تحولات منطقه

۱۷ مهر ۱۴۰۳ - ۱۹:۰۳
کد خبر: ۱۰۱۸۵۰۵

تهران و ابتکار عملی که زمین بازی را از دشمن گرفت

حسین محمدی اصل، تحلیلگر مسائل سیاسی

در ایام سالروز رویداد مهم طوفان الاقصی، نکته ای که نباید از نظرها دور داشت نوع بازیگری چند بعدی و قابل توجه جمهوری اسلامی ایران در این سیل تحولات بود

زمان مطالعه: ۳ دقیقه

در ایام سالروز رویداد مهم طوفان الاقصی، نکته ای که نباید از نظرها دور داشت نوع بازیگری چند بعدی و قابل توجه جمهوری اسلامی ایران در این سیل تحولات بود. تهران در کنار اعلام حمایت صریح از جبهه مقاومت، همه تلاش خود را بر این مسئله متمرکز کرد که مانع از گسترش بحران آفرینی رژیم صهیونیستی شده و اجازه ندهد که اشغالگران آتش جنگ و فتنه گری را به منطقه تسری دهند. صهیونیست ها با هدف تامین بقای حکومت جعلی که این روزها بیش از پیش در سراشیبی سقوط قرار گرفته، همواره در تلاش هستند که پای کشورهای اسلامی را به بحران ها کشانده و به این طریق علاوه بر خرید زمان برای ادامه حیات خود، پای آمریکا و اروپا را به منطقه باز کند.

در این میان جمهوری اسلامی با عطف به مسئله «افول خودران» رژیم در تلاش بوده با ایجاد روابط حسنه، ثبات منطقه را تضمین کرده و ضمن سد کردن توسعه دایره بحران افرینی تل آویو، از بروز پرونده های ضد امنیتی علیه خود و دیگران جلوگیری کند. اکنون این ایران است که با آگاهی از وجود چالش های چندگانه درونی، توانسته به صورت غیر مستقیم به شاکله پوشالی رژیم اسرائیل ضربات جبران ناپذیری وارد کند. نخستین بحران گریبانگیر اشغالگران شکاف های اجتماعی و دو دستگی عجیب هویتی است که حتی عناصر نظامی-امنیتی را نیز درگیر ساخته است. این موضوع در صحنه های مختلف ظهور و بروز یافته است. اختلافات عمیق میان جناج افراطی کابینه نتانیاهو از جمله بزالل اسموتریچ  وزیر دارایی و ایتامار بن گویر وزیر امنیت داخلی با یواو گالانت وزیر جنگ نمود عینی این نزاع است؛ دعوایی که به سطح جامعه هم رسوخ یافته و درگیری بر سر طرح سربازی گیری از میان یهودیان افراطی (حریدی) را به دنبال داشته است.

مسئله دوم که تهران در مسئله افول خودران رژیم به آن توجه دارد، وضعیت وخیم اقتصادی و تجارت صهیونیست ها زیر ضربات طوفان الاقصی است. تنها در سه ماهه سال گذشته میلادی نزدیک به 20 درصد اقتصاد اسرائیل سقوط کرده و این وضعیت وابستگی روز افزون به ایالات متحده را در پی داشته و عملا به اذعان برخی مقامات کاخ سفید، تل آویو را به باری اضافی بر دوش واشنگتن تبدیل ساخته است. همزمان انزوای بین الملی اشغالگران هم مطرح است. این روند که پیش از 7 اکتبر آغاز شده، با بروز نسل کشی بزرگ در غزه و حال کشیده شدن دامنه جنگ به لبنان، تمام محاسبات را بر علیه صهیونیست ها برگردانده است تا جایی که ما شاهد محکومیت سران رژیم به نسل کشی در دادگاه کیفری بین اللملی هستیم و چنین رخدادی حتی برخی جریان های سیاسی اروپایی را را بر آن داشته تا در محاسبات خود با تل اویو بازنگری کنند.

بر همه موارد گفته شده ضعف مشهود در ساختار نیروهای مسلح که به دلیل کمبود تجهیزات و نیروی انسانی ایجاد شده را هم باید افزود. رژیم که روزگاری در جنگ سال 1967 طومار ارتش های سه کشور عربی مصر، سوریه و اردن را طی شش روز در هم پیچید، حال به جایی رسیده که اگر کمک های مالی و نظامی ایالات متحده قطع شود توان ایستادگی حتی مقابل مبارزان فلسطینی حماس در غزه و حزب الله لبنان را نخواهد داشت. این واقعیت به آگاهی بزرگی در جامعه عربی دامن زده و اشتیاق جوانان در کشورهای عربی که با محوریت فلسطین و با پرهیز از تفرقه اسلحه به دست گرفته و به سوی دشمن نشانه می روند در کنار جوانان غزه و کرانه باختری آینده خوبی برای منطقه رغم خواهد زد.

تحولات مذکور همه در سایه دیپلماسی فعال دولت شهید رئیسی فراهم شد که در دولت چهاردهم نیز همچنان ادامه دارد. توسعه روابط با هسایگان، دول عربی و اسیای میانه، عملا به تنش صفر در منطقه منجر شد. در این میان تجربه بزرگ تهران در مبارزه با ترورسیم پنجره بزرگی پیش روی مقامات قرار داد تا پس از طوفان الاقصی در نقش یک منجی و سفیر صلح و دوستی ظاهر شده و توطئه تفرقه افکنانه رژیم صهیونیستی را ناکام بگذارد. تهران با ابتکار عملی که داشته زمین بازی را از دشمن گرفت و در این میان طوفان الاقصی نیز با آگاهی بخشی افکار عمومی جهانی در مورد جنایات اشغالگران صهیونیست همانند پادزهری عمل کرده و فتنه گری و دسیسه ایران هراسی  را به محاق برد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.