تحولات لبنان و فلسطین

۲۱ مهر ۱۴۰۳ - ۰۹:۲۵
کد خبر: 1019233

جستاری در باب تاثیرات اجتماعی شهرسازی و تمرکزگرایی

مهدی استادی جعفری؛ دکتری شهرسازی و مشاور توسعه

در تاریخ ایران، مهندسی همواره در خدمت توسعه زیرساخت‌ها، مدیریت منابع و حل بحران‌های اجتماعی قرار داشته است، اما نحوه ارتباط آن با گذشت زمان و تغییرات تاریخی دگرگون شده است.

در دوران باستان، مهندسی بیشتر در زمینه ساخت و سازهای عمرانی و مدیریت منابع طبیعی فعال بود. به عنوان مثال، مهندسی آب نظیر سیستم‌های پیشرفته آبیاری مانند قنات‌ها در دوران هخامنشی و ساسانی، راه‌حل‌هایی برای حل مشکل کمبود آب در مناطق خشک ارائه می‌کردند. این سیستم‌ها نه تنها از نظر فنی برجسته بودند، بلکه به بهبود زندگی اجتماعی کشاورزان و جوامع روستایی کمک می‌کردند. در زمینه  شهرسازی نیز شهرهای ایران باستان مانند شوش و تخت جمشید نشان‌دهنده ترکیبی از معماری و مهندسی پیشرفته است که نهادهای اجتماعی و حکومتی را نیز در خود جای داده بود.

جستاری در باب تاثیرات اجتماعی شهرسازی و تمرکزگرایی

در دوران اسلامی، مهندسی بیشتر با علم و فلسفه گره خورد. مهندسان و دانشمندان ایرانی مانند خیام و ابن‌سینا به توسعه دانش فنی در زمینه‌هایی مانند نجوم، پزشکی و ریاضیات پرداختند. این دوران شاهد نقش مهم مهندسی در ساخت مساجد، پل‌ها و کاروانسراها بود که به ایجاد ساختارهای اجتماعی محکم‌تر و امکان ارتباطات تجاری و فرهنگی کمک می‌کرد.

از دوران قاجار و پهلوی به بعد، مهندسی بیشتر در خدمت توسعه صنعتی و اقتصادی قرار گرفت و به تدریج به یکی از عناصر اصلی تغییرات اجتماعی تبدیل شد. در یکی از مهمترین نمونه‌ها، مهندسی نفت است. در اوایل قرن بیستم، اکتشاف و بهره‌برداری از منابع نفتی به یکی از کلیدی‌ترین حوزه‌های مهندسی درآمد. شکل‌گیری طبقات اجتماعی جدید و تغییرات اقتصادی عمیق در ایران شد. مهندسی نفت نه تنها باعث توسعه اقتصادی شد، بلکه نابرابری‌های اجتماعی و مسائل جدیدی مانند مهاجرت‌های داخلی و گسترش شهرنشینی را نیز به همراه داشت.

در زمینه صنعت‌سازی و زیرساخت‌ها، در دوران پهلوی، مهندسی در توسعه زیرساخت‌های کشور (سدها، نیروگاه‌ها، راه‌آهن و جاده‌ها) نقش مهمی ایفا کرد. پروژه‌های بزرگ مهندسی مانند ساخت سدهای بزرگ (مانند سد سفیدرود و سد کرج) به­ منظور بهبود کشاورزی، مدیریت منابع آب و تولید برق انجام شد. اما این پروژه‌ها با چالش‌هایی همچون جابجایی جمعیت و ایجاد شکاف‌های اجتماعی همراه بود، زیرا توسعه نامتوازن گاه به محرومیت مناطق روستایی و ایجاد تفاوت‌های اقتصادی بین شهر و روستا منجر می‌شد.

موضوع دیگر، تحصیلات مهندسی و ایجاد و تقویت طبقه متوسط جدید بود. در قرن بیستم، توسعه تحصیلات مهندسی و تاسیس دانشگاه‌هایی مانند دانشگاه تهران، فرصتی برای رشد طبقه متوسط تحصیل‌کرده فراهم کرد. این قشر جدید که به تخصص فنی و مهندسی دست یافت، نقش مهمی در مدرنیزاسیون کشور و ایجاد تحولات اجتماعی ایفا کرد.

در طول تاریخ ایران، مهندسی به عنوان یکی از ابزارهای کلیدی برای توسعه و حل مسائل اجتماعی عمل کرده، اما این روند همواره با چالش‌ها و موانع متعددی مواجه بوده است. برخی از چالش‌ها و مسائل تاریخی در ارتباط با مهندسی و مسائل اجتماعی به شرح زیر هستند.

  • عدم توزیع عادلانه منابع و زیرساخت‌ها

یکی از چالش‌های مهم در ایران، توسعه نابرابر زیرساخت‌ها و منابع در مناطق مختلف کشور بوده است. از دوران باستان تا امروز، بسیاری از پروژه‌های بزرگ مهندسی در مناطق مرکزی یا مناطقی با اهمیت اقتصادی بالا (مانند شهرهای بزرگ) اجرا شده‌اند، در حالی که مناطق مرزی و روستایی کمتر از این توسعه‌ها بهره‌مند شده‌اند. این نابرابری منجر به شکل‌گیری شکاف‌های اجتماعی و اقتصادی بین شهر و روستا و همچنین افزایش مهاجرت از مناطق محروم به مناطق شهری شده است.

بسیاری از پروژه‌های ساخت و ساز بزرگ، به‌ویژه پروژه‌های مرتبط با مدیریت منابع آب، به نحوی بر جوامع روستایی و کشاورزی تأثیر می‌گذاشتند. مدیریت نادرست منابع و اجرای نابرابر پروژه‌ها گاه به تنش‌های اجتماعی منجر می‌شد. به عنوان نمونه، سیستم‌های قنات در ایران یک نوآوری مهندسی برای مدیریت منابع آب شناخته می‌شد، اما اجرای این پروژه‌ها گاه به نفع نخبگان بود و روستاهای کوچک‌تر یا اقشار ضعیف‌تر جامعه کمتر از این سیستم‌ها بهره‌مند می‌شدند. این نابرابری در دسترسی به منابع آب، موجب تنش‌های اجتماعی و اقتصادی در جوامع محلی می‌شد. در دوره‌های تاریخی مانند هخامنشیان و ساسانیان، پروژه‌های مهندسی مانند ساخت قنات‌ها و پل‌ها بیشتر در نواحی پرجمعیت و استراتژیک اجرا می‌شدند. مناطق کمتر توسعه‌یافته معمولاً از این نوع پروژه‌ها محروم بودند. در دوران معاصر نیز پس از کشف نفت و آغاز صنعتی شدن ایران، پروژه‌های بزرگ مهندسی به مناطقی با منابع طبیعی متمرکز شدند (مانند خوزستان و جنوب ایران) ، در حالی که نواحی روستایی و مرزی با محرومیت بیشتری مواجه بودند.

  • تأثیرات اجتماعی پروژه‌های مهندسی بزرگ

پروژه‌های مهندسی بزرگ مانند سدسازی، توسعه نفتی، و ساخت کارخانه‌ها، گرچه به رشد اقتصادی و توسعه زیرساخت‌ها کمک کرده‌اند، اما تأثیرات اجتماعی و زیست‌محیطی منفی نیز به همراه داشته‌اند. بعنوان مثال، پروژه‌های سدسازی در ایران، مانند سد کرج و سد دز، با اهدافی مانند تولید برق و تأمین آب کشاورزی انجام شده‌اند. اما این پروژه‌ها باعث تغییر در الگوهای زیست‌محیطی و همچنین جابجایی جمعیت‌های محلی شده‌اند. این مسئله گاه به نارضایتی‌های اجتماعی، جابجایی اجباری و از دست رفتن شیوه‌های سنتی زندگی منجر شده است. نمونه دیگر، توسعه صنایع نفتی است. در قرن بیستم، توسعه مهندسی نفت باعث شکل‌گیری صنایع و شهرک‌های صنعتی در جنوب کشور شد. در حالی که این پروژه‌ها منجر به اشتغال‌زایی و رشد اقتصادی در مناطق نفت‌خیز شد، اما شکاف‌های طبقاتی، مشکلات زیست‌محیطی و اعتراضات اجتماعی نیز به دنبال داشت.

  • چالش‌های زیست‌محیطی

در طول تاریخ ایران، استفاده از مهندسی برای بهره‌برداری از منابع طبیعی (آب، زمین، نفت) اغلب به تخریب زیست‌محیطی منجر شده است. این چالش‌ها به‌ویژه در دهه‌های اخیر بیشتر مشهود شده‌اند. ساخت سدها و پروژه‌های آبیاری در برخی مناطق به از بین رفتن تالاب‌ها، خشک شدن دریاچه‌ها (مانند دریاچه ارومیه) و کاهش منابع آب زیرزمینی منجر شده است. این مشکلات زیست‌محیطی تأثیرات اجتماعی گسترده‌ای، از جمله مهاجرت جمعیت و کاهش کشاورزی محلی، داشته است. همچنین، صنایع نفت و گاز و سایر صنایع سنگین که بر پایه مهندسی شکل گرفته‌اند، منجر به آلودگی هوا و خاک در مناطقی مانند خوزستان و مناطق جنوبی ایران شده‌اند. این آلودگی‌ها مشکلات بهداشتی و اجتماعی بسیاری را برای ساکنان این مناطق ایجاد کرده است.

  • نبود برنامه‌ریزی جامع و بلندمدت

یکی از چالش‌های مهندسی و توسعه در ایران، نبود برنامه‌ریزی جامع و بلندمدت بوده است. در طول تاریخ، بسیاری از پروژه‌های مهندسی به صورت مقطعی و بدون در نظر گرفتن تأثیرات بلندمدت اجتماعی و زیست‌محیطی اجرا شده‌اند. مثلا در دوران پهلوی، تلاش‌های زیادی برای مدرن‌سازی و توسعه زیرساخت‌ها انجام شد، اما بسیاری از این پروژه‌ها فاقد برنامه‌ریزی دقیق برای رفع نیازهای اجتماعی و زیست‌محیطی بودند. به عنوان مثال، توسعه سریع شهرنشینی و صنعتی‌سازی بدون توجه به زیرساخت‌های اجتماعی مانند مسکن، بهداشت و آموزش منجر به گسترش حاشیه‌نشینی و افزایش نابرابری‌های اجتماعی شد.

  • نابرابری در دسترسی به تحصیلات و تخصص مهندسی

دسترسی نابرابر به آموزش‌های مهندسی و فناوری در مناطق مختلف ایران یکی دیگر از چالش‌های تاریخی بوده است. در بسیاری از دوره‌ها، آموزش مهندسی به طبقات خاصی از جامعه محدود بود و دسترسی به دانش فنی و تخصصی برای طبقات فرودست و مناطق محروم امکان‌پذیر نبود. شاید بهترین مثال در این زمینه، نظام آموزشی پهلوی و پس از انقلاب باشد. گرچه در دوران پهلوی و پس از انقلاب اسلامی، گسترش دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی به بهبود دسترسی به تحصیلات مهندسی کمک کرد، اما همچنان نابرابری‌های جغرافیایی و طبقاتی در دسترسی به این آموزش‌ها وجود داشت و باعث شد تا برخی مناطق و اقشار جامعه کمتر از توسعه فنی و مهندسی بهره‌مند شوند.

  • مقاومت در برابر تغییرات فناوری و مهندسی

در برخی دوره‌های تاریخی، مقاومت‌های فرهنگی و اجتماعی در برابر فناوری‌های جدید و روش‌های مهندسی نوین وجود داشت. این مقاومت‌ها اغلب ناشی از نگرانی‌های مربوط به تغییرات فرهنگی، از بین رفتن سنت‌ها و تاثیرات ناشناخته فناوری‌های جدید بود. به‌طور مثال، ساخت و سازهای حکومتی، به‌ویژه زمانی که شامل ساخت بناهای مذهبی یا دولتی بود، گاه با مقاومت‌های فرهنگی و مذهبی مواجه می‌شد. در برخی مواقع، مردم محلی با ساخت معابد یا بناهای جدیدی که با اعتقادات یا سبک زندگی آنها همخوانی نداشت، مخالفت می‌کردند. پس از ورود اسلام به ایران، ساخت مساجد و تغییر کاربری برخی بناهای زرتشتی باعث مقاومت‌های فرهنگی در برخی مناطق شد. این مسئله، گرچه به مرور زمان با پذیرش اسلام از سوی مردم کاهش یافت، اما در مراحل اولیه موجب تنش‌های اجتماعی شد. در دوران قاجار و اوایل پهلوی، ورود فناوری‌های غربی و روش‌های مهندسی مدرن با مقاومت‌های اجتماعی و حتی مذهبی مواجه شد. این مقاومت‌ها، هرچند به مرور زمان کاهش یافتند، اما در دوره‌های مختلف تأثیرات خود را بر فرآیند مدرنیزاسیون گذاشتند.

  • نابرابری طبقاتی و دسترسی به منابع

ساخت و سازهای بزرگ معمولاً توسط حکومت‌ها و نخبگان مالی انجام می‌شد و به نفع طبقات بالای جامعه بود. قصرها، معابد، و بناهای عمومی در شهرهای بزرگ ساخته می‌شدند، اما طبقات پایین‌تر جامعه، از جمله کشاورزان و کارگران، کمتر از این پروژه‌ها بهره‌مند می‌شدند. بعنوان نمونه، در حالی که تخت جمشید به عنوان نماد عظمت امپراتوری هخامنشی شناخته می‌شود، پروژه‌های مشابه در مناطق روستایی یا کمتر توسعه‌یافته کمتر به چشم می‌آمدند. این نابرابری در توزیع منابع منجر به تفاوت‌های قابل‌توجه در توسعه بین شهرها و روستاها شد.

  • جابجایی و جابه‌جایی‌های اجباری

یکی از مشکلات اجتماعی که به طور خاص در دوره‌های باستانی مطرح بود، جابجایی جمعیت‌ها به دلیل پروژه‌های بزرگ ساخت و ساز بود. برای اجرای پروژه‌های عمرانی، گاه نیاز به تغییر محل زندگی مردم وجود داشت، که باعث نارضایتی و مشکلات اجتماعی می‌شدبه عنوان مثال، پروژه‌های بزرگ آبیاری و ساخت و سازهای حکومتی در این دوران گاه منجر به جابجایی اجباری قبایل و کشاورزان می‌شد. این تغییرات، گاهی با نارضایتی و اعتراض مواجه می‌شدند، به‌ویژه اگر حمایت‌های اجتماعی یا اقتصادی لازم برای جبران این جابجایی‌ها فراهم نمی‌شد.

  • کار اجباری و بیگاری

در بسیاری از پروژه‌های بزرگ ساخت و ساز، به‌ویژه در دوره‌های پادشاهی، کار اجباری یا بیگاری از طبقات پایین جامعه به کار گرفته می‌شد. کارگران، بدون دریافت حقوق کافی یا با شرایط سخت، مجبور به کار بر روی پروژه‌های حکومتی می‌شدند. مثلا در دوره‌های مختلف باستانی، در ساخت پروژه‌های بزرگ مانند کاخ‌ها، پل‌ها و جاده‌ها، اغلب از کارگران بی‌مزد یا زندانیان به عنوان نیروی کار استفاده می‌شد. این وضعیت موجب نارضایتی و ایجاد تنش‌های اجتماعی گردید.

  • تاثیرات اجتماعی شهرسازی و تمرکزگرایی

شهرسازی و تمرکز قدرت در پایتخت‌ها یا شهرهای بزرگ، به تمرکز ثروت و منابع در این مناطق و کاهش امکانات در مناطق دیگر منجر می‌شد. در حالی که شهرهای بزرگ از مزایای ساخت و ساز بهره‌مند می‌شدند، مناطق دورافتاده یا روستایی کمتر به امکانات زیرساختی دسترسی داشتند. به عنوان نمونه، در دوران صفویه، توسعه شهر اصفهان به عنوان پایتخت امپراتوری با پروژه‌های بزرگ معماری و مهندسی همراه بود. در حالی که این پروژه‌ها اصفهان را به یکی از زیباترین شهرهای جهان تبدیل کرد، مناطق دیگر کشور از این توسعه بی‌بهره ماندند و نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی تقویت شد.

بنابراین می‌توان بیان نمود که چالش‌ها و مسائل تاریخی مهندسی در ایران به شدت به مسائل اجتماعی و زیست‌محیطی گره خورده‌اند. از توسعه نابرابر زیرساخت‌ها تا تأثیرات زیست‌محیطی و جابجایی جمعیت‌ها، این چالش‌ها همواره بخشی از تاریخ توسعه مهندسی در ایران بوده‌اند. بررسی‌های تاریخی نشان می‌دهد که ساخت و ساز در دوره‌های قدیم ایران با چالش‌های اجتماعی مختلفی مواجه بوده است. در حالی که مهندسی و معماری در این دوره‌ها به توسعه شهری و زیربنایی کمک می‌کرد، مسائل اجتماعی از جمله نابرابری‌های طبقاتی، تاثیرات فرهنگی، جابجایی جمعیت‌ها، و مقاومت‌های محلی نیز به چالش‌هایی در پروژه‌های ساخت و ساز تبدیل می‌شدند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.