علامه سید مرتضی عسکری یکی از بزرگترین اندیشمندان و مورخان نامدار جهان تشیع بود که در طول نزدیک به یک قرن زندگی پربرکت خود خدمات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بسیار ارزشمندی را در راه احیای دین اسلام و معرفی مکتب اهلبیت(ع) به جهان اسلام انجام داد. به مناسبت سالروز درگذشت علامه عسکری با فرزند ایشان، دکتر سید کاظم عسکری، رئیس پیشین دانشگاه اصول دین تهران و بغداد و عضو هیئت امنای این دانشگاهها به گفتوگو نشستیم. دکتر عسکری در حال حاضر مسئولیت مرکز مطالعات اسلامی علامه عسکری و نشر آثار ایشان را به عهده دارد.
گفتوگو را با مروری کوتاه بر زندگی و خانواده علامه عسکری و آثار و تألیفات ایشان آغاز کنیم.
علامه عسکری در ۱۲ ربیعالاول سال ۱۳۲۷ قمری (۱۲۸۸ شمسی) در شهر سامرای عراق متولد شدند. اجداد پدری و مادری ایشان ایرانیالاصل و از علمای دینی بودند و از سالها پیش در عراق سکونت داشتند. پدر ایشان آیتالله سید محمد حسینی کوچک ساوجی، معروف به شیخالاسلام، ۶ماه پیش از تولد علامه از دنیا رفت. جد مادری ایشان نیز خاتمةالمحدثین، آیتالله میرزا محمد تهرانی، معروف به شریف عسکری بود. علامه در کودکی نزد ایشان آموزش دید و همه کتابهای کتابخانه جدشان را مطالعه کرد و در سن ۱۰سالگی وارد حوزه علمیه سامرا شد. در دوران جوانی به سال ۱۳۱۰ ش، در عصر مرجعیت آیتالله العظمی حائری به سرزمین مادری خود مهاجرت کرد و در حوزه علمیه قم به ادامه تحصیل پرداخت. پس از چهار سال اقامت در قم، دوباره به عراق بازگشت و دروس خارج فقه و اصول را نزد اساتید بزرگ آن روزگار حوزه سامرا از جمله آیت الله آقامیرزا حبیبالله اشتهاردی و آیتالله سید محمدرضا مدرس شوشتری فرا گرفت و به تدریس در مدارس و حوزههای دینی عراق و تألیف کتابهای دینی پرداخت. علامه پس از عمری تلاش و جهاد در راه دین ۲۵ شهریور ۱۳۸۶ در سن ۹۸سالگی از دنیا رفت و در حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد.
یکی دلایل شهرت علامه عسکری ایجاد تحول در نظام آموزشی و تأسیس مدارس و دانشگاههای نوین دینی است. علامه در این زمینه چه اقداماتی انجام دادند؟
علامه عسکری نخستین متفکر اسلامی در عراق بود که به اهداف پنهان روشهای تعلیم و تربیت که مستشاران اروپایی برای مراکز آموزش و پرورش کشورهای شرقی طراحی کرده بودند، پی برد و تحقیقات عمیقی که در این باره انجام داد. ایشان در این راستا نخستین مدرسه به شیوه تربیتی نوین را در سن ۲۰سالگی در سامرا تأسیس کرد. علامه در ادامه مدرسهای به نام «منتدی النشر» در کاظمین راه انداخت که شهید محمدباقر صدر از شاگردان این مدرسه بوده است. ایشان همچنین مدرسهای را به نام «مدرسه الزهرا(س)» برای آموزش دختران دایر کردند. پس از آن مدارس دینی دیگری را در سایر شهرهای عراق افتتاح و در کتابهای دینی مدارس دینی عراق بازنگری کردند.
اما در رأس این کارهای فرهنگی، تأسیس دانشکده اصول دین بغداد حدود ۶۰سال پیش بود. با روی کار آمدن حزب بعث و تعطیل شدن تمامی مؤسسات آموزشی و پژوهشیِ زیر نظر ایشان، این فعالیتها متوقف ماند. پس از سقوط صدام دانشگاه اصول دین عراق بازگشایی شد. علامه در ایران نیز در سال۱۳۷۴ دانشگاه اصول دین را بنا به درخواست رهبر معظم انقلاب در قم بنیانگذاری و سپس شعبههایی را در تهران، ساوه و دزفول برای آن ایجاد کردند. ایشان در ایران هم مثل عراق، پروژهای برای حوزههای علمیه داشتند و خودشان برنامهای را نوشتند و کتابهای مورد نظرشان را تهیه و چاپ کردند.
از فعالیتهای سیاسی علامه علیه حزب بعث عراق و تلاش ایشان برای تأسیس حکومت اسلامی در این کشور برایمان بگویید.
علامه عسکری در کشور عراق از علمای معروف و نماینده اول آیتالله سید محسن حکیم بودند. علامه تشکلی سیاسی را نام «جماعت العلماء الشیعه» را برای بررسی نیازهای شیعیان در عراق تشکیل دادند. علاوه بر این، با شهید محمدباقر صدر و شهید سیدمهدی حکیم، فرزند آیتالله حکیم تشکلی به نام «حزب الدعوه اسلامی» را در شهرهای جنوب عراق و بغداد و نجف تأسیس کردند. هدف این حزب، کودتا در عراق و پایهگذاری حکومت اسلامی بود که متأسفانه توسط آمریکا خنثی شد و میخواستند علامه را دستگیر و اعدام کنند ولی علامه در سال ۱۹۶۹ میلادی عراق را ترک کرد و به لبنان رفت و سپس به ایران آمد.
علامه عسکری در جریان انقلاب اسلامی چه فعالیتهایی داشتند؟
علامه از همان ابتدای انقلاب در خط امام و انقلاب بودند؛ پس از دستگیری امام راحل(ره) در سال ۴۲، علامه عسکری نامهای به دست خود تنظیم و با امضای چند نفر از علمای عراق این اقدام را محکوم کردند. وقتی امام خمینی(ره) وارد عراق شدند نخستین عالمی که به دیدارشان رفت علامه عسکری بود. حتی پیش از اینکه امام(ره) وارد عراق شوند و هنوز در ترکیه بودند علامه نامهای خطاب به دولت ترکیه نوشتند که کارتان درست نیست و باید ایشان را آزاد کنید و هنور نامههایشان را داریم. پس از ورود به ایران هم فعالیتهای انقلابی داشتند و در صحنه بودند.
یکی از مهمترین اقدامات علامه عسکری مناظره و بحثهای علمی با عالمان ادیان و مذاهب دیگر و تألیف کتابهای دینی به شیوهای نوین، برای تبیین اسلام ناب و زدودن تهمتهای ناروا از آیین تشیع بود. از اقدامات ایشان در این زمینه بگویید.
علامه عسکری به وحدت اسلامی و تقریب مذاهب اعتقاد داشت. به عقیده ایشان زمانی سخن شیعه مقبول میافتد که از تهمتهای تاریخی نجات داده شود؛ علامه دهها کتاب در این زمینه نوشته است. برای نمونه در پاسخ به برخی افراد که فردی ساختگی به نام «عبدالله بن سبا» را پایهگذار تشیع میدانستند، کتاب «عبدالله بن سبا و اساطیر اخری» را تألیف کرده و با استفاده از روایات خود اهل سنت، جعلی بودن شخصیتی به نام عبدالله بن سبا را به جوامع علمی جهان اسلام شناساندند. این حرکت علمی علامه، موجب خوشحالی عالمان شیعه شد و چنانکه خود علامه نقل کرده، شیخ راضی آل یاسین، نویسنده کتاب صلح امام حسن(ع) علامه را برطرفکننده ننگ از پیشانی شیعه خواند. یکی دیگر از تهمتها به تشیع این بود که شما قائل به تحریف قرآن هستید و در قرآن آیهای درباره ولایت نداریم. علامه برای روشن کردن حقیقت، کتاب سه جلدی «القرآن الکریم و روایت المدرستین» را تألیف و با توجه به روایات خودشان، تمام روایات ساختگی را رد کردند.ایشان همچنین مناظراتی با علمای ادیان و مذاهب مختلف داشتند و حتی به کشورهای دیگر سفر میکردند و در این مناظرات با استدلال علمی، حقانیت تشیع را اثبات میکردند. از دیگر کتابهای ارزشمند ایشان میتوان به «معالم المدرستین» و «نقش ائمه(ع) در احیای دین»، «ولایت علی(ع) در قرآن و سنت»، «ادیان اسلامی و مسئله تحریف» و «در راه وحدت» اشاره کرد. علاوه بر اینها علامه دهها کتاب دیگر دارد که برخی منتشر شده و برخی دیگر به صورت نسخه خطی است و توسط مرکز مطالعات علامه عسکری بهزودی منتشر میشود.
خبرنگار: زهرا دلپذیر
نظر شما