دیروز شنبه، بازار سرمایه با رشد ۱۴هزار واحدی شاخص، نفسی تازه کرد و ارتفاع ۱/۲ میلیون واحدی را پس گرفت. روز گذشته در جلسه صبحگاهی هیئت مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار، شرایط بازارها و ریسکهای موجود، بررسی شد و بر این اساس، دامنه نوسان (میزان افزایش یا کاهش قیمت یک سهم در طول یک روز معاملاتی) همه نمادهای سهام، حق تقدم سهام، صندوقهای سهامی و مختلط قابل معامله در بورس و فرابورس به مثبت و منفی ۳درصد برگشت حال آنکه دو هفته پیش با تشدید و افزایش ریسکهای سیستماتیک و به منظور حمایت از حقوق سهامداران و سرمایهگذاران، دامنه نوسان بازار سهام به مثبت و منفی یک درصد کاهش یافته بود.
بازگشت دامنه نوسان بازار سهام به مثبت و منفی ۳درصد در حالی است که تحلیلگران در گفتوگو با قدس این اقدام را بجا، ضروری و لازم میدانند اما معتقدند این تدبیر برای تعادلبخشی، ثبات و بازگشت اعتماد به بازار سرمایه، ناکافی است.
ترمزهای کودکانه، سد راه جهش بورس
احمد جانجان به قدس میگوید: محدود کردن دامنه نوسان سیاست بسیار اشتباهی بود و اینکه مدام از یک تجربه غلط و شکست خورده، استفاده میکنیم نشان میدهد اساساً نمیدانیم به دنبال چه هدفی هستیم و تدبیر و برنامه مشخصی برای بازار سرمایه نداریم.
این کارشناس بازارهای مالی تأکید میکند: حتی اگر دامنه نوسان را روی مثبت و منفی ۱۰ یا ۱۰۰ هم بگذاریم اما در مقابل، حجم مبنا (حداقل تعداد سهام یک شرکت که باید در طول یک روز معاملاتی، معامله شود تا قیمت آن سهم بتواند براساس سقف دامنه نوسان، افزایش یا کاهش یابد) را بالا ببریم، گره بازار باز میشود و جابهجایی را تجربه میکند، چراکه حجم مبنا در بازار سرمایه ما گره ایجاد کرده است.
وی ادامه میدهد: ما خیلی سریع باید به شرایط باثبات در بازار سرمایه برسیم. بخشی از عوامل نوسانزا همین اتفاقهای اخیر منطقه است که تقریباً به ریسکی سیستماتیک تبدیل شده و گویی بازار در حال انس گرفتن با آن است. در همین زمان، بورس لبنان و اسرائیل صعودی بود، اما بورس ما نزولی و چنین وضعیتی به این دلیل نیست که ریسک جنگ فقط برای ماست، بلکه به این دلیل است که ما ترمزهایی کودکانه برای بازار سرمایه گذاشتهایم و مرتب در این بازار مداخله میکنیم و اجازه نمیدهیم سیر طبیعی خود را طی کند.
به گفته جانجان در چنین وضعیتی فعالان بازار نمیتوانند متناسب با ریسکها در لحظه، عمل کنند و بر این اساس بخشی از سرمایهها از بورس به دیگر بازارها کوچ کرده و برای نمونه ارزش معاملات صندوقهای طلا نسبت به ارزش معاملات خرد سهام بعضاً به چند برابر رسیده است.
این کارشناس بازار سرمایه میگوید: اگر حجم مبنا را افزایش دهیم و از سویی دیگر تکلیف چند نرخی بودن ارز را مشخص کنیم، بازار سرمایه نهتنها جهش بلکه «بیش جهش» خواهد داشت.
نرخهای هشتگانه ارز باید تعیینتکلیف شوند
او معتقد است افزایش اخیر نرخ ارز نیمایی، کُند است و دیگر نرخها هم باید تعیینتکلیف شوند. در هیچ اقتصادی هشت نرخ ارز نداریم اما در ایران هفت نرخ غیررسمی و یک نرخ رسمی داریم و تمامی نرخهای رسمی به نوعی مسیر رانت برای تبدیل داراییهای افراد به نرخ غیررسمی است، چراکه واردکنندگان برای معطل نماندن چندین و چند باره در صف تخصیص ارز و دور ماندن از ابهام در این فرایند به بازار آزاد ارز مراجعه میکنند و ثبت سفارش را انجام میدهند که این یعنی نرخ کوتاژ که ۲هزار تومان زیر نرخ بازار آزاد است.
جانجان تأکید میکند: بانک مرکزی باید از سیاستهایی که صنایع را به نابودی کشانده است، دست بردارد چراکه تنها در یک مورد، تفاوت ۱۰هزار تومانی نرخ ارز برای صندوقهای بازنشستگی و شستا در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی ۵۰ هزار میلیارد تومان است که این رقم اگر در اختیار وزیر باشد میتواند امور رفاهی و حمایتی زیادی برای صندوقها و بازنشستگان انجام دهد و از طرفی مرتب به صندوقهای بازنشستگی فشار میآورند که حقوق بپردازند و آنها هم فقط دارایی میفروشند و تا چند سال آینده دیگر داراییای برای فروش ندارند که با آن حقوق بازنشستگان را بپردازند!
او خاطرنشان میکند: دیگر بس است و باید از چنین تفکرات واپسگرایانهای کوتاه آمد و علمی و اسلامی عمل کرد، چراکه بسیاری از شرایط اقتصادیای که برای مردم ایجاد شده، اسلامی نیست و یکی از نمونههای آن قیمتگذاری دستوری است که از نظر اسلام، حرام است!
نرخ بهره بیش از تنش سیاسی بازار را میآزارد
یک کارشناس دیگر بازار سرمایه هم به قدس میگوید: به دلیل اتفاقهایی که در منطقه رخ داده نیاز بود تدبیری اندیشیده شود تا بازار سرمایه بتواند این دوره را طی کند. دامنه نوسان به مدت دو هفته، یک درصد بود اما در کنار دامنه یک درصدی باید بستههای حمایتی و مالی هم اعمال و پول، تزریق میشد و صندوقها از بازار حمایت میکردند، اما این تدبیر اتخاذ نشد و شاهد قفل شدن بازار بودیم و نقدشوندگی بازار هم زیر سؤال رفت.
بهنام صمدی ادامه میدهد: بر این اساس دامنه ۳درصدی به درستی برگشت، چراکه دستکاری مداوم زیرساختارها اعتماد به بازار را از بین میبرد و همانطور که انتظار داریم دولت اقتصاد را پیشبینیپذیر کند، بازار سرمایه هم باید پیشبینیپذیر باشد و تغییرات مداوم در دامنه نوسان، ثبات بازار سرمایه را زیر سؤال میبرد.
وی میافزاید: امروز و با دامنه نوسان ۳درصدی، بازار، نقدشوندگی بیشتری از خود نشان داد و شاخص بهبود یافت. حجم معاملات بیشتر و سفارشهای فروش و خرید تقریباً برابر شد البته کاهش نسبی تنشها و ریسکهای سیاسی هم بر بازار مؤثر واقع شده است.
این کارشناس بازار سرمایه تأکید میکند: خوشبختانه دلار نیمایی هم در حال رشد است و امروز به ۴۴هزارو۷۵۰ تومان رسید که اتفاق بسیار خوبی است. عاملی که بیش از همه حتی بیش از تنشهای سیاسی، بازار سرمایه را آزار میدهد، نرخ ۳۳ یا ۳۴درصدی بهره است.
به باور وی، اگر بانک مرکزی اندکاندک این نرخ را کاهش دهد، حتی در صورت بروز تنشهای سیاسی هم بازار سرمایه آنچنان متأثر نمیشود مگر اینکه تنشها به قدری جلو برود که به درگیری مستقیم برسیم.
نظر شما