بیماری، گریه و وصیت
حضرت فاطمه زهرا (س) بعد از رحلت جان گداز پدر بزرگوارشان، حضرت محمّد بن عبدالله (ص) چند ماهی بیشتر زندگی نکرد و در این مدت نیز به قدری اشک میریخت که ایشان را یکی از «بکّائین» شمردهاند و هیچ گاه خندان دیده نشد. (1)
علت گریههای آن مخدرّه هم نگرانی از انحراف مسیر امت مسلمان از صراط مستقیم الهی (مسیر امامت راستین) بود که بد بختی و مشکلات مادی و معنوی از نتائج آن بـود.
روزی امّ سلمه (یکی از همسران پیامبر اکرم) بر ایشان وارد و عرض کرد: «ای دختر پیامبر (ص) چگونه صبح کردی؟». حضرت فرمود: «با غم و اندوه گذراندم!. پدرم را از دست دادم. خلافت و امامت پسر عم و شوهرم غصب شد و بر خلاف دستور خدا و رسول خدا (ص)، امامت را از او گرفتند، زیرا از او کینه داشتند و چون پدرانشان را در جنگ بدر و اُحد کشته بود. (2)
گریههای فراوان او باعث ناراحتی و اعتراض مردم شد. آن بانوی نمونه اسلام، روزها دست حسنین (ع) را میگرفت و بر سر قبر مطهّر رسول خدا (ص) میرفت و پس از گریه و ندبه به نزد قبور سائر شهداء و سربازان فداکار میرفت و اشک میریخت. (به دنبال جوّسازی در اعتراض به ناراحت شدن مردم از گریهها و رفتن ایشان به خارج از محوطه برای حزن و گریه)، حضرت امام علیّ (ع) سایهبانی برای محافظتِ ایشان از سوزش حرارت آفتاب، ساخت که به «بیت الأحزان» معروف شد. (3)
دلایل بیماری و شهادت
امام جعفر صادق (ع) فرمود: «در اثر ضرباتی که قُنفذ، بر پیکر نازنین حضرت زهرای مرضیّه(س) وارد ساخت، سقط جنین کرد و به آن علت، پیوسته رنجور و ضعیف میگشت تا اینکه در بستر افتاد و امیر المؤمنین (ع) و اسماء بنت عمیس پرستاری ایشان را می کردند». (4)
یک روز گروهی از زنان مهاجر و انصار به عیادتش رفتند و عرض کردند: ای دختر رسول خدا (ص) حال شما چطور است؟ فرمود: «به خدا سوگند، به دنیای شما علاقه ای ندارم. از مردانتان دل گیرم ... وای به عقیده ی سست و رأی متزلزل آنها، چه کار بدی کردند و مستوجب غضب خدا گشتند!. در عذابِ دوزخ مخلّد شدند ... . وای به حالشان، چگونه خلافت را از علیّ (ع) گرفتند. به خدا سوگند علت کنار گذاشتن او جز این نبود که از شمشیر برّان و دلاوری ایشان در راه خدا ناراحت بودند. به خدا سوگند، اگر خلافت را از او نگرفته بودند مردم را با کمال راحتی به سوی سعادت و خوشبختی هدایتشان می کرد ... کار این مردم بسی شگفت انگیز است!؟ چرا چنین کردند؟ ... به خدا ســـوگند نالایقی را به جای فرد لایقی قرار دادند!؟ ... نمی دانند که به جای اصلاح، ایجاد فساد کردند ... . اکنون آماده حوادث ناگوار و منتظر شمشیرهای برنده و هرج و مرج دائم و زورگویی ستم کاران باشید. بیت المال شما را غارت خواهند کرد و منابع شما را به جیب خواهند ریخت ... آیا میتوانیم شما را به هدایت مجبور کنیم، در حالی که خودتان از آن کراهت دارید!؟». (5)
در روایت وارد شده است که حضرت امام علیّ علیه السلام از حضرت زهرا (س) پرسید: «ای دختر رسول خدا، چرا این قدر گریه میکنی؟». عرض کرد: «برای گرفتاری آیندهی تو گریه میکنم ...». فرمود: «گریه نکن به خدا سوگند، این گونه امور نزد من مهم نیست ...». (6)
پس از حدود چهل روز حزن و اندوه و بیماری سخت حضرت زهرای اطهر (س)، کسالت ایشان بیشتر شد. یک روز به همسرش امام علی علیه السلام عرض کرد: «ای پسر عموی مهربان، آثار و علائم مرگ را در خودم مشاهده میکنم. گمان میکنم به زودی به پدرم ملحق میشوم، میخواهم وصیّت کنم». امام علیّ (ع) فرمود: «هر چه میخواهی بگو که به آنها عمل خواهم کرد».
حضرت صدیقهی کبری(س) وصیتهای خود را به شرح زیر بیان داشت:
«1ـ ای پسرعمو، مردها بدون همسر نمی توانند زندگی کنند ... خواهشمندم بعد از من با اُمامة (دختر خواهرم، زینب) ازدواج کن، زیرا نسبت به کودکان من مهربان است. 2 ـ برای من تابوتی تهیه کن که در موقع حمل جنازهام، حجم بدنم پیدا نباشد ... 3 ـ مرا شبانه غسل بده و کفن کن و به خاک بسپار. اجازه نده اشخاصی که حقّم را غصب کردهاند و اذیّت و آزاری نمودند، بر من نماز بخوانند و یا به تشییع جنازهام حاضر شوند». (7)
پس از رحلت جان سوز و حزن انگیزِ یگانه دختر رسول ختمی مرتبت (ص) که اسماء بِنت عُمیس تنها شاهد و گزارشگر آن میباشد، میگوید: «امام علی (ع) گریه و ناله از کودکان، زنان و علاقهمندان بلند شد و مردم از مرد و زن برای عرض تسلیت به خانهی آن حضرت میآمدند و خواستار مشارکت در مراسم غسل و کفن و تشییع حضرت زهرای اطهر (س) بودند که امام علی (ع) بنا به وصیت آن حضرت، شبانه مراسم غسل و کفن را انجام داد و با حضور تعدادی از اصحاب و یارانی مانند مقداد، سلمان، ابوذر، عمّار، بُریده، عقیل، حُذیفه، ابن مسعود و حسنین(ع)، پیکر پاک و مطهّر آن بزرگوار و دختر شهیده و مظلومه نبی مکرم، حضرت خاتم الانبیاء (ص) را در تاریکی شب، آهسته و آرام در سکوتِ مطلق شهر مدینه، در مکانی مجهول و نامشخص به خاک سپردند.
امام علی (ع) پس از توقف کوتاهی در کنار قبر و تهیهی صورت هفت یا چهل قبر تازه به خاطر ترس از دشمنان، با اندوهی فراوان به خانه بازگشت. صبح که ابوبکر و عمر بن خطّاب و برخی از اصحاب دیگر، برای شرکت در مراسم آماده میشدند، متوجه شدند که شبانه مراسم خاکسپاری دختر عزیز پیامبر (ص) انجام شده است!».
تاریخ شهادت
درباره تاریخ دقیق شهادت حضرت صدیقه کبری (س) در بین تاریخ نویسان اختلاف وجود دارد. برخی مانند کلینی (صاحب اصول الکافی)، طبری (صاحب دلائل الامامة)، کفعمی (صاحب مصباح)، سید مرتضی (صاحب عیون المعجزات)، سید ابن طاووس (صاحب الإقبال الأعمال) و محدّث قمی (صاحب منتهی الآمال) تاریخ شهادت را سیزدهم جمادی الاُولی می دانند.
دلیل عمده این قول هم روایتی از امام صادق علیه السلام است که فرمود: «فاطمه [س] بعد از رحلت پیامبر [ص] هفتاد و پنج روز زنده بود».
برخی دیگر از نویسندگان به علت روایت امام باقر علیه السلام که نقل شده، حضرت زهرا مرضیه (س) بعد از رحلت پدر بزرگوارش، نود و پنج روز زندگی کرد، میگویند؛ آن بزرگوار در سوّم جمادی الثانی سال یازدهم هجری شهید شد و به ملکوت اعلی پیوست. (8)
منابع:
1. ابن سعد، الطبقات الکبری 2: 85؛ طبرسی، الإحتجاج 1: 149.
2. مجلسی، بحار الأنوار 42: 156؛ یوسفی غروی (محمدهادی)، موسوعة التاریخ الإسلامی 4: 143.
3. همان 43: 157. 17.
4. طبری، دلائل الإمامة 45؛ مجلسی، بحار الأنوار 43: 170.
5. طبرسی، الإحتجاج 1: 147؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة 16: 233؛ مجلسی، بحار الأنوار 43: 161.
6. مجلسی، بحار الأنوار 43: 218.
7. ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی طالب(ع) 3: 362؛ طبری، دلائل الإمامة 42؛ مجلسی، بحار الأنوار 43: 214؛ یوسفی غروی (محمدهادی)، موسوعة التاریخ الإسلامی 4: 150.
8. مجلسی، بحار الأنوار 43: 183.
نظر شما