نعمتالله صفری فروشانی؛ استاد جامعه المصطفی(ص) روز دوشنبه ۱۰ دی در ادامه سلسله جلسات سیره و تاریخ اهل بیت(ع) به طرح گزارشهایی درباره لعن ابتدایی از سوی امام علی(ع) پرداخت و گفت: برخی گزارشها به غلط لعن ابتدایی را به امیرالمؤمنین(ع) نسبت دادهاند که به دلیل اهمیتش باید آن را بررسی کنیم.
متن سخنان استاد جامعه المصطفی(ص) و پژوهشگر تاریخ و سیره ائمه(ع) به شرح زیر است؛
ما تاکنون شنیدهایم که گفته میشود معاویه سب و لعن را رواج داد و در منابر هم نسبت به حضرت علی(ع) این کار را میکرد ولی برخی گزارشات داریم که میگویند شروعکننده سب و لعن، حضرت علی(ع) بوده است و تقریبا آن را مسلم گرفتهاند بنابراین بررسی این موضوع خیلی مهم است. در منابع تاریخی فروانی نقل است که شروعکننده علی(ع) بود و معاویه در واقع واکنش نشان داد.
در این موضوع چند بحث قابل مطالعه است؛ اول اشکال کلامی یعنی آیا اصلا چنین نسبتی با شخصیت حضرت علی(ع) و مقام امامت و عصمت ایشان سازگار است یا خیر؛ دوم ذوقزدگی برخی شیعیان است که خوشحال شدهاند در سیره امام علی(ع) هم لعن وجود دارد. نکته دیگر اینکه اگر ما آن را بپذیریم باعث تبرئه نسبی معاویه خواهد شد زیرا عملکرد وی واکنشی تلقی میشود و باعث سوء استفاده عدهای خواهد شد.
موضوع دیگر محتوای لعن و استمرار آن است؛ نکته دیگر وقوع آن در قنوت نماز صبح و مغرب که جهری بوده است؛ در مورد تعداد افراد مورد لعن هم اختلاف وجود دارد و تا هفت نفر ذکر شده است یعنی معاویه، عمروعاص، حبیب بن مسلمه از بزرگان شام و از یاران نزدیک معاویه، ضحاک بن قیس، ولید بن عقبه، عبدالرحمان بن خالد بن ولید و ابوموسی اشعری.
این گزارش در وقعه الصفین آمده است؛ گزارش دیگری از بلاذری داریم که متاخر از وقعه الصفین است و در آن نام معاویه، عمروعاص، ابوالاعور سلمی از سران فتوحات و از فرماندهان نظامی معاویه، ولیدبن عقبه و ... هم آمده پس به جای ابوموسی، ابوالاعور را ذکر کرده است. تاریخ طبری هم دقیقا مانند بلاذری است.
واکنش معاویه هم بحث دیگری است که به صورت متفاوت در منابع ذکر شده است؛ در وقعه الصفین آمده است که معاویه؛ امام علی(ع)، ابن عباس، قیس بن سعید و حسنین(ع) را لعن کرد. بلاذری، سعیدبن قیس بن عباده و عبدالله بن جعفر را به این لیست اضافه کرده است. طبری هم نام چهار نفر را ذکر کرده است؛ امام علی(ع)، مالک اشتر، حسنین(ع) و ابن عباس.
اسناد ضعیف است
استناد شامل اسناد و منابع است که معمولا تاریخیها، اسناد را دنبال نمیکنند مگر در برخی موارد خاص؛ اما اسناد که بررسی شده به این نتیجه رسیدهاند که اسناد ضعیف است زیرا عمربن سعد اسدی از سرحلقههای این گزارشات است که او مجهول و راوی روایات غلوآمیز و ضعیف است و به نظر میرسد او قصد داشته است که فرهنگ لعن را در جامعه رواج دهد.
منابع شیعی و از اهل سنت است؛ منابع اهل سنت عمدتا تاریخی هستند و سرچشمه آن هم همین سه منبع انساب الاشراف بلاذری، طبری و وقعه الصفین است. الایضاح فضل بن شاذان و علامه مجلسی و علامه امینی هم گفتهاند اینکه ما لعن کنیم ایرادی ندارد زیرا امام علی(ع) لعن کرده است و حتی معتقدند که علی(ع) ابتدائا لعن را شروع کرده است و اسم هم آورده است. الایضاح منسوب به فضل بن شاذان است که در قرن سوم هجری زندگی میکرد. براساس سند فضل بن شاذان، ابوالمفضل که فرد مهمی در تاریخنگاری اهل بیت(ع) است در سند آمده است که مستقیما از امام علی(ع) نقل کرده است که سند درستی نیست.
بنده معتقدم که نه تنها حضرت علی(ع) شروعکننده لعن نیستند بلکه هیچ گزارش معتبری مرتبط با لعن از سوی ایشان نداریم. نقد گاهی برای استناد است که منبعی و سندی است؛ در مورد منبع، این گزارش در چند کتاب تاریخی معتبر آمده است ولی در همه کتب تاریخی نیامده؛ در منابع حدیثی نیامده؛ در منابع معتبر شیعی اعم از حدیثی و تاریخی هم نیامده است بنابراین چرا چیزی که در هیچ جایی نیامده است تلقی به قبول شده و آقای مصطفی معلمی آن را در قالب یک مقاله مستقل نقد کرده است و قبل از او من ندیدهام کسی این گزارش را نقد کرده باشد.
لعن در قرآن
اصل لعن در قرآن آمده است لذا اثبات مخالفت این گزارشها با قرآن کار سختی است مضاف بر اینکه در این گزارشات بحث لعن مطرح است و نه سب؛ لذا بنده نمیتوانم مخالفت با قرآن را ثابت کنم ولی مخالفت این گزارشها با سیره امام(ع) مشهود است.
نکته دیگر اینکه امام علی(ع) فرمودند: اخواننا بغوا علینا. امام حتی در مورد خوارج فرمودند که کاری با آنان نداشته باشید؛ اینها مشرک و کافر نیستند و امید به هدایت آنان داشتند. نقد دیگر نام ابوموسی اشعری در برخی گزارشها از جمله وقعه الصفین است یعنی دشوار است بپذیریم که ابوموسی آن هم در نماز به صورت آشکار مورد لعن قرار گرفته باشد.
ائمه(ع) هم به این سیره منسوب به حضرت علی(ع) یعنی لعن استناد نکردهاند و این مسئله مهمی است همچنین صحابه ائمه و دانشمندان. اگر این سیره مورد عمل بود باید در جامعه شیعی رواج زیادی پیدا میکرد. الان اگر شیعیان لعن میکنند این هفت نفر را لعن نمیکنند لذا اگر امام علی(ع) لعن کرده بود باید لعن این هفت نفر رواج مییافت نه لعنی که امروز وجود دارد و باید به این مسئله توجه میشد.
اصلا این گزارشهای تاریخی خلاف گفتمان شیعی است یعنی عموم مردم جز معاویه و تا حدودی عمروعاص بقیه را اصلا نمیشناسند؛ موضوع دیگر اینکه بر لیست اسامی افراد، منطق یکسانی حاکم نیست زیرا این هفت نفر یکجور نیستند مثلا پسر خالدبن ولید نقش مهمی در سپاه معاویه ندارد ولی کسی مانند بسربن ابی ارطاه که نقش مهمتری داشته است در این لیست مفقود است، ولید بن عقبه هم چندان مهم نبوده است.
یکی از دلایلی که چنین گزارشهای تاریخی بیان شده است تبرئه نسبی معاویه و مشوه جلوهدادن چهره امام علی(ع) است و امویان از این نوع تحلیلها و گزارشها سود میبرند.
لعن، سیره ائمه(ع) نبوده است
اما نکته دیگر، اهل سنت قنوت را مستحب هم نمیدانند لذا برخی مواقع هم به جا نمیآورند ولی ما آن را به نیت استحباب انجام میدهیم ولی این گزارشها آمده است که حضرت علی(ع) در قنوت این کار را کرده است؛ این استناد در منابع فقهی اهل سنت و نه شیعه مورد توجه قرار نگرفته است همچنین عدم تناسب تاریخی با استمرار وجود دارد یعنی اگر این مسئله وجود داشت باید راویان فراوانی آن را ذکر کرده باشند زیرا مستمر بوده است و باید به سیره تبدیل میشد ولی اینطور نیست لذا این نوع اشکالات محتوایی هم وجود دارد.
بنابراین با این بحث ما یک خرافه و غلط مشهور و گزاره ضربهزننده به چهره حضرت علی(ع) را زدودیم که قبلا به این صورت بحث نشده بود و عمدتا تلقی به قبول میکردند.
نظر شما