تاریخچه هوانوردی در ایران آنقدرها پروپیمان هست که اگر به آن مراجعه کنید ناامیدتان نمیکند.
در تقویم تاریخ معاصر آمده روز دوم آبان سال ۱۳۱۳، نخستین پرواز مسافربری از ایران به ترکیه، آن هم توسط خلبان ایرانی انجام شد. یعنی برخلاف خیلی از مقولات علمی و صنعتی که میگویند ما در آنها از کشورهای پیشرفته مثلاً ۵۰ یا ۱۰۰ سال عقبیم، در ماجرای هوانوردی و مقوله هواپیماداری و هواپیماسواری فقط حدود ۱۰ سال از برادران «رایت» و اختراعشان عقبتریم!
خدا زد تو سرش!
ناصرالدینشاه قاجار در خاطراتش نوشته: «روز ۳ فروردین ۱۲۵۶، پنج ساعت به غروب مانده… دو بالن بزرگ هوا رفت… اول بالن بزرگ سرخ رنگی هوا کردند، یک نفر نشسته هوا رفت، زیاد نرفت، بهزودی افتاد به باغ و خانه اعتضادالدوله. ما با پیشخدمتها بالای شمسالعماره بودیم… مردم زیادی یعنی کل اهل شهر روی بامها و کوچه و غیره بودند... بعد بالن سفید بسیار خوشترکیب بزرگی هوا رفت، دو نفر نشسته بودند، خیلی خوب و راست به هوا رفت، قریب دو هزار ذرع هوا رفت… نیم ساعت تمام روی آسمان در میان ارتفاع ایستاد... تماشای بسیار خوبی به مردم داد، بعد پایین آمد، یکراست توی باغ سپهسالار افتاده بود... خلاصه خیلی خیلی تماشا داد. هیچوقت همچه تماشا مردم نکرده بودند».
ماجرایی که ناصرالدینشاه نقل میکند مربوط به بالنهایی است که یک فرانسوی و یک آمریکایی به ایران آورده و در تهران و تبریز با آن به هوا رفته بودند. خلاصه بالنسواری این دو نفر موجب ابداع ضربالمثل «فیل هوا کردن» هم شد. مردم آن زمان بالن را به فیل تشبیه کرده و پس از آن هرکس ادعا میکرد کاری تقریباً غیرممکن را انجام میدهد برایش از این ضربالمثل استفاده میکردند. این بالنسواری البته نتایج دیگری هم داشت یکی شعری که برای بالن سقوط کرده ساختند: عرقچین بر سرم بالن هوا رفت/ فرنگی توش نشست پیش خدا رفت... میخواس سر در کنه از کار سبحون/ خدا زد تو سرش افتاد تو میدون!نتیجه دوم هم این بود که وقتی تعداد نمایشهای بالن هوا کردن زیاد شد خیلیها معترض شدند که این کار درست نیست چون اجنبیها از آن بالا حیاط و زندگی مردم را میبینند و باید بالن هوا کردن در محدوده شهر ممنوع شود. شاه اما زیر بار نمیرفت تا روزی که شاه در شمسالعماره نشسته بود، بالنی از آسمان عبور کرد و روی سر همایونی گل ریخت. اطرافیان شاه را ترساندند که شاید فردا از توی بالن به جای گل، گلوله و سنگ ریخته و شاه را هلاک کردند! اینجوری شد که شاه دستور داد: بالن بازی موقوف!
موشها و بالنهای ایرانی
ماجرای بالن و بالنداری در ایران البته ختم بهخیر نشد، چون سالها بعد در دوره محمدعلی قاجار به فکر برخی درباریان رسید که به شیوه ارتش فرانسه از بالن استفاده نظامی کنند و با آن مشروطهخواهان را سرکوب کنند. اما وقتی که بالنی را مدتها پیش خریده بودند، باز کردند، معلوم شد موش بخشهایی از آن را جویده و سوراخ کرده است!
بنابراین اجازه بدهید برویم سراغ نخستین هواپیمایی که پایش... یعنی بالش به آسمان ایران باز شد. یک فروند «بلریو۱۱» که خلبان «کوزمینسکی» لهستانی یا روسی آن را از روسیه، تکهتکه خریده و با کشتی به بندرانزلی آورده و سرفرصت آن را مونتاژ کرده بود در دیماه ۱۲۹۲ در آسمان تهران دیده شد. آن روز از اولین پرواز برادران رایت با هواپیما ۱۰ سال گذشته بود. بلریو۱۱ جایی برای نشستن پیدا نکرد و ناچار با بدبختی در میدان مشق قزاقها (محل فعلی نیروی انتظامی و وزارت خارجه) فرود آمد و آسیب هم دید. خلاصه آقای کوزمینسکی که با هزارجور برنامه برای فروش بلیت، پرواز نمایشی و پول درآوردن از طریق ایرانیان هواپیما ندیده آمده بود، هواپیما را تعمیر و به محله «بیسیم» منتقلش کرد تا بتواند پرواز کند و فرود بیاید و کلی هم پرواز نمایشی انجام داد و پول درآورد. عکس یادگاری احمدشاه قاجار در کنار این هواپیما بعدها در روزنامهای فرانسوی چاپ شد. فهرست خلاصه سایر«اولین»ها در تاریخ هواپیماسواری ایرانیان شامل این موارد است: «نخستین هواپیمایی که ایران خریداری کرد «یونکرس اف۱۳» ساخت کشور آلمان در سال ۱۳۰۱ خورشیدی بود. این هواپیما کاربرد ترابری نظامی داشت. «داگلاس دیسی۳» هم اولین هواپیمای مسافربری بود که در ایران به کار گرفته شد و مسافر جابهجا کرد. البته در اصل هواپیمای دست دوم و ترابری آمریکایی بود که شرکت هواپیمایی ایران در دهه۲۰ خورشیدی آن را از مصر خرید و تغییر کاربری داد. تقریباً مثل خودروهایی که تا همین چند وقت پیش با جابهجایی در، موتور، گیربکس و... آنها را تولید میکردیم!
کلنل محمدتقیخان پسیان نخستین ایرانی بود که خودجوش در خارج کشور آموزش خلبانی دید و پرواز هم کرد. سرلشکر «احمدخان نخجوان» هم نخستین خلبان ایرانی بود که از طرف دولت برای آموزش به فرانسه رفت و بعدها فرمانده قشون هوایی ایران شد و اولین پرواز مستقیم تهران-پاریس را هم انجام داد. اولین خلبانی هم که در ایران آموزش خلبانی دید نایب «علیاصغر ملک» بود که در سال۱۳۰۹ آموزش دید و بعد هم به عنوان خلبان مشغول به کار شد».
نخستین مسافران هوایی
اما داستان اولین پرواز مسافری خارجی ایران در ۲آبان ۱۳۱۳ چه بود؟ در سال۱۳۰۶ که اوایل قدرت گرفتن رضاخان در ایران بود، همسایه شمال غربی و رئیسجمهورش بابت مفقود شدن گروهی از نظامیانشان به ایران و رضاخان مشکوک شده و روابط دو کشور تقریباً به کدورت کشیده شد. آن هم در حالی که با به قدرت رسیدن آتاتورک در ترکیه و اعلام جمهوری، حکومت ایران زودتر از بقیه کشورها آن را به رسمیت شناخته بود. خلاصه کدورتها تا سال۱۳۱۳ باقی ماند تا آتاتورک متوجه شود نظامیانش در اسارت کردهای مخالف دولتش بودهاند نه ایران. هفت سال بعد از این رفتار غیردوستانه، پهلویِ پدر از بیستم خرداد تا ۲۷ تیر۱۳۱۳ در رأس هیئتی ۱۷ نفره که بیشترشان را مقامات نظامی تشکیل میدادند از راه تبریز، خوی و ماکو وارد خاک ترکیه شد و به آنکارا رفت. در همین سفر زمینی جرقه تقلید در همه چیز از جمله کشف حجاب در ذهن اطرافیان رضاخان و خودش زده شد. چشم و همچشمی با آتاتورک، تقلید از ترکیه، هدیه دادن شاه و رئیسجمهور به هم و... هم شروع شد. گویا در این سفر ترکها یک عملیات نمایش هوایی هم برگزار کردند و آتاتورک، لابد برای درآورن چشم رضاخان، یک هواپیمای دونفره را هم به او هدیه داد تا یک خلبان ترک سوئیچ آن را در تهران به دربار تحویل بدهد! مهرماه ۱۳۱۳ هم رضاخان برای اینکه نشان بدهد در هواپیماداری و هواپیماسواری چه پیشرفتهایی کرده، پنج فروند بمبافکن کوچک «هاوکر آداگز» را برای نمایش هوایی در روز استقلال ترکیه به آنکارا فرستاد. این روابط هواپیمایی ادامه پیدا کرد تا در سفر روز دوم آبان سال۱۳۱۳، مسافران نخستین پرواز مسافری تهران-آنکارا که فقط جمعی از کارکنان نیروی هوایی بودند با هدایت یک خلبان ایرانی به ترکیه بروند.
نظر شما