نمونه بارزش تصمیمات برخی از مدیران مدارس پیش از آغاز سال تحصیلی بود که به بهانه نمرات ضعیف از ثبتنام دانشآموزان خودداری میکردند.
دریافت شهریههای اضافه به بهانههای مختلف، اجبار والدین دانشآموزان به تهیه لباس فرم یکسان در هر سال تحصیلی و... تنها چند نمونه از تصمیماتی است که به گفته کارشناسان، دلیل آن را باید در نظارتهای ناکافی مسئولان آموزش و پرورش دانست.
سوءاستفاده برخی مدیران مدارس از اختیارات مدیریتی
ابراهیم سحرخیز، معاون سابق وزارت آموزش و پرورش با بیان اینکه مدیران به اصطلاح آتش به اختیار معمولاً در مناطقی از کلانشهرها قرار دارند که جزو مناطق متوسطنشین جامعه هستند و رقابت و ازدحام دانشآموز برای نامنویسی و ورود به این مدارس به نسبت دیگر مدارس بیشتر است، به خبرنگار ما میگوید: مدارس کشور به چند دسته تقسیم میشوند که عبارتاند از مدارس خاص که برای پذیرش دانشآموز شرایط ویژهای دارند، مدارس غیردولتی که شهریههای گزاف دریافت میکنند، همچنین مدارس عادی دولتی نیز وجود دارد که سطوح متفاوتی دارند. در این مدارس، مدیرانی وجود دارند که شاید درست نباشد اصطلاح آتش به اختیار را به آنها نسبت دهیم، اما از اختیارات مدیریتی خود سوءاستفاده میکنند و مثلاً خودشان به گزینشچی برای نامنویسی دانشآموز تبدیل میشوند، یعنی شرایط مندرآوردی مانند شرط معدل میگذارند که خلاف مقررات است. در مدارس عادی دولتی، خط قرمز آموزش و پرورش، محل استقرار جغرافیایی دانشآموز است و به همین دلیل است که در ابتدای سال تحصیلی اطلاعات کامل محل سکونت را از والدین دریافت میکنند و به محض اینکه متوجه شوند محل سکونت دانشآموز و مدرسه در یک منطقه است، اجازه ورودش به مدرسه را میدهند و به معدل و نمره پایین دانشآموز کاری ندارند. اگر مدیری عکس این موضوع عمل کند تخلف است و قانون یا آییننامه اجرای مدارس اختیارات اینچنینی را به مدیران نداده است.
وی متذکر میشود: رهبر معظم انقلاب از اصطلاح «آتش به اختیار» به معنی مثبت استفاده کردند؛ اما برخی مدیران استفاده منفی میکنند و بهتر است بگوییم آنها مدیران ملوکالطوایفی هستند که از موقعیت شغلی خود سوءاستفاده میکنند و خودمختار هستند. همچنین بعضی از مدیران، هرساله دانشآموزان را وادار به تعویض لباس فرم مدرسه میکنند. این موضوع در کدام قانون و آییننامه اجرایی آمده است؟ آنها تأکید دارند لباس همه دانشآموزان یکدست باشد و من هم با این موضوع موافقم، زیرا بسیاری از کشورها نیز این شیوه را اجرایی میکنند، اما نباید هزینه اضافه به والدین تحمیل کنند.
مدیران حق ندارند خودمختارانه تصمیم بگیرند
سحرخیز در خصوص اینکه امروزه باید از ظرفیتهای فضای مجازی استفاده بهینه کنیم، اظهار میکند: به نظر بنده باید سامانهای طراحی شود که اولیا و دانشآموزان مجاز به ثبت شکایات و مشکلات خود باشند، به شرطی که پیامدهایی برای آنها نداشته باشد. همچنین با مدیران متخلف برخورد شود، یعنی آنها را عزل یا جابهجا کنند. مدیری که به موقعیت شغلی و شرح وظایف خود توجهی نداشته باشد و مطابق سیاستهای آموزش و پرورش عمل نکند، باید برکنار شود. براساس قانون، مدیر مدرسه را نمیتوان با دلایل سطحی و سلیقهای عزل کرد، مگر اینکه مستنداتی وجود داشته باشد. رئیس آموزش و پرورش برمبنای این مستندات، میتواند اخطار شفاهی و کتبی به او بدهد و یا از وی سلب مسئولیت کند. اگر تخلفات مدیر زیاد باشد، هیئتهای رسیدگی به تخلفات اداری کارکنان دولت ورود کرده و با مدیر مربوط برخورد میکنند. قانون شورای آموزش و پرورش، مصوب مجلس است و مدیران حق ندارند خودمختارانه تصمیم بگیرند.
او ادامه میدهد: مدیران آموزش و پرورش جرئت رفتن به مدارس را ندارند. دلیلش هم این است هم معلمان خواهان مطالبتشان میشوند و هم مدیر مدرسه هزار جور التماس دعا دارد، زیرا پولی از سوی آموزش و پرورش به او داده نمیشود و در تعمیرات مدرسه و هزینههای آب، برق و گاز مانده است. اگر سامانه درستی داشته باشیم و مردم بتوانند از طریق آن، مشکلاتشان را منتقل کنند، دیگر شاهد چنین اتفاقاتی نخواهیم بود.
سحرخیز خبر از افتتاح سامانه یکپارچه حساب مدارس میدهد و عنوان میکند: براساس این سامانه مردم حق ندارند شهریه مدرسه را از طریق کارت به کارت برای مدیر پرداخت کنند، بلکه باید شماره حساب مدرسه را دریافت و مبلغ را به صورت مشخص به همان حساب واریز کنند. یکی از مزیتهای این سامانه این است ذیحساب میتواند مبالغ پرداخت شده از سوی والدین را کنترل و از اتفاقهایی مانند پولشویی و سوءاستفاده مدیران مدرسه یا سایر عوامل اجرایی جلوگیری کند. همچنین هزینهکرد مدرسه و مدیران از طریق این سامانه بهراحتی مشخص میشود و هیچ بهانهای برای مدیران متخلف باقی نمیماند.
به دنبال تضعیف مدارس دولتی هستیم
او با تأکید بر اینکه هیچ مدیری نمیتواند تصمیمات را به صورت فردمحور بگیرد، میافزاید: در مدارس عادی دولتی، انجمن اولیا و مربیان وجود دارد و همه تصمیماتی که در مدرسه گرفته میشود ازجمله برگزاری شورای معلمان، باید با هماهنگی انجمن صورت گیرد. همچنین اگر مدرسه دسته چک داشته باشد، باید علاوه بر مدیر، یکی از اعضا یا رئیس انجمن حق امضا داشته باشند. اگر مدیر قصد داشته باشد فعالیت آموزشی و پرورشی را که در چارچوب نظام آموزشی است انجام دهد، باید با این انجمن مطرح کند. مدیر میتواند تصمیمگیرنده باشد اما اقداماتش نباید با چارچوبها و بخشنامههای آموزش و پرورش در تعارض باشد. در مدارس غیردولتی هم وضعیت همینطور است. ممکن است در این مدارس، مدیر، مؤسس مدرسه نیز باشد که باز هم باید طبق قانون و مقررات عمل کند.
وی درخصوص اجرایی نشدن قانونهای مختلف در کشور بیان میکند: ممکن است قوه قضائیه و سازمان بازرسی به چند تخلف صورت گرفته ورود کنند، اما بقیه تخلفها را پیگیری نمیکنند. شواهد حاکی از آن است برخی مدارس غیردولتی که شهریه مصوب دارند، کمکهای مردمی دریافت میکنند. این اتفاقات بهوفور در کشور ما رخ میدهد و بسیار خارقالعاده است، زیرا در هیچ کجای دنیا مرسوم نیست. حدود ۱۴.۵درصد دانشآموزان کشورمان در مدارس غیردولتی درس میخوانند و این درصد، از کشورهایی مانند آمریکا و انگلستان نیز بیشتر است. این موضوع نشان میدهد به دنبال تضعیف و رشد بی رویه مدارس غیردولتی هستیم.
تفویض اختیار به مدیران مدارس با اجرای طرح مدرسهمحوری
مهدی نوید ادهم، دبیرکل سابق شورای عالی آموزش و پرورش نیز با بیان اینکه در مورد ارتقای کیفیت مدارس دولتی باید تدابیری اتخاذ و بسترهای حقوقی و قانونی لازم فراهم شود، عنوان میکند: یکی از این تدابیر بحث تفویض اختیار مدیران مدارس یا به اصطلاح مدرسهمحوری است. مدیر مدرسه باید متناسب با شرایط منطقه بتواند در چارچوب اصول کلی نظام آموزشی، تصمیمات لازم را بگیرد. نمیتوان تمام مدارس کشور را با توجه به تفاوتهای معناداری که میان آنها وجود دارد، با یک قانون مدیریت کرد و باید انعطاف لازم در قوانین و ضوابط آموزشی تربیت فرهنگی وجود داشته باشد. خوشبختانه مبتنی بر سند تحول بنیادین، آییننامه اجرایی مدارس بازنگری شده و در این نگاشته جدید، اختیارات خوبی به مدارس داده شده است. پیشنهاد میکنم همه مدیران مدارس، آییننامه جدید را با دقت مطالعه کنند و از اختیاراتی که قانونگذار به آنها داده، بهره لازم را ببرند. همچنین به مدارس هیئت امنایی که مدیر نیز عضو این هیئت است، اختیاراتی داده شده که معمولاً مدیران با آن آشنایی ندارند. اگر آنها از ظرفیتهای قانون موجود استفاده کنند، میتوانند برای ارتقای کیفیت مدارس برنامهریزی لازم را داشته باشند.
او در ادامه اظهار میکند: در آموزش و پرورش سیستم نظارتی و دفتر ارزیابی عملکرد وجود دارد که از وزارتخانه گرفته تا مدرسه، گروههایی دارند و از طریق آنها بازرسیهای لازم را انجام میدهند. یکی از وظایف مدیران آموزشی در ادارات، یعنی معاون آموزشی متوسطه و معاون آموزشی ابتدایی در وزارتخانه، استان و منطقه، نظارت بر فرایند کار مدارس است. مدارس زیر نظر این معاونتها فعالیت و ابلاغ خود را از کارشناسان معاونتها دریافت میکنند. نکته دیگر اینکه نظارت انجام میشود اما کافی نیست و باید تقویت شود. همچنین باید تدابیری به منظور توانمندسازی مدیران به عنوان اصلیترین عنصر تحولآفرین در مدرسه اندیشیده شود. در اساسنامه دانشگاه فرهنگیان، این مأموریت به دانشگاه فرهنگیان سپرده شده که هم برای مدیران تازه منصوب شده و هم برای مدیران موجود برنامههایی در نظر گرفته شود تا هم وضعیت مدارس بهتر شده و هم از تخلف مدیران جلوگیری شود.
نظر شما