قدس؛ مسلماً یحیی سنوار کابوس تا ابد زنده رژیم منحوس صهیونیستی است. فردی که بهترین سالهای زندگی خویش را در زندانهای دهشتناک اسرائیل گذراند؛ اتفاقی که برای خیلیها در این سالها رخ داده اما معدود افرادی هستند که میتوانند این تهدید سهمگین را تبدیل به فرصت کنند. او در این مدت زبان عبری آموخت، کتاب خواند، کتاب نوشت و دشمن را شناخت.
روند مبارزات فلسطینیها و مردم جبهه مقاومت را ارزیابی و آسیبشناسی کرد، بازجوهای خود را خسته و درمانده کرد و مصداق بارز مقاومت و مبارز جهادی شد. گرچه در زندان بود اما مانند حضرت یوسف(ع) کادر خود را در زندان شناسایی و تربیت کرد و مترصد فرصت شد تا پس از آزادی بتواند خواب آشفته رژیم را تعبیر کند و بشود کابوس دشمنان بشریت. از این رو باید پذیرفت سنوار گرچه از میان مجاهدان فلسطینی رفته اما قابلیت تبدیل شدن به یک الگو را دارد و این منظر و ساحت دوم و سوم است که باید به شخصیت شهید سنوار پرداخت.
او گرچه کابوس اسرائیل است اما یک رؤیای مبدل به واقعیت شده برای شیربچههایی است که در مظلومیت به دنیا میآیند، در مظلومیت مبارزه و جهاد میکنند و در مظلومیت شهید میشوند؛ البته مظلوم فاتح، مظلوم مقتدر، زیرا پیروزی از آنهاست. دشمن صهیونیست با حماقتی عجیب این پازل را تکمیل کرد و با پخش نحوه شهادت سنوار از او یک اسطوره تمامعیار ساخت؛ کسی که همراه مردمش میجنگد، همراه مردمش زیست میکند و در همان اتمسفر حیات دارد، کسی که تا نفس آخر ایستاده در میدان نبرد به چشم دشمن خیره شده و ترسی در دل ندارد. اراده خدا بود که دشمن با دست خودش از او یک رؤیای واقعی و یک الگو بسازد.
بد نیست از بصیرت سنوار هم بنویسم. او همراه محمد ضیف، فتنه و دسیسه دشمن را در جنگ سوریه خوب شناخت و در بازی برخی همراهان کم بصیرت نیفتاد و مانع شد که حماس از جبهه مقاومت خارج شود و تشخیص داد که مسیر درست و دوست و دشمن کدام است.
همین طور ارادت و علاقه وی به اهل بیت علیهم السلام هم آبی بود بر آتش تفرقه همانانی که به او و یارانش اتهام ناصبی بودن می زدند و کسانی که آنها را مزدور و نیابتی ایران می خوانند.
نظر شما