تحولات لبنان و فلسطین

«پارادوکس بازدارندگی اسرائیل» عنوان مقاله‌ای است که در نشریه معتبر فارین افرز منتشر شده است و به این موضوع پرداخته که چگونه پویش رژیم علیه حزب‌الله توانسته راه را برای پاسخ جدی‌تر جمهوری اسلامی هموار کند.

وقتی ماجراجویی صهیونیست‌ها نتیجه معکوس می‌دهد /  پارادوکس بازدارندگی اسرائیل

​​​​​​​کری لی که رئیس بخش امنیت ملی و راهبردی و مدیر مرکز روابط غیرنظامی و نظامی در دانشکده جنگ ارتش ایالات متحده است در یادداشت خود می‌نویسد: آوریل گذشته، به نظر می‌رسید تشدید تنش‌ها می‌تواند تمام خاورمیانه را به درگیری بکشاند. حملات اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق سبب شد ایران به‌تلافی با شلیک موجی از موشک‌ها و راکت‌ها به اسرائیل پاسخ دهد - این اولین‌بار بود که ایران به طور علنی به سرزمین‌های اشغالی حمله می‌کرد. اما پس از آنکه اسرائیل به طور نسبی واکنش ملایم‌تری نشان داد و هر دو طرف نشان داده‌اند علاقه‌ای به جنگ وسیع‌تر ندارند، آرامش نسبی به وجود آمده است. این نتیجه‌گیری، اما، زودهنگام بود. در سپتامبر، اسرائیل پویش خود علیه حزب‌الله را تشدید کرد. این امر تغییر مهمی را نشان می‌دهد: تغییر توازن قوا در خاورمیانه.
 نویسنده در ادامه به نکته مهمی اشاره می‌کند و می‌نویسد: جنگ اسرائیل علیه حزب‌الله، بیشتر از تهدید برای لبنان، تهدیدی برای توانایی ایران در گسترش قدرت خود است. تضعیف موقعیت ایران در کوتاه‌مدت به نفع اسرائیلی‌ها خواهد بود؛ اما در بلندمدت، این امر خطر جنگ منطقه‌ای را به‌طور قابل‌توجهی افزایش می‌دهد و حتی احتمال اینکه جمهوری اسلامی سلاح هسته‌ای بدست آورد را بیشتر می‌کند. برای جلوگیری از کشیده‌شدن به درگیری‌های بیشتر در خاورمیانه، ایالات متحده باید برای مهار اقدامات بیشتر اسرائیل و تثبیت توازن قوا تلاش کند. 
 وقتی اقدامات رژیم نتیجه معکوس به دنبال دارد
 فارین افرز معتقد است بازدارندگی، در اصل، توانایی یک بازیگر برای تغییر محاسبات هزینه - فایده بازیگر دیگر به‌منظور جلوگیری از اقدامات ناخواسته است. بازدارندگی به‌ندرت مترادف با صلح مطلق است؛ بلکه بیشتر درباره جلوگیری از عبور یک دشمن از خطوط قرمز خاص است؛ به‌عنوان نمونه، دوران جنگ سرد و رویارویی ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی.
 این نشریه آمریکایی ادامه داد: تشدید اخیر دشمنی‌ها از سوی اسرائیل در لبنان به‌عنوان واکنشی به نفوذهای فزاینده حزب‌الله، به‌طور قاطعی دینامیک بازدارندگی را بازتعریف کرده است. در وضعیت موجود، گروه‌های همسو، به ایران این امکان را می‌داد از مواجهه مستقیم با اسرائیل جلوگیری کند. اما از سپتامبر، به نظر می‌رسد اسرائیل در تلاش است فشار بر حزب‌الله و همچنین حماس را افزایش داده و به‌این‌ترتیب، توازن قدرت خود را با ایران به‌طور دائمی تغییر دهد. این اتفاق در ظاهر دست ایران را بسته و جمهوری اسلامی را با گزینه‌های کمتری برای تهدید اسرائیل و بازدارندگی آن از اقدامات تهاجمی روبه‌رو می‌کند. در این تعریف در کوتاه‌مدت، ایران نمی‌تواند به طور مؤثر به اقدامات اسرائیل پاسخ دهد بااین‌حال، تلاش اسرائیل برای حذف حزب‌الله و حماس، حتی به‌طور موقت، احتمالاً اثرات منفی بلندمدت قابل‌توجهی بر اسرائیل و خاورمیانه خواهد داشت. ایران تحت‌فشار قرار خواهد گرفت تا منابع دیگری برای ایجاد بازدارندگی در برابر مداخلات اسرائیل در برنامه‌های هسته‌ای و دیگر فعالیت‌هایش پیدا کند که این امر احتمالاً سبب خواهد شد ایران به تشدید افقی (گسترش دامنه درگیری به جغرافیای فراتر از محدوده اولیه) روی آورد.
 روزنامه آمریکایی فارین افرز در انتها اذعان می‌کند: اگر ایران تصمیم به اقدام نظامی بگیرد، اقدامات آن به‌احتمال زیاد بسیار مستقیم‌تر خواهد بود. همان‌طور که آزمایش هسته‌ای اول چین در سال ۱۹۶۴ هند را مجبور به آزمایش سلاح در سال ۱۹۷۴ کرد و این امر سبب شد پاکستان برنامه هسته‌ای خود را تسریع کند و در سال ۱۹۹۸ سلاحی آزمایش کند. تغییر توازن قدرت در خاورمیانه همچنین ریسک قابل‌توجهی را بر دوش ایالات متحده و شرکای منطقه‌ای آن منتقل می‌کند. اگر ایران به دنبال تسریع در دستیابی به سلاح هسته‌ای باشد، ایالات متحده مجبور خواهد شد بیشتر در جنگ‌های اسرائیل دخالت کند، حتی درحالی‌که نفوذ آن در منطقه در حال کاهش است. راهبرد اسرائیل راهبرد آشنایی است. شرکای ضعیف‌تر در یک اتحاد همیشه سعی خواهند کرد ریسک تشدید درگیری را بر دوش شریک قوی‌تر بیندازند، پدیده‌ای که دانشمندان سیاسی آن را «خطر اخلاقی» می‌نامند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.