شهادت در محراب، میراث ماندگار امیرمؤمنان(ع) بوده که در محراب مسجد کوفه با تیغ جهل به شهادت رسید. روحانیت مردمی و انقلابی نیز با ایفای نقش امامت و هدایت جامعه در نبرد با دشمن همواره باب این نوع از شهادت را مفتوح نگاه داشتهاند.
دهم آبان ماه سالگرد شهادت نخستین شهید محراب انقلاب اسلامی ایران است و به این بهانه مروری داریم بر داستان شهادت در محراب.
معرکه جنگ با شیطان
محراب در معماری مسجد جایگاه ویژهای دارد؛ طاقی که در پیشانی مسجد ساخته میشود، سمت قبله را نشان میدهد و جایگاه نماز امام جماعت است.
ورای تعریف کالبدی، عرفا تعبیر دیگری از «محراب» دارند و آن را محل حرب یا جنگ با شیاطین و هواهای نفسانی میدانند. گویی امام جمعه یا جماعت با ورود به محراب، پیشاپیش مردم در این معرکه وارد میشود و به مبارزه با شیطان و هوای نفس میپردازد. چنین است که امام جمعه در خطبههایش بر سلاح تکیه میکند تا نمادی باشد بر آمادگی برای نبرد با پلیدیها.
اما یک نماز معمولی چگونه میتواند چنین جایگاهی داشته باشد؟
انسان اجتماعی و نماز فردی
نماز در یک کلام «یاد خدا» است و یادآوری وجود خدا در میانه روزمرگیها و غفلتها. فرصتی است برای بازگشت و توبه و شستوشوی روح از پلیدیها. تقویت روح است در برابر گناهان. در هم شکننده کبر و خودبزرگبینی در برابر عظمت وجود مطلق و بالاخره تکامل معنوی و اخلاقی در یک برنامه سلوک روزانه.
نماز با همه اهمیتی که دارد، آثاری فردی دارد که در جای خود مهم است اما برای انسانی که اجتماعی است کافی به نظر نمیرسد. باید گفت این همه ماجرا نیست ...
جماعت هزار برابری
برخی فقیهان اعتقاد دارند آغاز تشریع و واجب شدن نماز به صورت جماعت بوده است. اجر و پاداشی که برای نماز جماعت ذکر شده، هزاران برابر نماز فراداست و میشود گفت اصلاً قابل مقایسه نیست. اما دلیل این تفاوت چیست؟
طبیعی است اجتماع روزانه و هفتگی مسلمانان در قالب عبادتی عمومی و دسته جمعی صرفاً اثر عبادی و فردی نخواهد داشت. در هر اجتماعی باید به دنبال آثار اجتماعی و سیاسی آن بود.
نماز جمعه و جماعت مقدمه اجتماع روزانه و هفتگی مسلمین است؛ اجتماعی کمخرج و با کمترین تشریفات که مسلمانان را فارغ از امتیازات و اختلافات موهوم طبقاتی، برادرانه و برابرانه در کنار یکدیگر قرار میدهد و روح وحدت و اخوت را در میان آنها جاری میکند.
این اجتماعها تفرقهها را میزداید و قدرت مسلمین و انسجام صفوف آنها را به رخ دشمن میکشد، چیزی که برای آنها خوشایند نیست.
حمله به جمعه و جماعت
اجتماعهای مسلمانان به ویژه نمازهای جمعه و جماعت همواره هدف حمله منافقان و دشمنان ایران و اسلام بوده است.
در تاریخ انقلاب اسلامی حوادث بسیاری در این اجتماعات رخ داده است. رژیم بعث، مردم را از رفتن به نماز جمعه برحذر میداشت و به بمباران و موشکباران نماز جمعه تهدید میکرد.
منافقان نیز به نمازهای جمعه و بعضاً نماز جماعت مساجد حمله میکردند که بمبگذاری در نماز جمعه تهران به امامت آیتالله خامنهای در سال ۱۳۶۳ مهمترین واقعه آن بود.
اما این حرکتها نه تنها مردم را از شرکت در نمازهای جمعه و جماعات بازنداشت بلکه روزها و هفتههای بعد جمعیت بیشتری شرکت میکردند و بعضی کفنپوش و آماده شهادت در صفوف نماز حاضر میشدند. دشمن به دنبال خاموش کردن سرسلسله این اجتماعها بود؛ یعنی امامان جمعه و جماعت.
شهادت در محراب نبرد
در نهضت اسلامی مردم ایران روحانیت و در رأس آنها امام خمینی(ره) نقش رهبری و پیشگامی مردم مبارز را بر عهده داشتند و این نقش آنها را در معرض بیشترین تهدیدها، هجمهها و ضربات دشمن قرار میداد. شاید به همین دلیل است که تعداد شهدای روحانیت در طول انقلاب و دفاع مقدس نسبت به جمعیتی که این قشر دارند، بیش از هر قشر دیگری است.
با اینکه معمولاً مقامات سیاسی و نظامی مورد هدف قرار میگیرند، اما بسیاری از شهدای روحانی شأنی جز امامت جماعت یا جمعه نداشتند و از آن رو مورد هدف دشمنان قرار گرفتند که توانسته بودند قدرت اجتماع اسلامی و مردمی را در مسجد و مصلای جمعه به منصه ظهور برسانند.
شاخصترین شهدای این عرصه، ائمه جمعهای بودند که در جریان برگزاری نماز جمعه به دست تروریستها به شهادت رسیده و با عنوان «شهید محراب» معروف شدند. سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی، سیداسدالله مدنی، محمد صدوقی، سیدعبدالحسین دستغیب و عطاءالله اشرفی اصفهانی پنج شهید شاخص محراب در دوره جمهوری اسلامی هستند.
آیتالله قاضی طباطبایی
سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی از نسل امام حسن(ع) و زاده تبریز بود. در تبریز، قم و نجف تحصیل کرد و در مقابل حضرات آیات بروجردی، امام خمینی(ره)، حکیم و کاشف الغطاء زانوی شاگردی زد. از ۲۰ نفر از مراجع بزرگ به اخذ درجه اجتهاد و اجازه روایت نائل شد و افزون بر ۵۰ اثر علمی بر جای گذاشت.
با آغاز نهضت اسلامی، هدایت نهضت در آذربایجان را بر عهده گرفت و در طول مبارزات انقلاب اسلامی چندین بار دستگیر، زندانی و تبعید شد. برای حمایت از انقلاب اسلامی صندوقی به نام «مجاهدین اسلامی» زیر نظر ایشان تأسیس شد و با دعوت مردم به شرکت در مراسم یادبود شهدای قم، زمینهساز قیام ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ در تبریز شد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی به سمت نمایندگی ولیفقیه و امامت جمعه تبریز منصوب شد و در دهم آبان ماه ۱۳۵۸ پس از نماز مغرب و عشا به دست گروهک فرقان به شهادت رسید تا نخستین شهید محراب جمهوری اسلامی ایران باشد.
آیتالله مدنی
سیداسدالله مدنی در آذرشهر تبریز به دنیا آمد و در اوان طلبگی به قم مهاجرت کرد تا پس از گذراندن درسهای مقدماتی چهار سال در دروس منقول امام(ره) حاضر شود. سپس برای ادامه تحصیل به نجف اشرف عزیمت کرد. او نزد حضرات آیات کوهکمری، خوانساری، امام خمینی(ره)، حکیم، اصفهانی و شیرازی شاگردی کرده و به درجه اجتهاد رسید.
دومین شهید محراب از مبارزان پیشگام انقلاب اسلامی بود و چندین بار توسط حکومت شاهنشاهی دستگیر و به شهرهای مختلف ایران تبعید شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به نمایندگی از مردم همدان در مجلس خبرگان قانون اساسی حاضر و به حکم امام خمینی(ره) به امامت جمعه آن شهر منصوب شد.
پس از مدتی با شهادت آیتالله قاضی طباطبایی، با حکم امام(ره) جانشین نخستین شهید محراب در تبریز شد تا با انسجام مردم در برابر فتنه حزب خلق مسلمان در آن منطقه بایستد. اما کمتر از یک سال بعد، یعنی ۲۰ شهریور ۱۳۶۰ در محراب نماز جمعه به وسیله نارنجک ترور شد و به شهادت رسید.
آیتالله دستغیب
سیدعبدالحسین دستغیب در شیراز و در خانواده سادات و اهل علم فارس متولد شد. در ۱۲سالگی پدرش را از دست داد و در همان نوجوانی سرپرستی خانواده را بر عهده گرفت. پس از اتمام دروس سطح که همزمان بود با غائله کشف حجاب، مبارزه با طاغوت را آغاز کرد اما فضای خفقانآور و فشار مأموران رژیم او را مجبور به هجرت کرد. در نجف تحصیلاتش را ادامه داد و پس از هفت سال از محضر مراجعی چون آیتالله آقاضیاء عراقی و آیتالله سیدابوالحسن اصفهانی اجازه اجتهاد گرفت.
سپس به شیراز مراجعت کرد و به سرپرستی حوزه علمیه و تربیت طلاب و ارشاد مردم و البته مبارزه سیاسی با رژیم دستنشانده پهلوی پرداخت که به چندین نوبت دستگیری، زندانی و تبعید منجر شد.
آیتالله دستغیب علاوه بر نفوذ کلام و دروس اخلاقی که برای مردم داشت، در هدایت مبارزات مردم مسلمان فارس علیه رژیم شاه نیز نقش بسیار مهم و مؤثری ایفا کرد.
او پس از پیروزی انقلاب اسلامی از سوی امام خمینی(ره) به سمت نماینده ایشان و امام جمعه شیراز منصوب شد و بیستم آذر سال ۱۳۶۰ در مسیر نماز جمعه به دست گروهک منافقین به شهادت رسید تا سومین شهید محراب لقب بگیرد.
آیتالله صدوقی
محمد صدوقی از خانوادهای روحانی بود در یزد. در ۷ سالگی پدرش را از دست داد و در ۹ سالگی از مادر محروم شد ولی راه پدر را ادامه داد و در ۱۳سالگی وارد مدرسه علمیه عبدالرحیم خان یزد شد تا به کسوت روحانیت درآید.
مدتی بعد برای ادامه تحصیل به قم رفت و از همان ابتدا با امام خمینی(ره) آشنا شد. علاوه بر امام(ره) در درس شیخ عبدالکریم یزدی، سید محمدتقی خوانساری، سیدمحمد حجت کوهکمرهای و دیگر بزرگان نیز شرکت کرد.
او از زمان رضاخان مبارزات خود را آغاز کرد و از ابتدای نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) در مبارزه علیه رژیم پهلوی با امام(ره) همراه شد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، مردم یزد در مجلس خبرگان را نمایندگی کرد و با حکم امام خمینی(ره) به امامت جمعه یزد رسید. او علاوه بر فعالیتهای سیاسی، در حوزه اجتماعی، فرهنگی و عمرانی نیز خدمات ارزندهای داشت و سرانجام به دست گروهک منافقین ترور شد و به شهادت رسید. از او به عنوان سومین شهید محراب یاد میکنند.
آیتالله اشرفی اصفهانی
عطاءالله اشرفی اصفهانی در خمینیشهر اصفهان متولد شد. پدر و نیاکان او اغلب از عالمان منطقه بودند و او نیز راه نیاکان را پیمود. مقدمات را در حوزه علمیه اصفهان گذراند و سپس رهسپار قم شد تا از محضر آیات عظام بروجردی، حائری، خوانساری، حجت و صدر کسب علم کند.
او شاگرد فلسفه امام(ره) بود و در مدت ۱۷ سال اقامت در قم، به تدریس و تعلیم و تربیت طلاب جوان نیز اشتغال داشت. چندی بعد از سوی آیتالله بروجردی به کرمانشاه اعزام شد تا ضمن برقراری وحدت میان پیروان مذاهب اسلامی در آن دیار، به تدریس و تعلیم فقه، اصول و دیگر معارف دینی بپردازد.
آیتالله اشرفی اصفهانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی از سوی امام خمینی(ره) به امامت جمعه شهر باختران (کرمانشاه) منصوب شد و در ظهر جمعه ۲۳ مهر ماه ۱۳۶۱ در سنگر نماز جمعه توسط منافقان به شهادت رسید.
خبرنگار: محمد ولیانپور
نظر شما