در خطبه 49 نهج البلاغه آمده است که «ستایش مخصوص خداوندی است که ذات پاکش از همه چیز مخفیتر است، ولی نشانههای آشکار بر هستی او گواهی میدهد و هرگز چشم بینا قادر بر مشاهده ذات او نیست. به همین دلیل نه چشم کسی که او را ندیده انکارش میکند و نه قلب کسی که او را شناخته، میتواند مشاهدهاش کند».
در تفسیر این خطبه از نهج البلاغه، امیرالمؤمنین علیهالسلام در وصف خداوند متعال سخن میگوید. حضرت(ع) در این خطبه به بیان گزارههایی متناقض در توصیف خداوند پرداختهاند: خدایی که هم پنهانترین پنهانهاست و هم پیداترین آشکارها. این تناقض نما در واقع نشاندهندهی عظمت بیپایان خداوند است که نه قابل درک است و نه قابل احاطه. از یک سو خداوند در عین پنهانی خود، در تمامی ذرات هستی تجلی میکند و هیچچیز از حضور او خالی نیست.
غایب نگشتهای است که شوم طالب حضور
پنهان نگشتهای است که هویدا کنم تو را
با صد هزار جلوه برون آمدی که من
با صد هزار دیده تماشا کنم تو را
فهم این تجلیهای بیشمار خدا در هر ذره از هستی، انسان را به یاد خدا میاندازد و رابطهای عمیق و معنوی میان انسان و خدا برقرار میکند. از سوی دیگر، درک این عظمت و عدم توانایی در مشاهده کامل خداوند، انسان را به خشوع و فرمانبرداری میکشاند.
یکی از مهمترین عوامل حفظ و اصلاح همه ما در لغزشگاههای غرور و فریب دنیا، درک حضور خدا و جلوه او در تمامی ذرات هستی است. واقعیت این است که ما همیشه در حضور خدا و در برابر نگاه نافذ او هستیم.
امام(ع) در ادامه خطبه میفرماید: «دیدن و تماشای جمال او برای دیدهها محال است، ولی هرگز چشمی که او را نمیبیند، نمیتواند انکارش کند؛ همانطور که قلبی که به او ایمان دارد، توان دیدنش را ندارد».
این تناقض نما در واقع بیانگر آن است که جلوههای خداوند آنقدر در طبیعت و عالم پراکنده است که هیچچشم و دل قادر به انکار آن نیست. انسان باید همواره خداوند را در تمامی پدیدههای زندگی مشاهده کند، زیرا خداوند همیشه و در همهجا حاضر است و نگاه نافذ او همیشه بر ماست.
به بینندگان آفریننده را
نبینی مرنجان دو بیننده را
مشکل مهم دنیای امروز این است که چشمها بر همه چیز باز است و فقط بر پدیدآورنده بسته است. خدایی که در همین نزدیکی است و از رگ گردن به او نزدیکتر است، فراموش شده است. گاهی با زبان خدا را میخوانیم و ذکر او بر لب داریم، ولی قلب ما از او غافل است. این غفلت، بزرگترین خطر برای انسان است.
توبه بر لب، سبحه در کف، دل پر از شوق
گناه معصیت را خنده میآید زاستغفار ما
این غفلت از خداوند و عدم حضور واقعی او در دلها، بزرگترین تهدید برای انسان امروز است.
نظر شما