلوی پرداخت. او پس از دستگیری امام(ره) در ۱۵ خرداد  ۱۳۴۲، با  هدایت گروهی از طلاب، به دیدار آیت‌الله حکیم رفت. در نتیجه تلاش وی، آیت‌الله حکیم به‌عنوان مرجع بزرگ شیعیان، با انتشار اعلامیه‌ای از نهضت امام‌خمینی(ره)، حمایت کرد. پس از تبعید حضرت امام(ره) از ترکیه به عراق در سال ۱۳۴۴، آیت‌الله مدنی همواره در کنار ایشان بود و به دستور امام(ره)، سفرهایی تبلیغی به دیگر شهرهای عراق همچنین ترکیه و مصر داشت.

این مجاهد نستوه بارها برای تبلیغ نهضت امام خمینی(ره) به شهرهای مختلف ایران چون همدان، خرم‌آباد و... سفر کرد و ضمن آشکار کردن مفاسد حکومت پهلوی، مردم را به  همراهی با امام خمینی(ره) علیه رژیم تشویق می‌کرد. اسناد ساواک، آیت‌الله مدنی را به عنوان یکی از طرفداران جدی امام‌خمینی(ره) شمرده که در همدان نفوذ عجیبی دارد و بیش از یک‌سوم اهالی همدان را مقلد ایشان ساخته‌است و در هر محفل و مجلسی از ایشان ستایش کرده و ایشان را اعلم از دیگران می‌شمارد. آیت‌الله مدنی افزون بر تبلیغ مرجعیت امام‌خمینی(ره) و گسترش مقلدان ایشان در ایران، مرجعیت ایشان را برای شیعیان افغانستان، پاکستان و هند نیز تبلیغ کرد. تلاش‌های رژیم برای ترور شخصیت این عالم مبارز با هوشیاری مردم و علما ناکام ماند و سرانجام ایشان را در سال ۱۳۵۴ به نورآباد ممسنی، سپس گنبدکاووس، بندر کنگان و مهاباد تبعید کردند. ایشان به هر شهری تبعید می‌شد با سخنرانی‌های کوبنده و افشاگری‌های خود، آنجا را تبدیل به کانون مبارزه می‌کرد و رژیم چاره‌ای جز تبعید ایشان به شهری دیگر نمی‌دید. رهبر معظم انقلاب در خصوص حضور ایشان در این شهر و همراهی مردم با این روحانی بزرگ در سخنرانی فرموده‌اند: «یقیناً اولین امتیاز مردم عزیز ممسنی همین است که با همه‌ وجود و با همه‌ دل، به انقلاب - که برخاسته از حقیقت اسلام بود - گرویدند. البته ریشه‌های ایمان و اعتقاد به اهل‌بیت(ع) و خاندان پیامبر(ص) در مردم این شهر و این منطقه بسیار ریشه‌دار است. از گذشته همین‌جور بوده است. در دوران پیش از انقلاب و در دوران طاغوت، مرحوم آیت‌الله شهید مدنی - که از شهدای بزرگوار محراب در سالهای اول انقلاب هستند - مدتی را در این شهر تبعید بودند. مردم از این سید نورانی و بزرگوار با آغوش باز استقبال کردند. این نشانه‌ همان اعتقاد عمیق و باور پاک و خالص به انقلاب و به خاندان پیغمبر(ع) و به امامت و ولایت است». (۱۵/۲/۱۳۸۷) آیت‌الله مدنی همزمان با اوج‌گیری انقلاب اسلامی، به قم و سپس همدان رفت و مبارزات مردم علیه رژیم پهلوی را تا پیروزی انقلاب اسلامی هدایت کرد.

شهادت در محراب

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، این مجاهد خستگی‌ناپذیر فصل دیگری از مبارزات خود را برای پاسداری از انقلاب شکوهمند اسلامی ‌آغاز کرد. او ابتدا به سمت امام جمعه موقت همدان منصوب و سپس از طرف مردم این شهر راهی مجلس خبرگان رهبری شد. ایشان پس از مدتی به عنوان امام جمعه تبریز منصوب شد و در سنگر نماز جمعه با افشای ماهیت پلید عناصر فرصت‌طلب، لیبرال و نیز منافقین کوردل، توطئه‌های استعمار و عناصر داخلی آنان را نقش بر آب کرد. آیت‌الله مدنی بیستم شهریور ۱۳۶۰، پس از پایان خطبه‌های نماز جمعه در تبریز، با انفجار نارنجک منافقان سازمان مجاهدین خلق به شهادت رسید و پس از آیت‌الله سید محمد قاضی طباطبایی (نخستین شهید محراب)، عنوان دومین شهید محراب انقلاب اسلامی را از آن خود کرد. پیکر مطهر ایشان پس از تشییع و انتقال به قم، در حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد.

امام خمینی(ره) پس از شهادت یار دیرین خود فرمود: «این سید بزرگوار و عالم عادل عالی‌قدر و معلم اخلاق و معنویات، حجت‌الاسلام والمسلمین شهید عظیم‌الشأن مرحوم حاج سید اسدالله مدنی(ره) همچون جد بزرگوارش در محراب عبادت به دست منافقین به شهادت رسید. اگر با به شهادت رسیدن مولای متقیان، اسلام محو و مسلمانان نابود شدند، شهادت امثال فرزند عزیزش شهید مدنی هم آرزوی منافقان را برآورده خواهد کرد».

خبرنگار: زهرا دلپذیر

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.