تحولات منطقه

چه بخواهیم از مطالبات «دانشجویان» حرف بزنیم، چه قرار باشد به خواسته‌های مسئولان و گردانندگان چرخ‌های علمی و حاکمیتی از قشر دانشجو و توقعات جامعه و مردم کوچه و بازار از آن ها بپردازیم، مقدمه‌اش این است بدانیم دانشجو و جوان امروزی چطور فکر می‌کند

معادله دومجهولی مسئولیت و مطالبه در دفتر دانشجوی امروز
زمان مطالعه: ۴ دقیقه

چه بخواهیم از مطالبات «دانشجویان» حرف بزنیم، چه قرار باشد به خواسته‌های مسئولان و گردانندگان چرخ‌های علمی و حاکمیتی از قشر دانشجو بپردازیم و چه قصد نوشتن درباره توقعات جامعه و مردم کوچه و بازار از دانشجویان را داشته باشیم در هرحال پیش‌نیاز و مقدمه‌اش این است بدانیم دانشجو و جوان امروزی چطور فکر می‌کند، آرزوهایش چیست و نگاهش به جهان پیرامون، زندگی و آینده چگونه است؟ آن هم در جهانی که گاه سرعت تغییرات مثبت و منفی علمی و اجتماعی‌اش، هوش از سر خرد و کلان می‌پراند و هر روز درباره هر پدیده و رخدادی، پرسشی تازه‌ را پیش رویمان می‌گذارد.

پس از مطالبه‌گری و عدالت‌خواهی
سال‌های سال است که عادت کرده‌ایم در حوزه مسائل دانشگاهی و دانشجویی با مناسبت و حتی بی‌مناسبت‌های تقویمی از بایدها و نبایدهای دانشجویی و وظایف و رسالت دانشجو و دانشگاهیان بگوییم. به دانشجویانمان هم آموخته‌ایم به اقتضای دانشجو بودن باید مطالبه‌گر، نوجو و عدالت‌خواه باشند. دیروز هم رئیس‌جمهور در جمع دانشجویان حاضر شد و ضمن شنیدن حرف‌ها و مطالباتشان، درباره مطالبات جامعه از دانشجویان با آن‌ها سخن گفت. از اینکه دانشجویان در چه عرصه‌ها و صحنه‌هایی باید حضور فعال داشته باشند و اینکه تعریف دانشگاه فقط جایی نیست که در آن علم و پژوهش جریان دارد، بلکه دانشجوی امروزی باید در دل جامعه حاضر باشد و مسائل آن را حل کند. اینکه مسئولان کشور، دانشجویان و مطالباتشان را ببینند و حتی دست یاری به طرفشان دراز کنند، اتفاق مبارکی است اما شرط موفقیت در چنین حالتی این است دو طرف، از یکدیگر و از جامعه شناخت درست و نزدیک به واقعیت داشته باشند. یعنی مثلاً پس از تفاهم بر لزوم مطالبه‌گری، عدالت‌جویی و نوگرایی در میان دانشجویان، قطعاً نوبت این است ببینیم دانشجوی امروزی، نیازها و خلق و خوی دانشجویی و قرن بیست و یکمی‌اش را چقدر می‌شناسیم و از دلایل و عواملی که سبب شده دانشجویان امروزی را متفاوت از دانشجویان نسل قبل بیابیم چه می‌دانیم؟ جامعه، دانشگاه و امکاناتش نسبت به ۲۰ یا ۳۰ سال گذشته چه تغییراتی کرده‌اند؟
تغییر هویت دانشجویی
فقط یک نگاه به سال‌های پشت سر کافی است یادمان بیندازد سیاست پذیرش دانشجو در دانشگاه‌ها دچار تغییر اساسی شده است. سخت‌گیری سال‌های گذشته دیگر وجود ندارد و با تعدد دانشگاه‌ها، دیگر ورود به دانشگاه کار شاقی به حساب نمی‌آید. نتیجه اینکه به جز اندک افرادی که با انگیزه علمی بالا وارد دانشگاه‌ها می‌شوند، تعداد زیادی دانشجو که شاید اولویتشان علم‌آموزی نباشد هم وارد دانشگاه‌ها می‌شوند. در این صورت دانشگاه مثل سابق میدان رقابت برای علم‌آموزی و یادگیری بیشتر نیست.
رابطه تحصیل در دانشگاه و اشتغال هم تقریباً شباهت کمتری به گذشته دارد و به قول کارشناسان، در سیاست‌های دانشگاهی قبل، افق بلندمدتی برای آینده فارغ‌التحصیلان دانشگاهی ترسیم شده بود. امروزه اما چنین افقی وجود ندارد و بیشترین بیکاران را بیکاران با مدرک دانشگاهی تشکیل می‌دهند. در این حالت معلوم است هویت «دانشجویی» دستخوش تغییر می‌شود.فضای ارتباطی امروز هم شباهتی به گذشته ندارد. پیش از این‌ها کتابخانه‌ها، پژوهش‌ها و محیط دانشگاه نحوه و حوزه ارتباطی دانشجویان را شکل می‌داد. امروزه اما فضای مجازی و اینترنت فضای ارتباطی تقریباً بدون مرزی را پیش روی دانشجویان قرار داده است. در این فضا، دانشجو زمان و فرصت بسیار کمتری برای یادگیری عمیق و همچنین پژوهش اساسی دارد. 
به جز این‌ها کارشناسان از تغییر اساسی در نهاد خانواده حرف می‌زنند. نقش، وظایف، مسئولیت‌ها، اختیارات و آزادی‌های فرزندان خانواده‌های اغلب هسته‌ای امروز، با نقش و جایگاه فرزندان خانواده‌های ۳۰ یا ۴۰ سال پیش به‌شدت متفاوت است. فرزندان امروزی از همان آغاز در تصمیم‌گیری‌ها و مسائل مهم خانواده مشارکت دارند و با کلی اختیارات قدم به جامعه و دانشگاه می‌گذارند، بنابراین بدیهی است مطالبات و رفتارهایشان و همچنین فضای دانشگاه‌ها شباهت چندانی به سال‌های گذشته نداشته باشند.
زیست دانشجویانه 
اگر تفاوت‌هایی را که به آن‌ها اشاره شد، بپذیریم ناچار باید این واقعیت را هم بپذیریم که جامعه و گردانندگانش موظف‌اند نگاه خود به مقوله دانشجو و دانشگاه را هرچه بیشتر به‌روزرسانی کنند وگرنه برنامه‌های تدوین شده برای عرصه دانشجویی و دانشگاهی کشور راه به جایی نخواهند برد.همه این‌ها البته یک بخش از واقعیت است. تغییر نسل و بروز و ظهور نسل‌های «زِد، ایکس، آلفا و...» دلیل نمی‌شود به اقتضای امروزی بودن و متفاوت بودنشان، جامعه باید دربست تسلیم مطالبات، خواسته‌ها و رفتارهایشان باشد. مسئولان موظف هستند با توجه به حقایقی که گفته شد برای نیازهای معقول نسل امروز چاره‌اندیشی کرده و برنامه بریزند، دانشجویان هم البته باید متوجه باشند برای زیست علمی و دانشجویانه و دانشمندانه امروزی باید چه واقعیت‌هایی را مدنظر قرار دهند. آن‌ها برای آگاهی از بد و خوب سبک زندگی امروزی و تشخیص اصل و فرع در غوغا و زرق و برق جهان مجازی قطعاً به راهنمایی و هدایتی عالمانه نیاز دارند. بنابراین جامعه و گردانندگانش باید در کنار مطرح کردن مطالبات و توقعاتشان از دانشجویان، درباره الزامات دانشجویی، اصول و ریشه‌های علم‌طلبی و همچنین وظایف و رسالت‌های اجتماعی و انسانی اهالی علم سخن بگویند.
دانشجویان امروزی باید به این نکته هم اذعان کنند که کشورمان بسیاری از پیشرفت‌ها و موفقیت‌های علمی و فناورانه امروزش را مدیون دانشمندان جوانی است که در میانه تغییر و یا رویارویی نسل‌ها و در هیاهوی علمی وغیرعلمی جهان امروز، قافیه را نباخته و جای اصل و فرع را با هم اشتباه نگرفته‌اند.
وقتی رهبر معظم انقلاب در برهه‌های مختلف زمانی از مسئولیت‌های دانشجویی حرف می‌زنند و به مفاهیمی مانند خودسازی و تقویت رابطه با پروردگار، رفتن سراغ مرزها و قله‌های پیشرفت علمی، ارتباط با تشکل‌های جهانی، پرهیز از سیاست‌زدگی، رسیدن به فهم و تحلیل سیاسی اجتماعی، مطالبه‌گری و نقد عالمانه در کنار ارائه راهکار، خودجوش بودن و ... اشاره می‌کنند، درواقع به بخش دوم این واقعیت می‌پردازند که دانشجویان با همه تفاوت‌هایی که با نسل دیروز دارند باید متوجه باشند قرار است در آینده چرخ‌های جامعه‌ای را بچرخانند که دانشجویانش، نسل‌هایی متفاوت‌تر از نسل‌های «زِد، آلفا و ایکس» امروزی هستند!

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.