تحولات منطقه

روزنامه «شهروند» نیاز مبرم جبهه مقاومت به سلاح هنر را در گزارشی بررسی کرده است

زمان مطالعه: ۶ دقیقه

 از دیرباز یکی از موثرترین ابزارها در انتقال ارزش‌ها و ضدارزش‌ها بوده- و در عین قدرت و توانایی القا و انتقال ارزش‌های اخلاقی و انسانی به مخاطب، همواره به عنوان ابزاری برای ترویج ضدارزش‌ها نیز به کار رفته است. اما؛ ابزار هنر را می‌توان در راستای ترویج آموزه‌های قرآن و روش زندگی هادیان دین مورد استفاده قرار داد. تجربه سریال‌ها و فیلم‌هایی چون «مریم مقدس»، «یوسف پیامبر»، «محمد (ص)» و نظایر چنین آثاری همواره شاهدی بر این مدعا بوده که مفاهیم انتزاعی و پیچیده دینی را از طریق هنر می‌توان به شکلی ساده و قابل‌فهم برای مخاطبان مختلف ارائه کرد. نقاشی‌های اسلامی، خوشنویسی قرآن و موسیقی مذهبی نیز از دیگر نمونه‌های برجسته این رویکرد هستند.
در ماه‌های اخیر که شاهد اوج‌گیری جریان مقاومت در نبرد با رژیم صهیونیستی هستیم؛ اما، این موضوع را کتمان نمی‌توان کرد که این جریان به شدت درگیر ضعف رسانه‌ای است- و به خصوص در حوزه تولیدات سینمایی، سریال‌های تلویزیونی و البته ساخت کلیپ‌های اثرگذار درباره غزه و لبنان لزوم یک برنامه‌ریزی دقیق و هدفمند در این حیطه به شدت به چشم می‌خورد. در واقع این روزها که حدود ١٣ ماه از طوفان‌الأقصی می‌گذرد، حجم تولیدات هنری با محتوای قرآنی و دینی متناسب با وسعت و اهمیت جبهه مقاومت نیست.
این مطلب به قلم مجتبی برزگر به این بهانه تنظیم شده و به دنبال یادآوری ارزش و اهمیت پرداخت به مضامین و مسایل دینی، سیاسی و حماسی در ارتباط با مقاومت با زبان هنر است. به‌خصوص در شرایطی که داستان‌های مقاومت غزه و حزب‌الله لبنان نگاه جهانیان را به خود جلب کرده؛ ساختن فیلم یا سریال درباره «سیدحسن نصرالله»، «اسماعیل هنیه» و حاج قاسم سلیمانی و دیگر فرماندهان شهید مقاومت می‌تواند جذاب و مهم باشد.

 اما چرا ساخت فیلم درباره چهره‌هایی مانند «سیدحسن نصرالله» و «اسماعیل هنیه» می‌تواند مهم باشد؟
پاسخ این پرسش به این نکته بدیهی بازمی‌گردد که تولید محتوای معتبر درباره شخصیت‌های جبهه و جریان مقاومت ضروری است. «سیدحسن نصرالله»، «حاج‌قاسم سلیمانی» و «اسماعیل هنیه» چهره‌های کلیدی جبهه مقاومت و نمادهایی واقعی از مبارزه و ایستادگی در برابر ظلم هستند. ساخت فیلم و سریال درباره این شخصیت‌ها می‌تواند به تبیین ارزش‌ها و ایده‌های مقاومت کمک کند و نسل جدید را با تاریخ تلاش‌ها و مبارزات آنان علیه جنایات ددمنشانه ضدانسانی صهیونیست‌ها و استبداد غرب آشنا کند.
از این منظر؛ سینمای مقاومت باید از روایت‌های تحریف‌شده غربی فاصله گرفته و با روایت تاریخ اسلام و قهرمانان واقعی نسل جدید را با ارزش‌های ایستادگی و مقاومت آشنا کند. به خصوص که در دنیای امروز، رسانه‌های غربی و به ویژه اسرائیلی‌ها با بهره‌گیری از کمپانی‌های فیلمسازی، به تحریف موضوعات مربوط به جبهه مقاومت می‌پردازند. این تحریف‌ها، به ویژه در قالب تولید محتواهای غیرواقعی، موجب می‌شود که نسل جدید با تصورات نادرستی از این جریان آشنا شود. به عنوان مثال، بسیاری از فیلم‌ها و بازی‌های رایانه‌ای که درباره حزب‌الله ساخته شده‌اند، معمولاً تصویر منفی و غیرواقعی از این جنبش و رهبران آن ارائه می‌دهند.
نسل جدید اما نیازمند محتوای غنی و جذاب است که نه تنها به موضوعات مربوط به مقاومت بپردازد، بلکه بتواند داستان‌های واقعی و قهرمانانه را به تصویر بکشد. در حالی که سینما و تلویزیون ما به سمت تولید سریال‌ها و فیلم‌های سطحی می‌روند، لازم است که به ساخت آثار استراتژیک و مستند درباره شخصیت‌های واقعی مانند حاج قاسم سلیمانی، سیدحسن نصرالله و اسماعیل هنیه توجه بیشتری شود.

در رسانه‌های رسمی همه روزه شاهد وعده‌ها و وعیدهایی هستیم که به تولید آثاری درباره قهرمانان جنگ اشاره دارند: آبان‌ماه سال گذشته خبری در فضای رسانه‌ای کشور منتشر شد که حکایت از برنامه‌ریزی‌های جدّی برای ساخت ٦ فیلم با موضوع غزه و فلسطین می‌کرد. حالا ولی در حوالی یک‌سالگی انتشار چنین اخباری نه تنها اتفاق خاصی نیفتاده، بلکه هنوز و هم‌چنان «بازمانده» سیف‌الله داد تنها اثر برجسته سینمای ایران با موضوع فلسطین است.
این خبرها هم‌زمان با پاییز ١٤٠٢ و فجایعی که در غزه رخ داد، وعده‌های دیگری را هم سرزبان‌ها انداخت و از جمله وزیر ارشاد در برنامه تلویزیونی «به افق فلسطین» از  ساخت «بازمانده ٢» خبر داد. حتی محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی هم بر حمایت از ثبت و ضبط این مقطع از تاریخ سرزمین فلسطین در قالب آثار کوتاه، مستند، انیمیشن و فیلم سینمایی تأکید کرد. جالب این که طرح این برنامه‌ها و وعده‌ها را در جشنواره پویانمایی تهران هم شاهد بودیم و رئیس مرکز صبا از بازسازی فیلم «بازمانده» به صورت یک مینی‌سریال هفت قسمتی خبر داد.
اما هنوز نه از این وعده‌ها خبری شده و نه جزئیاتی از ساخت «بازمانده ٢» رسانه‌ای شده- و هنوز و هم‌چنان آنتن تلویزیون را در مناسبت‌های مربوط به فلسطین آثاری مانند «بازمانده» سیف‌الله داد، «شکارچی شنبه» پرویز شیخ‌طادی، «سی و سه روز» جمال شورجه و حتی «هیام» محمد درمنش، «وفا» ی محمدحسین لطیفی، «سرب» مسعود کیمیایی و «قناری» جواد ارکانی پر می‌کنند- که البته هیچ‌کدام هم نتوانسته‌اند به شهرتِ «بازمانده» برسند.

اما اگر همین امروز هم قرار باشد اثری درباره فلسطین، غزه و جنایات اسرائیل و رهبران مقاومت ساخته شود؛ اولاً نباید چنین فیلمی رفع تکلیفی ساخته شود و دوم هم این که باید رویدادهای روز را درنظر بگیرد و صرفاً به مستندنگاری یک واقعه‌ای بسنده نکند!
شاید برای تاکید به این مهم بتوان «فائودا» (عبارت فائودا در زبان عربی به معنی هرج و مرج است) را مثال آورد که در سال ٢٠١٥ ساخته شده و در واقع صهیونیست‌ها به کمک نتفلیکس ماموریتی با اسم رمز فائودا را روایت کرده‌اند که شباهت بسیار زیادی به جنایات اخیر آن‌ها در بیمارستان غزه دارد و نکته جالب توجه هم این که در  این سریال صهیونیست‌ها از خودشان یک چهره جعلی به نمایش گذاشته‌اند و به نوعی خودشان را حافظ منافع مردم فلسطین معرفی کرده‌اند نه یک اشغالگر.
نکته جالب ماجرا هم این‌جاست که روند سریال بگونه‌ای است که انگار از آینده خبر می‌دهد و شاهد مثالی براین قاعده است که فیلم یا سریال باید به این سبک و سیاق ساخته شود نه اینکه صرفاً یک مستندنگاری‌ای صرف در قامتِ یک درام به تصویر کشیده شود. ظاهرا هندی‌ها از این قاعده به خوبی پیروی کرده و برای بومی ‌کردن «فائودا» سریالی با مضمون رابطه پیچیده بین هند و پاکستان را درحال
ساخت دارند.
سینماگران ما اما در چند سال اخیر با فیلم‌هایی درباره قهرمانان جنگ قادر به جذب مخاطب به اندازه کافی نشده‌اند. تنها در این زمینه می‌توان «موقعیت مهدی» را مورد اشاره قرار داد که هم نسخه سینمایی و هم نسخه سریالی آن که تحت عنوان «عاشورا» روی آنتن رفت، مخاطبان پرشماری به دست آوردند. این در حالی است که امروز به نظر می‌رسد نهادهای مرتبط با این امر مثل صدا و سیما، بنیاد سینمایی فارابی و ... باید برای ساخت آثاری با استانداردهای بین‌المللی در زمینه نمایش جنایات رژیم صهیونیستی و دشمنان اسلام با به تصویر کشیدن دقیق حقایق خونریزی‌های سرزمین اشغالی برنامه‌ریزی دقیقی داشته باشند تا دوباره آثاری همچون سریال صهیونیستی یاد شده با کمک کمپانی‌های وابسته روایتی جعلی از ماجرا به مخاطبان ارائه نکنند.

تولیدات غربی و به ویژه بازی‌های رایانه‌ای که درباره حزب‌الله و رهبرانش ساخته می‌شوند، به شدت بر ذهنیت جوانان تأثیر گذاشته و می‌توانند موجب ایجاد تصورات نادرست و منفی درباره این جریان شوند. این بازی‌ها معمولاً در قالبی سرگرم‌کننده، اما تحریف‌شده، به ترویج ایدئولوژی‌های خود می‌پردازند و نسل جدید را از واقعیت‌ها دور می‌کنند. یقین داریم ساخت آثار نمایشی درباره جنایات اسرائیل، طوفان الأقصی، وعده صادق و پرتره‌های قهرمانانی همچون اسماعیل هنیه و سیدحسن نصرالله یک ضرورت است.
چرا که رژیم صهیونیستی همواره برای نمایشِ کارهای کوچک خود و انکار اقدامات بزرگ در منطقه از جمله وعده صادق و طوفان‌الأقصی کوشیده با هیاهوی رسانه‌ای و ساخت آثار نمایشی تصویری چه در قالب انیمیشن و چه سریال‌ها و فیلم‌ها این اتفاقات را منکر شود و به نوعی به تحریف این تاریخ و حقایقِ آن بپردازد. باید برای تنویر افکار عمومی و جلوگیری از تحریفِ هالیوود با ساختِ پروژه‌های دروغین علیه فلسطین و جریانِ مقاومت، از هنرمندان مطالبه‌گری کند تا فیلم‌های خوب و موفقی در این زمینه ساخته شوند.
سؤالی که باید مطرح شود این است که چرا آثار مؤثر و قدرتمند درباره شخصیت‌های مقاومت و تاریخ اسلام تولید نمی‌شود. تمرکز باید روی ساخت این نوع آثار باشد، نه این‌که وقت و منابع صرف تولید سریال‌های تکراری و شبیه به هم اجتماعی یا تاریخی صرف دوران قاجاریه و پهلوی شود. به جای این رویکردها، باید به تاریخ اسلام و قهرمانان واقعی آن، از جمله شخصیت‌های مقاومت، پرداخته شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.