آن حضرت، در دوران زندگی خود، نه تنها به عنوان یک رهبر و پیشوا شناخته میشدند، بلکه به عنوان یک شخصیت با درایت و هوشمند در حل مسائل پیچیده نیز مطرح بودند.
چهارشنبه هر هفته را توفیق پیدا کردیم تا خوانندگان عزیز را میهمان شرح یکی از القاب مبارک امام رضا(ع) نماییم و در گفتوگو با علما و اندیشمندان حوزه و دانشگاه، از جام معارف ناب رضوی، جان تشنه خویش را سیراب کنیم. این هفته در محضر پژوهشگر ارجمند حجت الاسلام والمسلمین حمیدرضا پورحسین، شرح لقب زیبای «رئاب التدبیر» را بهرهمند خواهیم شد؛ به امید آنکه گامی در جهت افزایش معرفت خود نسبت به آن امام همام برداریم.
یکی از لقبهایی که امام رضا (ع) را به آن ملقب میکنند «رئاب التدبیر» است. بفرمایید معنای این لقب چیست و درباره اینکه آیا در کتب روایی ما آمده است یا نه، توضیحی دهید.
از القاب بسیار پر معنای امام رضا(ع) «رئاب التدبیر» است. این لقب به معنای «بسیار دانا در مدیریت و تدبیر» است. مرحوم ابن شهر آشوب در کتاب شریف المناقب، این لقب را از القاب آن حضرت دانستهاند. امام رضا(ع) به خاطر دانش فراوان و تواناییهایشان در مدیریت امور و ارائه راهحلهای کارآمد برای مشکلات، به این لقب مشهور شدهاند. آن حضرت، در دوران زندگی خود، نه تنها به عنوان یک رهبر و پیشوا شناخته میشدند، بلکه به عنوان یک شخصیت با درایت و هوشمند در حل مسائل پیچیده نیز مطرح بودند. ایشان توانایی داشتند که با ارائه راهحلهای نوآورانه و کارآمد به بهبود وضعیت جامعه کمک کنند.
برای درک عمیقتر معنای این لقب، کمی از سیره زندگانی آن حضرت که بتواند تبیین کننده این لقب باشد، برای خوانندگان رواق بفرمایید.
امام رضا(ع) به عنوان هشتمین امام شیعیان نقش مهمی در هدایت و رهبری جامعه اسلامی ایفا میکردند. برای درک عمیقتر از لقب «رئاب التدبیر» و دلایل ملقبشدن به این لقب، میتوان به ابعاد مختلفی از شخصیت و دستاوردهای ایشان پرداخت. در خصوص دیدگاههای علمی و فرهنگی میتوان گفت که امام رضا(ع) به دلیل اینکه دارای علم لدنی بود، جلسات مناظره با علمای ادیان و مکاتب مختلف مذهبی و فلسفی برگزار میکرد. این مناظرات همواره با ارائه استدلالهای منطقی و برهان همراه بود. گفتگوهای بینالأدیانی و پاسخگویی به شبهات مختلف، آن حضرت را به مرجعی علمی و فکری در زمان خود تبدیل کرده بود.
رابطه با حاکمان و نقش سیاسی امام رضا(ع) هم قابل توجه است. در زمان خلافت خلیفه عباسی، رویکرد سیاسی حکومت نسبت به علویان و شیعیان تغییرات عمدهای داشت و مأمون، امام رضا(ع) را به عنوان ولیعهد خود برگزید. این اقدام میتوانست به منظور کاهش تنشهای داخلی و مشروعیتبخشی به حکومت عباسی صورت گرفته باشد. امام رضا(ع) با تدبیر و بصیرت توانست از این موقعیت استفاده کند تا ضمن حفظ اصول و مواضع شیعیان، زمینههای تعامل و کاهش فشار بر شیعیان را فراهم کند. ایشان بدون به خطر انداختن ارزشهای اسلامی و با حفظ استقلال فکری، نقشی کلیدی در کاهش تنشهای موجود ایفا کرد.
بخش مهم دیگر در سیرده زندگی امام رضا(ع) حل مشکلات اجتماعی و اقتصادی بود. آن حضرت به مسائل اجتماعی و اقتصادی نیز توجه ویژهای داشت و با تبیین راهکارهایی عملی برای مشکلات اقتصادی و اجتماعی مسلمانان، در بهبود شرایط زندگی آنان نقش عمدهای ایفا کرد. توصیههای ایشان در زمینههای مختلف از جمله کسب و کار، عدالت اجتماعی و رفع مشکلات فقر و نیازمندی، نشانی از تدبیر ایشان در امور اجتماعی بود.
از یاد نبریم که از ویژگیهای برجسته آن امام همام، اخلاق و رفتار ممتاز ایشان در تعامل با مردم است. این اخلاق نیکو و برخورد محترمانه با تمام افراد، چه پیروان و چه مخالفان، موجب احترام و محبوبیت فراوان ایشان در جامعه میشد. توانایی مدیریت انسانی و حفظ ارتباطات اجتماعی سازنده نیز بخشی از همان تدبیر در رفتار و مدیریت روابط انسانی است.
غرض آن که لقب «رئاب التدبیر» منعکسکننده جامعیت و عمق شخصیتی امام(ع) است که در ابعاد مختلف فردی، اجتماعی، علمی، و سیاسی، ایشان را به عنوان الگویی ماندگار معرفی میکند.
اوج حُسن تدبیر امام رضا(ع) در قضیه ولایتعهدی مشخص شد. در اینباره توضیح مختصری بفرمایید.
واقعه واگذاری ولایتعهدی به حضرت رضا(ع)، یک نقشه سیاسی بود و امام(ع) هم در پاسخ به این پیشنهاد، راهی خراسان شد. پذیرفتن ولایتعهدی، حکمتها و فوایدی داشت که به مختصری از آن اشاره میکنم. ابتدا اینکه فرصتسازی بینظیری برای نشر معارف بود. پس از اختناق شدید دوران هارون و حبس طولانی حضرت موسی بن جعفر(ع) دست عموم شیعیان به طور علنی و رسمی از دامن اهل بیت(ع) کوتاه شد. وجود یک آزادی ظاهری برای مردمان آزادیخواه و شیعه که خواستار اجرای کامل کتاب و سنت بودند، فرصتی بسیار گرانبها به شمار میرفت، زیرا در این فرصت، میتوانستند افکار خود را از نو منتشر نموده و جوانان را با افکار صحیح توحیدی و آزادیبخش اسلام، آشنا سازند. نکته مهم دیگر اعتراف بنیعباس به حقانیت اهل بیت(ع) بود. بسیاری از خلفای بنیعباس با همه دشمنی که با اهل بیت (ع) داشتند؛ جسته و گریخته، فضایل اهل بیت(ع) را نقل میکردند. با این همه تا زمان مأمون، یک اعلام عمومی و رسمی و دولتی در مورد این موضوع صادر نشده بود و خلفای بنی عباس به ظاهر خود را شایسته خلافت معرفی میکردند و خلافت را حق خود میشمردند. ولایتعهدی امام(ع)، یک اعتراف حکومتی و رسمی و سندی بود که بر تمام تبلیغات و دعاوی بنیعباس، خط بطلان کشید.
دیگر اینکه تدبیر امام رضا(ع) سبب خضوع ادیان و مذاهب مختلف در برابر مکتب اهل بیت(ع) شد. مسافرت امام رضا(ع) به خراسان، فرصت مناسبی بود تا علوم و معارف اسلام که در نزد امامان، موجود بود و از مواریث نبوت به شمار میرفت منتشر شود و در دسترس علما و دانشمندان قرار گیرد. حضرت رضا(ع) برای حفظ عقاید مسلمانان و رد هر گونه شبهه و شک و ایراد و نیز راهنمایی علما، مجاهدتهای فراوانی فرمود و شخصاً با دانشمندان بزرگ ادیان مختلف، مباحثه کرد و آنها را محکوم و مجاب کرد که صورت آن جلسات مباحثه و مناظره، در کتب تاریخ وحدیث ثبت و ضبط گردید و امروز از ذخایر مهم علمی در فن احتجاج و استدلال و اثبات عقاید محسوب میشود.
نظر شما