مراسم تشییع پیکر این نویسنده ادبیات کودک و نوجوان و پژوهشگر امروز اول مهر ماه در پهنه رودکی با حضور نویسندگان، جمعی از اهالی فرهنگ و هنر و علاقهمنداناش برپا شد.
بنابر اعلام قبلی مقرر شده است تا پیکر این نویسنده پیشکسوت در قطعه نامآوران بهشت زهرا به خاک سپرده شود.
حکیمی پدر ادبیات مذهبی کودکان و نوجوانان بود
در ابتدای این مراسم مهدی کاموس _ نویسنده که اجرای مراسم را بر عهده داشت، گفت: امروز مراسم وداع استاد محمود حکیمی است و از سختترین لحظات خانواده و دوستان است. او در روز اول مهر همچنان به معلمی ادامه میدهد. او دردآگاه بود و نسبت به ظلم و ستم نفرت داشت، سخن گفتن درمورد استاد زمان طولانی می خواهد.
در ادامه این مراسم الیاس کلانتری _ قرآن پژوه و مترجم قرآن با تلاوت آیه ۳ سوره قصص «نَتلُواْ عَلَیۡکَ مِن نَّبَإِ مُوسَیٰ وَفِرۡعَوۡنَ باَلحَقِّ لِقَوۡم یُؤۡمِنُونَ» گفت: این آیه بیانگر استمرار در موضوع «ایمان» است. استاد حکیمی از مصادیق بارز این روش تعلیمی بودند که در این آیه اشاره کرده است تنها بخشی از داستان موسی و فرعون را بیان کردیم برای کسانی که ایمان میآورند که یعنی داستان گفتن در قرآن مجید برای آموزش است.
او که خود را دوست چهل ساله محمود حکیمی میداند، ادامه داد: ایشان حدود ۱۸۰ جلد کتاب منتشر شده دارند و ما از این موضوع لذت میبردیم و از ایشان درباره توفیق این کارهایشان میپرسیدم که چگونه توانستند به این مرحله برسند. گاهی که آمار چاپ کتابهای ایشان را میپرسیدم متوجه شدم کتاب داستان زندگی امیرکبیر حدود یک میلیون تیراژ تاکنون در ایران به چاپ رسیده است.
کلانتری افزود: ایشان عقاید، دینداری و اخلاص خود را به عنوان ابزاری برای آموزش دیگران استفاده میکرد و هدف کسب شهرت نداشت. در اعمال ایشان ارادات به ائمه (ع) وجود داشت. ایشان تمامی توفیقات را از ناحیه عنایت پروردگار میدانستند و تواضعی داشتند که موجب میشد تمام نقدها را با توجه گوش دهند. تواضع ایشان از عقاید خالص نسبت به حقایق عالم نشات میگرفت و حتی در سالهای اخیر مدام صحبت از رحلت خود میکردند.
این قرآنپژوه بیان کرد: ایشان داستاننویس خاصی بود، اما خود را متمایز از دیگران نمیدانست. ایشان همیشه به فکر نوجوانان و جوانان بود و دوست داشت نهجالبلاغه به زبان جوانان نوشته شود. امیدوارم این امکان فراهم شود تا آثار علمی ایشان بیشتر منتشر شده و عدهای برای نویسندگی تربیت شوند. ما نیاز به نویسندگان زیادی داریم تا داستانهای قرآن را با زبانهای متفاوتی بیان کنند.
چشماندازی در مقابل مدینه فاضلههای ساختگی دیگران!
در بخشی از مراسم تشییع سیدعباس صالحی - وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ضمن عرض تسلیت، گفت: در بیمارستان هم خدمت خانواده ایشان عرض کردم، استاد محمود حکیمی خاطره ناب دوران نوجوانی و جوانی امثال بنده هستند، خاطرهای که تجدید ناپذیر است. آثار ایشان که آن زمان در نشریات چاپ میشد در زمانی که یا ادبیات چپ، ادبیاتِ مسلط بود و یا فضایی از بیتفاوتی سنتگرایانه وجود داشت، ما را به وجد میآورد.
او ادامه داد: ادبیات ایشان در دهه ۵۰ برای ما نسل نوجوان مذهبی دریچهای بود برای چشیدن زبانی از دین که همراه با زندگی، حیات اجتماعی و چشماندازی در مقابل مدینه فاضلههای ساختگی دیگران همراه بود. از این جهت استاد حکیمی یک استاد واقعی بود. شاید به شکل کلاسیک شاگردی ایشان را نکرده بودیم اما ایشان آموزگاری بودند که برای ما ما فرصت حیات اجتماعی همراه با نهضت حضرت امام (ره) فراهم کردند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامه داد: تعلقات ایشان در رابطه با تاریخ و تمدن اسلامی و ایرانی حتی در دهههای بعدی هم محترم بود. علاقه ایشان به اهل بیت (ع) باعث میشد خود را در شعاع این موقعیت تصویر کند. قرین شدن وفات ایشان با ولادت حضرت رسول(ص) و امام صادق (ع) همان حلقههای وصل وجودی است که حتی در پایان زندگی هم خود را نشان میدهد.
کاموس که اجرای این مراسم را بر عهده داشت در ادامه بخشهایی از زندگینامه محمود حکیمی را قراعت کرد و سپس از محمدرضا سرشار دعوت کرد تا به سخنرانی بپردازد.
در ادامه این مراسم محمدرضا سرشار - نویسنده، پژوهشگر و منتقد ادبی با تسلیت از دست دادن محمود حکیمی گفت: اگر قرار باشد پدری برای ادبیات مذهبی کودکان و نوجوان قائل باشیم بیتردید آن پدر، محمود حکیمی است که راهی را نکوفتهای را هموار کرد و آزمایش و خطا کرد و نتیجه را در اختیار کسانی گذاشت که قصد داشتند در این راه قدم بگذارند. پس از ایشان هم برخی دیگر وارد این حوزه شدند و بعضا حتی آثاری قویتر در زمینه آثار مذهبی ادبیات کودک و نوجوان منتشر کردند، اما فضل پیشکسوتی این استادِ بنیانگذار از بین نخواهد رفت. نویسندگان ادبیات دینی کودک و نوجوان چه بخواهند و چه نخواهند مستقیم و یا غیر مستقیم تحت تاثیر یا پیروی راه استاد حکیمی هستند.
او ادامه داد: استاد حکیمی دانشآموخته رشته زبان و ادبیات انگلیسی بودند و کار خود را با ترجمه مقالات سیاسی، داستانهای پلیسی و... در سن ۲۲ سالگی آغاز کرد، اما به فاصله کوتاهی راه خود را یافت و از ۲۵ سالگی به همکاری با مجلات مذهبی پرداخت و داستانهای متعددی نوشت. او در زمانهای که ما در عرصه ادبیات دینی چهرههای پیگیر نداشتیم اما ایشان پیوسته در این مسیر قدم زد. اگر بگوییم ایشان پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، پرشمارگانترین نویسنده ادبیات کودک و نوجوان بودند، سخن گزافی نگفتهایم. مردم کتابهای ایشان را حتی در دورترین روستاها بر روی طاقچههای گِلی در کنار قرآن مجید، نهجالبلاغه و کتاب حافظ قرار میدادند.
سرشار بیان کرد: استاد حکیمی از طرف هیچ حذب و سازمان سیاسی و دولتی پشتیبانی نمیشد و آثارش به واسطه ناشران عادی به چاپ میرسید. کتابهایی که حسرت برانگیز بود. بنده این توفیق را داشتم پیش از انقلاب که ایشان در پیام شادی جزء هیئت تحریریه بودند داستانهایی بفرستم و ایشان آنجا چاپ کنند.
او افزود: پس از انقلاب که ایشان به توصیه شهید بهشتی از انگلستان به ایران بازگشتند و مسئولیت معاونت دفتر انتشارات کمک آموزشی وزارت آموزش و پرورش را برعهده گرفتند. در آن سمت هم شنوای انتقادات و پیشنهادات بودند. گاهی برخی از نویسندگان ادبیات دینی کارهایی را شروع کردند برای «محمود حکیمی زدایی» اما خوشحالم که بنده در این ماجرا شرکت نکردم.
سرشار اضافه کرد: تکه کلام ایشان واژه «استاد» بود که حتی نوجوانان را هم با همین واژه خطاب میکردند. ایشان خوشاخلاق، شوخطبع و مردمدار بودند.
سپس محمد میرکیانی _ نویسنده، با عرض تسلیت فقدان محمود حکیمی، بیان کرد: استاد حکیمی تمام عمر خود را صرف بیان حقایق و علاقهمندی کودکان و نوجوانان به داستانهای دینی کردند، اما در گذر زمان در برابر طوفانها و موجهای مسموم فضاهای خاص فرهنگی و مجازی که سعی میکردند نوشتن درباره اهل بیت (ع) را کمرنگ کنند، تحت تاثیر قرار نگیرند. همکارانی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی رویکرد ویژه به مبانی دینی داشتند ولی بعد از گذر زمان اتفاقاتی رخ داد که حتی در مراسمهای رسمی از گفتن «بسماللهالرحمنالرحیم» هم امتناع میکردند چون فکر میکردند اعتبار فرهنگی آنها زیر سوال میرود، اما استاد حکیمی به اعتقادات خود پایبند و وفادار بودند.
او ادامه داد: اوایل انقلاب یکی از ناشران و نویسندهنماها که بعدها چهره شبه روشنفکری به خود گرفت؛ فهرستی در مدارس فرستاد و نام استاد حکیمی را در کنار افرادی قرار داد که با مبانی دینی در ادبیات کودک ارتباط خوبی نداشتند و در آن فهرست اشاره شد که آثار محمود حکیمی از کتابخانه مدارس جمعآوری شود.
سیدمحمد رفیعی نیز در این مراسم بخشهایی از کتاب «هزار و یک حکایت تاریخی»، نوشته استاد حکیمی را برای حضار خواند.
سپس محمد حکیمی فرزند محمود حکیمی به نمایندگی از خانواده از تمام کسانی که در این مراسم شرکت کردند تشکر کرد.
نماز میت محمود حکیمی نیز در همین مراسم توسط حجتالاسلام زائری قراعت شد.
در مراسم تشییع پیکر محمود حکیمی چهرههایی همچون احمد مسجدجامعی، محمد میرکیانی، مومنی شریف، یاسر احمدوند، راضیه تجار، دادمان مجدالدین محمدی، گلوله بابایی، میثم نیلی، علیاکبر اشعری، مصطفی رحماندوست، محمدمهدی وحیدی، محسن کاظمی، علی رمضانی، نیکنام حسینیپور و... حضور داشتند.
محمود حکیمی زاده ۹ شهریور ۱۳۲۳ در تهران بود و روز ۳۰ شهریور ماه و پس از تحمل یک دوره بیماری در سن ۸۰ سالگی از دنیا رفت.
او نویسندگی را از سال ۱۳۳۹ در مجله کیهان بچهها شروع کرد که چهار سال ادامه داشت. نخستین کتاب دینی حکیمی در سال ۱۳۴۷ درباره زندگانی مصعببن عمیر صحابی قهرمان پیامبر اسلام بود که با عنوان «اشرافزاده قهرمان» به چاپ رسید و مورد استقبال نوجوانان و جوانان قرار گرفت و بارها تجدیدچاپ شد.
او پیشتر ادامه راه داستاننویسی خود را اینطور بیان کرده بود: «از سال ۱۳۴۷ به جمع نویسندگان مجله «درسهایی از مکتب اسلام» پیوستم و از سال ۱۳۵۰ داستانهای دینی را در این مجله وزین حوزه علمیه آغاز کردم. هر داستان گاه بسیار طولانی بود. آخرین داستان دنبالهدار من در این مجله اکنون «شکوفایی تشیع» نام دارد که تاکنون ۱۸ بخش آن در ۱۸ شماره به چاپ رسیده است.»
محمود حکیمی در زمینه ادبیات، تاریخ تمدن و تاریخ اسلام قلم زده و کتابهای بسیاری را نیز ترجمه کرده بود. داستانهایی از عصر ناصرالدینشاه، مجموعه چهارجلدی «هزار و یک حکایت تاریخی»، رمان پرفروش «نقابداران جوان»، مجموعه ۲۲ جلدی «تاریخ تمدن» و دهها اثر دیگر از نوشتههای این نویسنده پیشکسوت بود.
نظر شما