به گزارش قدس آنلاین، رئالیتیشو «چارپایه» برنامهای طنز با حضور علی صادقی، یوسف تیموری، قدرتالله ایزدی و جواد خواجوی است که این شبها روی آنتن شبکه۳ میرود.
این چهار طناز در یک محفل خانگی دور هم جمع شدهاند و در تلاش هستند با مسابقه، چالش و آیتمهای نمایشی، خنده بر لب مخاطبان بیاورند. شکل و شمایل «چارپایه» این گونه است که در هر قسمت یک نفر رئیس میشود؛ او چالشها و مسابقاتی را برای دیگران تعیین میکند و در نهایت کسی که ناموفق است، لایق دریافت هویج و مجازات میشود. در واقع این چهار کمدین در اغلب مواقع باید از طنازی و اندوخته خود در حوزه کمدی خرج کنند و بخش عمدهای از کار بر بداههپردازی سوار شده است. مشابه این موقعیت در «جوکر» ساخته احسان علیخانی هم دیده میشود و بخش زیادی از کمدی موقعیت در آن برنامه نیز معطوف به خلاقیت و توانایی خنداندن طنازان حاضر در برنامه است اما آیا تلویزیون در تولیداتش، مسیر پلتفرمها را طی میکند؟
درباره این موضوع و جزئیات بیشتر «چارپایه» با حامد خانی، تهیهکننده این رئالیتیشو که سابقه تولید برنامههای مسابقهمحور «زوجی نو» و «خودمونی» را برای شبکه۳ داشته است گفتوگو کردیم که میخوانید.
جرقه ساخت «چارپایه» چطور زده شد؟
با توجه به فضای رقابتی میان تلویزیون و پلتفرمها در ساخت برنامههای مخاطبپسند، سراغ ساخت یک رئالیتیشو رفتیم که خروجی آن «چارپایه» شد. به هر حال تلویزیون در این فضای رقابتی و برای دیده شدن باید به نیاز مخاطبان توجه کند، با توجه به شرایط فعلی احساس کردیم ساخت یک رئالیتیشو به سبک و سیاق چارپایه میتواند به نیاز مخاطبان تلویزیون برای تماشای یک برنامه کمدی پاسخ دهد.
چه تفاوتهایی در برنامهسازی در تلویزیون و نمایش خانگی وجود دارد؟
برتری و امتیاز تلویزیون نسبت به شبکه نمایش خانگی، مخاطبانش است. تلویزیون مخاطب عام وسیعی دارد و بسیاری از مردم برنامههای شبکههای مختلف را دنبال میکنند اما محدودیتهای برنامهسازی در تلویزیون بیشتر است و پلتفرمها این محدودیتها را ندارند ولی مخاطبانشان خاص است.
این فرضیه که عدهای از هنرمندان تمایل به همکاری با تلویزیون ندارند، درست است و چقدر دست برنامهسازان تلویزیونی برای همکاری با هنرمندان باز است؟
واقعیت این است در حال حاضر بسیاری از هنرمندان، علاقهمند به همکاری با تلویزیون هستند. من با کمدینهای زیادی برای حضور در این برنامه صحبت کردم، برخی از آنها درگیر کارهای دیگری بودند و اصلاً نگفتند چون برنامه برای تلویزیون است، نمیآییم بلکه درگیر پروژههایی برای دیگر شبکههای تلویزیون یا نمایش خانگی بودند که در نهایت به این چهار بازیگر رسیدیم. انشاء الله از قسمتهای بعد، میهمانانی به برنامه اضافه میشوند که از هنرمندان محبوب مردمی هستند.
انتخاب بازیگران بر چه اساسی بود، آیا از همان ابتدا ترکیب همین چهار نفر بودند یا تغییر کردند؟
از زمان پیشتولید برنامه با بسیاری از بازیگران کمدی حرف زدیم و برایمان مهم بود با چه کسانی بتوانیم کار طولانیمدت انجام دهیم یعنی افرادی که درگیر کار دیگری نباشند چون این برنامه روزپخش است و نمیتوانستیم سراغ کسانی برویم که مشغول پروژههای دیگر هستند.
چقدر میان تدوین و پخش برنامه فاصله زمانی است؟
حدود ۱۰روز از پخش در تولید جلوتر هستیم و همین روزپخش بودن برنامه سبب شده نسبت به اتفاقهای روز بیتفاوت نباشیم، در واقع مبنای تولید برنامه را براساس اتفاقهای روز جامعه قرار دادیم و سعی کردیم مسائل و مواردی که خانوادهها با آن مواجه هستند را در قالب یک نمایش کمدی نشان دهیم بنابراین تولید را خیلی جلوتر از پخش نبردیم تا موضوعاتمان بهروز باشد.
فضای «چارپایه» با کارهای قبلیتان همچون «زوجی نو» و «خودمونی» چقدر فرق داشت و با چه فرصتها و چالشهایی در تولید آن روبهرو بودید؟
کاملاً متفاوت از هم هستند؛ آن برنامهها فضای مسابقهای همراه با تماشاچی داشتند ولی این برنامه کاملاً نمایشی است و نوعی سیتکام (کمدی موقعیت) به شمار میرود. تجربه کار در این حوزه برای من بسیار خوب بود اگرچه سختیهای خودش را داشت. در برنامههای مسابقهمحور با مردم در ارتباط بودیم و به عنوان تماشاچی میآمدند، گاهی تا ۳۰۰ میهمان داشتیم ولی در چارپایه از آن فضا دور شدیم و تولید نمایشی داشتیم که فضایی متفاوت با چالشهای خاص خودش بود که برای من تجربه لذتبخش و شیرینی به شمار میرود.
به نظر شما چرا سیتکامسازی در تلویزیون در سالهای اخیر کمرونق شده است و آیا چارپایه میتواند توجه مدیران را به این شکل از برنامهسازی جلب کند؟
به هر حال برنامههای سیتکام میتوانند مخاطب را برای دنبال کردن ترغیب کنند شاید تعداد برنامههایی همچون چارپایه در تلویزیون کم باشد اما در پلتفرمها زیاد است که نشان از همسو بودن سلیقه و نیاز مخاطب با این شکل از برنامهسازی دارد. به نظرم تلویزیون بایستی به این سمت برود تا بتواند مخاطبانش را راضی نگه دارد. ما در تلویزیون یک سری محدودیتها داریم ولی اگر بتوانیم با این محدودیتها برنامه بسازیم هنر کردیم وگرنه اگر بنا باشد از هر ترفند و موسیقی غیرمجازی برای نگه داشتن مخاطب استفاده کنیم که مسیری سهلالوصول است یعنی راحتترین راه برای جذب مخاطب همین راهی است که پلتفرمها میروند در حالی که اگر با محدودیتها و شرایط تلویزیون، برنامهای بسازید که مخاطب را راضی نگه دارد هنر کردید.
چقدر روی قدرت بداههپردازی هر یک از این کمدینها برای خلق موقعیتهای کمیک حساب کردید؟
تقریبا ۴۰ درصد از چالشها و بازیها و اتفاقات مسابقهای که در برنامه داریم بر اساس بداهه است و ۶۰ درصد از کل نمایشها و برنامه براساس فیلمنامه پیش میرود در کل بازیگران بر اساس متن جلو میروند، بداهه پردازی فقط شامل چالشها و بازیها است.
نوستالژیک بودن چهرههای این برنامه چقدر به دیده شدن چارپایه کمک میکند؟
به هر حال چه آقای ایزدی و چه آقایان تیموری و صادقی مخاطبان خاص خودشان را دارند. مخاطبان قدیمی تلویزیون نسبت به این بازیگران حس نوستالژیک دارند. جوانها و نوجوانها هم با توجه به بازپخش سریالهای قدیمی در تلویزیون و وایرال شدن بخشهایی از آنها در فضای مجازی با این چهرهها آشنا شدهاند که سبب بهتر دیده شدن برنامه میشود.
چارپایه همین یک فصل را دارد؟
این برنامه قرار است در ۶۰ قسمت ۴۰ دقیقهای تولید و پخش شود. الان زود است که برای ساخت فصل بعدی حرف بزنیم. اگر برنامه موفق و پرمخاطبی شود حتماً به ساخت فصل بعدی فکر میکنیم.
چرا تلویزیون به جای ساخت سریال کمدی به سمت ساخت تاکشو یا رئالیتیشو کمدی رفته است؟
ببینید فضای امروز جامعه نسبت به دهه ۸۰ متفاوت است. امروز رقابت میان فضای مجازی، پلتفرمها و تلویزیون است و فضای مجازی از هر دو اینها جلوتر است. بسیاری از مردم، کلیپهای یک دقیقهای را در فضای مجازی میبینند و میخندند. ما نمیتوانیم به دهه ۸۰ برگردیم و به همان شیوه برنامهسازی کنیم باید بهروز باشیم و نیاز مخاطب را در نظر بگیریم. دهه ۸۰ متفاوتتر از امروز بود و مخاطب امروز چنین برنامههایی را میپسندد، چارپایه همسو با نیاز و سلیقه مخاطب امروز ساخته شده است.
بازخوردها چطور بوده است؟
الان برای صحبت کردن درباره بازخوردها زود است چون در قسمتهای اولیه پخش هستیم ولی تا اینجای کار بازخوردهای خوبی به ویژه در فضای مجازی داشتیم. واقعیت این است مدیر شبکه۳ به کار کردن با جوانها بسیار بها میدهد و رکن اصلی عوامل تولید چارپایه براساس دهه هفتادیها بسته شده است از مدیر هنری گرفته تا سردبیر برنامه. در واقع یک تیم جوان این برنامه را میسازند. باید به جوانها میدان داد تا فرصت رشد پیدا کنند.
کار کردن با جوانها در هزینههای تولید هم تفاوتی ایجاد میکند؟
نه خیلی، تفاوت دستمزد جوانها با افراد باسابقه خیلی چشمگیر نیست اما در آینده میتواند در تربیت نیرو برای تلویزیون اثرگذار باشد.
نظر شما