رئیس گروه اختلالات رفتاری پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش در خصوص تاثیر برگزاری آزمون های متعدد مدارس بر روی مغز کودکان می گوید: بر اساس مطالعات بین المللی شواهدی مبنی بر اینکه آزمون های متعدد مدارس به مغز کودکان آسیب می رساند وجود ندارد مگر آنکه آزمون ها هر روز و پی در پی باشد که در این صورت سبب استرس دانش آموزان شده و اثر منفی بر سلامت روان بچه ها می گذارد. اما اگر ماهیانه یا در طول ترم آزمون های کلاسی برگزار شود مفید است و آسیبی به کودکان وارد نمی کند.
رئیس گروه اختلالات رفتاری پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش با بیان این مطلب به قدس آنلاین می گوید: اضطراب آزمون تا حدی طبیعی است. در واقع هرجا آزمونی برگزار شود برای شرکت کنندگان اضطراب وجود دارد حتی اگر بزرگسال باشد؛ برای مثال اگر بخواهد آزمون راهنمایی و رانندگی شرکت کند قطعا سطحی از اضطراب را خواهد داشت که این حد از اضطراب، سالم و مثبت است.
دکتر بهنام بهراد ادامه می دهد: وقتی فرد قرار است در امتحان یا جلسه ای شرکت کند چنانچه سطحی از اضطراب را نداشته باشد هیچ انگیزه ای برای انجام آن کار نخواهد داشت. بنابراین باید سطح اولیه اضطراب را داشته باشد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش تصریح می کند: در حال حاضر مشکلی که در نظام آموزشی ما در سطوح متوسطه اول و دوم وجود دارد این است که دانش آموزان با افت تحصیلی مواجه می شوند آن چنانکه در نتایج آزمون های نهایی نیز بچه ها عملکرد خوبی ندارند.
یکی از دلایل افت تحصیلی در مقطع متوسطه این است که در دوره ابتدایی سنجش های دقیقی از دانش آموزان به عمل نمی آید.
بهراد اضافه می کند: در واقع همه سنجش های دوره ابتدایی سنجش توصیفی است و معلم براساس ملاک های اسمی مانند «متوسط، خوب، خیلی خوب و ...» بچه ها را ارزیابی می کند.
این مدل سنجش دانش آموزان در دوره ابتدایی شاید یک مزیت داشته باشد اما مضرات فراوانی دارد. مزیت این روش شاید این باشد که به بچه ها بابت عملکردشان برچسب نمی زنیم. اما به دلیل اینکه نظام سنجش منسجم و دقیقی در مدارس نداریم غالبا نمرات و عملکرد بچه ها متورم است.
استاد پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش معتقد است: تورم تنها در حوزه اقتصاد نیست؛ بلکه در آموزش هم تورمی به نام تورم نمره داریم.
در واقع نمرات دبستان متورم می شود بدون اینکه نمره واقعی باشد. یعنی معلم صرفا برچسب «خوب یا بسیار خوب» را به دانش آموز می دهد بدون اینکه دانش آموز مهارت های لازم را به دست آورده باشد و همین دانش آموز هنگامی که وارد دوره متوسطه اول می شود با نظام نمره گذاری از «صفر تا بیست» مواجه شده و عملکرد او به شدت افت پیدا می کند.
او می گوید: سنجش دقیق در دوره ابتدایی، تأثیر مستقیم بر پیشرفت دانش آموز دارد. بنابراین در کنار همین نظام باید به صورت غیر مرسوم یا سیستمی، نظام سنجشی برای ارزیابی عملکرد دانش آموزان ابتدایی وجود داشته باشد تا معلم ببنید دانش آموزش چقدر مهارت یاد گرفته و برای مثال در ریاضیات، خواندن و نوشتن، علوم و غیره چقدر پیشرفت داشته است چراکه این ها مهارت های پایه هستند و چنانچه دانش آموز ابتدایی به چیرگی و تسلط درباره آن ها دست نیابد با همین ضعف وارد دوره متوسطه شده و دچار افت تحصیلی می شود.
بهراد تصریح می کند: در حقیقت ما دوره ابتدایی را جدی نگرفته ایم و مهارت هایی که کودک به آن احتیاج دارد را به درستی آموزش نداده ایم یا اینکه اگر آموزش داده ایم سنجش نکردیم که کدام آموزش ها سودمند بوده است و کدام نبوده است.
بنابراین برگزاری آزمون های پی در پی هیچ ثمری ندارد بلکه باید دید کارکرد آزمون چیست.
رئیس گروه اختلالات رفتاری پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش ادامه می دهد: یکی از مهم ترین کارکردهای آزمون ها بازخورد دادن به دانش آموز و بهبود عملکرد او و معلم است. یعنی معلم یا مدرسه سنجش دقیق تری انجام می دهد تا معلم نیز دید دقیق تری به دست بیاورد که دانش آموز در چه حوزه هایی مشکل دارند.
این موضوع سبب می شود معلم در روش تدریس خود تجدیدنظر کرده و تمرینات بیشتری به دانش آموز بدهد یا از اولیا کمک بگیرد تا در منزل با کودک خود بیشتر کار کنند تا ضعف هایش پوشش داده شود.
افت یادگیری یک شبه اتفاق نمی افتد
بهراد درباره افت یادگیری می گوید: افت یادگیری یک فرایند درازمدت است و یک شبه اتفاق نمی افتد بلکه به تدریج صورت می گیرد.
یکی از مضرات نظام درجه بندی یا ارزیابی توصیفی در دوره دبستان این است که ارزشیابی های دقیق دیگری برای دانش آموزان ابتدایی نداریم از طرفی مهارت های پایه برای یادگیری های بعدی بسیار اساسی و ضروری هستند بنابراین وقتی سنجش درستی از عملکرد دانش آموز وجود نداشته باشد، هم عملکرد معلم و هم دانش آموز بهبود پیدا نمی کند.
در واقع آزمون برای کودکان دوره ابتدایی لازم است اما افراط در برگزاری آزمون های متعدد بی فایده است. بلکه معلم می تواند به روش های گوناگون آزمون های مختلفی به روش های شفاهی، کتبی یا به صورت پرسش و پاسخ برگزار کند تا به جمع بندی برسد که هر دانش آموز در چه زمینه ای ضعف دارد.
سنجش برای ترمیم عملکرد دانش آموزان
استاد پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش اذعان می کند: ضعفی که در حوزه سنجش در مدارس اعم از ابتدایی یا مقاطع بالاتر داریم این است که سنجش به منظور سنجش است. یعنی بچه ها را سنجش می کنیم تنها با این هدف که فقط یک نمره ای کسب کنند و تمام. بنابراین سنجش باید به منظور ترمیم عملکرد دانش آموزان باشد.
آیا کتاب های کمک آموزشی برای دوره ابتدایی مفیدند؟
در اینکه کتاب های کمک آموزشی می تواند به دانش آموزان کمک کند شکی نیست؛ اما چنانچه معرفی کتاب های کمک آموزشی تبدیل به تجارت شود و بدون توجه به نیاز دانش آموز و تنها با هدف زد و بند با موسسات آموزشی باشد نادرست است و در واقع خیانت به بچه ها و خانواده هاست.
وی با یادآوری دوران تحصیل خود خاطرنشان می کند: آن زمان هیچ کدام از کتاب های کمک آموزشی وجود نداشت و صرفا کتاب های درسی را می خواندیم اما باید در نظر داشت که وقتی ما آزمون کنکور دادیم شاید جمعیت کشور ۴۰میلیون بود اما حالا کشورمان حدود ۹۰ میلیون جمعیت دارد از طرفی جمعیت دانش آموزی افزایش پیدا کرده و صندلی های کمی برای آموزش عالی داریم بنابراین دانش آموزان مجبورند از سنین پایین با همدیگر رقابت کنند و از همان پایه خود را قوی کنند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش یادآور می شود: تصور نکنیم این مشکلات تنها مربوط به کشور ماست بلکه در کشورهای دیگر از جمله کره جنوبی یا ژاپن نیز چنین مشکلاتی وجود دارد و آزمون های بسیار سختی برای دانش آموزان برگزار می شود.
بنابراین کتاب های کمک آموزشی به شرط اینکه براساس تصمیم و تحلیل معلم انتخاب و معرفی شود مناسب است چراکه او می داند کدام کتاب برای کدام دانش آموز مناسب است. در واقع دست معلم باید باز باشد تا برای بهبود عملکرد دانش آموزش از هر وسیله کمک آموزشی یا هر نرم افزاری استفاده کند.
نظر شما