امسال در حالی به بزرگداشت میلاد حضرت زینب(س) میاندیشیم که قلب جهان اسلام در آتش ظلم و بیداد دشمنانش میسوزد و مقاومت میکند تا اسلام و شجره طیبه توحید بر افراشته بماند. بخش مهمی از این مقاومت شگفت انگیز را زنان مسلمان و با ایمان غزه و لبنان رقم زده اند.
این مصاف، کربلا گونه شده و صحنه های نبرد نابرابر آن گویی تکرار صحنههای عاشوراست. در هر روایتی از آن، حضور و نقش زنان «زینب وار» نمود می یابد. در این بستر خونین جهاد و مقاومت؛ کلام، بیان احساسات، باورها و تلاشی که زنان برای زنده نگاهداشتن امید وانگیزه درمیان خانواده و اطرافیانشان انجام می دهند؛ همه وهمه، مدام ما را به سمت تصویری که از حضرت زینب(س) در ذهن داریم سوق می دهد.
عاشورا دوباره در کربلایی جدید ظهوریافته است: صحنههای دلخراش و سوزناک از وضعیت زنان مسلمان که اکنون در عین بلا و آزمونی الهی، قرار دارند و این سختی ها را برای رضای خداوند تحمل می کنند. البته بدیهی است که همه آنها آگاهی و معرفت دینی بالایی نداشته باشند ولی قرائن و شواهد میدانی حاکی از حضور تعداد قابل توجهی از زنان آگاه و کنشگر متعلق به خانواده های مقاومت در بین مردم است. برخی از این زنان که در فضای رسانهای و شبکه های اجتماعی فعالیت میکنند به وضوح از الهام بخش بودن عاشورا و لزوم مقاومت و داشتن صبر زینبی در مواجهه با شهادت عزیزانشان و آوارگی کودکان سخن می گویند.
آنها دریک سال گذشته به این یقین رسیدهاند که شیعیان تحت تربیت مکتب اهل بیت(ع) تنها حامی آنها در برابر صهیونیسم جهانی بودهاند. رسیدن به این باور در میان فلسطینی ها -که حتی شائبه «سب اهل بیت نمودن» در موردشان مطرح میشود- بسیار غیر منتظره بوده است.
به مدد رسانه و شبکه های اجتماعی، تصویر این زنان مقاوم هر روز در فضای افکار عمومی جهان بیشتر تکثیر مییابد و روایتهای مختلفی پیرامون آنها شکل میگیرد که اغلب مؤید تأسی نمودن آنها به گفتمانی از اسلام است که با ظلم ستیزه دارد و اهل سازش، تسلیم و ذلت نیست. مادران فلسطینی و لبنانی مدام از توکل بر خدا میگویند و اینکه تنها یاورشان است. آنها فرزندانشان را آماده هر گونه سختی و در نهایت برای شهادت تربیت میکنند و مطمئن هستند که پیروز حقیقی اند اگر چه در ظاهر از ابتدایی ترین امکانات زندگی محروم باشند.
بازنمایی چنین چهرهای از زنان مقاومت در سراسر دنیا به واسطه فعالان رسانهها و کاربران شبکههای اجتماعی طی ماههای اخیر به نوعی باعث بیداری و ایجاد کنجکاوی در میان زنان آزاد اندیش جهان بوده است. زنانی که سالها تحت تاثیر تئوریهای فمنیستی با سودای احقاق حقوقشان از هویت اصیل زنانه خود دور شدهاند؛ چرا که فمینیسم نه تنها ظلم تاریخی نسبت به زنان را جبران نکرد بلکه آنان را به ورطهای وارد ساخته که اساساً با زنانگی آنان سنخیت ندارد. از اینروست که اغلب زنان غربی برای انجام نقشهای خود در خانواده و اجتماع دچار تضادهای شدید هستند. در این پارادایم زنی که قرار است فعالیت سیاسی اجتماعی داشته باشد باید زنی باشد که در قید و بند خانه داری، وظایف همسری و مادر بودن نباشد. این وضعیت پارادوکسیکال زیست زنانه که دهه هاست در جوامع مدرن شکل گرفته، طی یک سال گذشته به واسطه بحران غزه به چالش کشیده شده است؛ چرا که در این میدان، زنان اصلیترین سوژههای خبری هستند که زوایای مختلف زیستشان ازطریق لنز دوربینها برای مردم جهان نمایش داده می شود.
تصویری که از زنان مقاومت مخابره می شود تصویری نو از زن مسلمان آگاه، آزادیخواه و ظلم ستیز است که به همراه تمامی اعضای خانوادهاش در حال مبارزهای اعتقادی-سیاسی است. زنان مقاومت نه تنها باری بر دوش مردان نیستند بلکه اساساً زن در چنین فرهنگ دینی، خود پرورش دهنده و تامین کننده نیروهای مقاومت است؛ چنانکه سالها پیش در انقلاب اسلامی ایران و دفاع مقدس نیز شاهد مصادیق بارز و افتخار آمیز آن در میان بسیاری از زنان مؤمن و شجاع ایرانی بودهایم.
اکنون در دل مصاف نابرابر و خونین جبهه مقاومت با استکبار جهانی که بیداری گستردهای را در سراسر دنیا رقم زده است و بسیاری از آزادگان جهان به سمت مکتب اسلام گرایش پیدا کردهاند؛ فرصتی مهم و نقطه عطفی است برای معرفی و تبیین اسلام حقیقی؛ مکتبی که در آن چه زن و چه مرد با ایمان به خداوند و عمل به دستوراتش و جهاد برای حفظ دینش فرصت متعالی شدن را به یک میزان دارا می باشند. در این مکتب بر خلاف جاهلیت دیروز و امروز، زن نه تنها برده و کالا نیست بلکه محور خانواده و مقوم ارزشهای انسانی آن است.
این فرصت را زنان شیعه بیش از دیگران بایست مغتنم شمرند؛ چرا که زنان در دنیای امروز به صورت مضاعفی مورد ظلم سیستم استکباری سرمایه داری قرار دارند و چنانکه بیان شد در جریان بحران غزه نسبت به تجاوزات صهیونیستها واکنشهای شدیدتری از خود نشان داده اند و کمپینهای همدلانه با زنان و کودکان مظلوم غزه بر پا نموده اند.
از اینرو سوژه های آماده تر و مهیاتری برای تغییر و پذیرش الگو محسوب می شوند و چه الگویی بهتر از حضرت زینب(س).
با گسترش فرهنگ عاشورا و زیست زینبوار در میان زنان فلسطینی، به مانند زنان شیعه لبنانی؛ بنظر می رسد ورود زنان ایرانی دغدغه مند نشر و معرفی سیره اهل بیت(ع)کمک مؤثری در تقویت ابن جبهه باشد. وصل شدن فعالان رسانهای انقلابی معتقد داخل کشور به حلقههای نزدیک به زنان جبهه مقاومت میتواند اولین اقدام مؤثر در شرایط کنونی باشد و این مهم به واسطه شبکههای اجتماعی به راحتی قابل تحقق است. بنابراین نیروهای فعال ایران با وصل شدن به زنان جبهه مقاومت در لبنان و فلسطین در تأمین خوراک فکری مخاطبان سراسر دنیا به ویژه اروپا و آمریکا سهیم میشوند. شکل دهی به چنین جبهه تبلیغی، خواه نا خواه علاوه بر مخاطبان خارج از کشور و تازه مسلمانها مخاطبان داخلی را هم میتواند تغذیه کند.
نظر شما