قدس؛ موج درخواستها برای خروج نظامیان فرانسوی از کشورهای قاره سیاه در سالهای اخیر در حالی رو به افزایش گذاشته است که طی روزهای اخیر ساحل عاج نیز در اقدامی مشابه با سایر کشورها، اعلام کرد که حضور نظامی فرانسه در این کشور پایان یافته است و روند خروج نیروهای فرانسوی از این کشور در ژانویه آغاز میشود.
پیش از این بورکینافاسو، نیجر و مالی، سنگال و حتی چاد با ثبات ترین و وفادارترین شریک فرانسه در آفریقا، نیز خواستار خروج نیروهای نظامی فرانسه از کشورهایشان شده بودند؛ اقدامی که به گفته تحلیلگران، بخشی از دگرگونی بنیادین در توافقات منطقهای با پاریس است.
به نوشته وبگاه پولیتیکو کاهش حضور و روابط نظامی فرانسه در آفریقا که به گفته تحلیلگران ناشی از درخواستها برای حاکمیت مستقل و ظهور بازیگران جدیدی مانند روسیه، چین و ترکیه است، در حالی اتفاق افتاده که امانوئل مکرون تلاش کرده این شکست بزرگ سیاسی و استراتژیک را با بیان اینکه تلاشهایی برای احیای نفوذ سیاسی و نظامی خود در قاره سیاه با ارائه یک استراتژی جدید نظامی انجام داده، تا حدودی ترمیم کند.
۱۱ سال بعد از آنکه فرانسوا اولاند، رئیس جمهور وقت فرانسه، رهبری ائتلاف نظامی علیه برخی گروههای مسلح در کشورهای آفریقایی برعهده گرفت و در نقش آزادیبخش خودنمایی کرد، قهرمانان سابق اکنون توسط موجی از درخواستها برای حاکمیت مستقل از آفریقا بیرون رانده می شوند؛ کاهش نفوذ فرانسه در آفریقا اما با ظهور بازیگران جدیدی مانند روسیه، ترکیه و چین و آمریکا و برخی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس همراه شده است که تلاش میکنند خلاء ناشی از عدم حضور نیروهای فرانسوی را پر کنند.
به نوشته روزنامه گاردین، طی ۵ سال اخیر از ۱۰ هزار سرباز فرانسوی حاضر در آفریقا، به سختی ۴ هزار نفر باقی مانده اند و پیش بینی میشود که این تعداد به کمتر از ۲ هزار نفرکاهش یابد. کاهش حضور نظامی فرانوسی اما محدود به کاهش نفرات نمانده است و در ماه های اخیر پس از بیانیههای چاد و سنگال، هفته گذشته دو هواپیمای جنگنده فرانسوی، پایگاه آجی کوسی در چاد را به مقصد فرانسه ترک کردند.
به نوشته وبگاه شورای روابط خارجی اتحادیه اروپا، این تحولات آخرین قطعات یک اثر دومینویی سقوط هستند که به گفته «داگاوه کومنان»، مورخ معاصر و کارشناس مسائل آفریقا، از سال ۲۰۱۷ آغاز شده است.
«جنابو سیسه» محقق بنیاد تحقیقات استراتژیک مستقر در پاریس با اشاره به اینکه در طرف فرانسوی این احساس وجود دارد که حضور نظامی در آفریقا یکی از آخرین نمادهای قدرت سخت و شناسنامه فرانسه به عنوان قدرت بزرگ جهانی بود و اکنون این نماد رنگ باخته است مدعی شد که روسیه از طریق نظامیان واگنر تلاش میکند تا بر مبنای دکترین نفوذ در قاره سیاه، از خلاء ایجاد شده بهره برداری کند.
یک دیپلمات سابق فرانسه در این باره میگوید: «ما از آفریقا بیرون رانده شدهایم و این یک واقعیت بسیار تلخ است.
حضور نظامی فرانسه در آفریقا
حضور نظامی فرانسه در آفریقا اما به سالهای پس از استقلال این کشورها برمیگردد جایی که بسیاری از دولتهای کشورهای آفریقایی که پیش از این مستعمره فرانسه بودند، برای تضمین بقای خود در برابر شورشیان مخالف و کودتای احتمالی، توافقنامههایی را با کشور مادر سابق امضا کردند.
فرانسه توانست در ۳۰ مورد مداخله نظامی که «مداخله استعمار نو» لقب گرفت، بین سالهای ۱۹۶۴ تا ۲۰۱۲، نفوذ خود را در این قاره تثبیت کند؛ نفوذی که با گذشت زمان رو به افول گذاشت.
در اواخر دهه ۱۹۹۰، نسل جدیدی از شهروندان در سراسر این قاره ظهور کردند که خواستار یک جنبش خواستار حاکمیت مستقل بودند که اکنون در قالب جنبشهای سیاسی و اجتماعی متبلور شده است.
خسوس پرز تریانا، تحلیلگر مسائل آفریقا در این باره میگوید: ناهنجاری که در رابطه فرانسه با مستعمرات سابقش در تمام زمینهها وجود دارد در خط مقدم مباحث امروز قرار گرفته است و امروز ما در زمان تغییر پارادایم نه تنها در زمینه نظامی، بلکه در زمینه اقتصادی هستیم.
در حال حاضر پایگاه اصلی فرانسه با ۱۵۰۰ سرباز در جیبوتی است، که یک سکوی لجستیکی و عملیاتی استراتژیک مشرف به یک مسیر دریایی کلیدی در تجارت جهانی و برای مداخله در خاورمیانه و اقیانوس هند است.
پس از اخراج فرانسه از مالی، بورکینافاسو و نیجر بین سالهای ۲۰۲۱ و ۲۰۲۴ که عمدتاً به دلیل شکست در برابر موج فزاینده درخواست استقلال حاکمیتی فراگیر در آفریقا رخ داد؛ ژان ماری بوکل، وزیر امور خارجه فرانسه طرحی برای کاهش حضور نظامی در این قاره. به امانوئل مکرون تحویل داد که جزئیات پیکربندی مجدد دستگاه نظامی این کشور را در قاره سیاه شرح میداد؛ درواقع این طرح با هدف کاهش فشارها بر روی مکرون و آبروداری از سوی دولت فرانسه ارائه شد.
رسانه های فرانسوی در باره این طرح گزارش دادند که پایگاه فرانسه در جیبوتی دست نخورده باقی خواهد ماند. اقدامی که به گفته «پرز تریانا» تحلیلگر آفریقایی تبار گاردین به این معنا بوده که فرانسویها میخواستند وانمود کنند که بیرون انداخته نمیشوند بلکه به میل خودشان کشورهای آفریقایی را ترک میکنند! چرا که اعلامیه چاد و سنگال ضربه بزرگی به غرور ملی و اعتبار بین المللی آنها بوده است؛ نام مکرون به عنوان کسی که نفوذ فرانسه در آفریقا را رها کرد در تاریخ خواهد ماند.
فرانسه و آفریقا؛ تاریخ پیچیده استعمار
رابطه فرانسه با آفریقا عمیقاً در تاریخ پیچیده استعمار، استثمار اقتصادی و تبادل فرهنگی ریشه دارد. فرانسه برای چندین دهه حضور قابل توجهی در مستعمرات سابق خود داشته است و از طریق پایگاه های نظامی، توافق نامههای اقتصادی و اتحادهای سیاسی اعمال نفوذ کرده است. با این حال، چشم انداز خروج فرانسه از آفریقا سؤالات مهمی را در مورد ثبات آینده و جایگاه جهانی فرانسه ایجاد کرده است.
امپراتوری استعماری فرانسه در آفریقا یکی از بزرگترین امپراتوری ها بود که سرزمینهای وسیعی در غرب، مرکز و شمال آفریقا را در بر میگرفت. پس از استقلال، فرانسه که تسلط سیاسی و اقتصادی را در مستعمرات سابق خود تضمین کرده بود، به اعمال نفوذ خود ادامه داد. شرکتهای فرانسوی از قراردادهای معدنی و قراردادهای تجاری سودآور سود میبردند، در عین حال ارتش فرانسه اغلب در درگیریهای محلی برای حفاظت از منافع فرانسه مداخله میکرد.
پیامدهای اقتصادی خروج از آفریقا
خروج فرانسه از آفریقا احتمالاً پیامدهای اقتصادی شدیدی برای پاریس خواهد داشت. کشورهای آفریقایی بازارهای قابل توجهی برای صادرات فرانسه هستند و شرکت های فرانسوی سرمایه گذاریهای گستردهای برای به تاراج بردن منابع طبیعی منطقه به ویژه در بخش انرژی و معادن آفریقا دارند. از دست دادن این بازارها و سرمایه گذاری ها می تواند منجر به رکود اقتصادی در صنایع کلیدی فرانسه شود.
صندوق بین المللی پول در یک چشم انداز جهانی پیش بینی کرده است که به دلیل توسعه اقتصادی کُند، فرانسه دیگر در پنج سال آینده جزو ده اقتصاد بزرگ جهان نخواهد بود و سهم برابری قدرت خرید فرانسه (PPP) از تولید ناخالص داخلی جهان از ۲.۲ درصد در سال ۲۰۲۹ به ۱.۹۸ درصد کاهش خواهد یافت.
بر اساس آخرین برآوردها، پیش بینی می شود بدهی عمومی فرانسه از ۱۱۵ درصد تولید ناخالص داخلی فراتر رود و کسری بودجه این کشور تا سال ۲۰۲۹ بیش از ۴ درصد باقی بماند. کمیسیون اروپا در واکنش به برنامه بودجه سال ۲۰۲۴ فرانسه پیشتر اعلام کرده بود که این برنامه نقض بالقوه مقررات مالی اتحادیه اروپا را در پی خواهد داشت.
علاوه بر این، منطقه فرانک سیافای، که ارزهای ۱۴ کشور آفریقایی را به یورو متصل میکند و قابلیت تبدیل آنها را تضمین میکند، یک عنصر حیاتی از نفوذ اقتصادی فرانسه است. کنار گذاشتن این ترتیبات پولی می تواند این اقتصادها را بی ثبات کند و منجر به زیان مالی برای فرانسه و کاهش اهرم اقتصادی آن در صحنه جهانی شود.
پیامدهای نظامی و استراتژیک
به نوشته پولیتیکو حضور نظامی فرانسه در آفریقا با پایگاههایی در جیبوتی، سنگال، ساحل عاج، و گابن و سایرین، قابل توجه است و به عنوان پایگاه های استراتژیک برای عملیات نظامی فرانسه در خاورمیانه و فراتر از آن عمل می کنند. عقب نشینیهای اخیر، توانایی فرانسه برای قدرت نمایی در سطح جهانی و پاسخ به تهدیدات امنیتی را به شدت کاهش خواهد داد.
پیامدهای ژئوپلیتیکی خروج از قاره سیاه
نفوذ فرانسه در آفریقا سنگ بنای استراتژی دیپلماتیک جهانی آن است. اخراج نیروهای فرانسه احتمالاً منجر به خلاء قدرتی می شود که دیگر قدرت های جهانی مانند چین، روسیه و ایالات متحده مشتاق پر کردن آن هستند. این کشورها نفوذ آفریقایی خود را از طریق سرمایه گذاری، همکاری نظامی و تعاملات دیپلماتیک گسترش داده اند. خروج فرانسه می تواند این روند را تسریع کند و نفوذ ژئوپلیتیک آن را کاهش دهد.
علاوه بر این، اگر آفریقا از حمایت از فرانسه در مجامع بین المللی مانند سازمان ملل دست بردارد، موقعیت دیپلماتیک فرانسه ممکن است تضعیف شود. کشورهای آفریقایی به طور مکرر از فرانسه در رای گیریهای مهم حمایت می کردند و به پاریس نفوذ بیشتری در مسائل بین المللی میدانند. بدون این حمایت، فرانسه ممکن است به طور فزاینده ای در فرآیندهای تصمیم گیری جهانی منزوی شود.
تاثیر سیاسی عقب نشینی از آفریقا در داخل فرانسه
عواقب عقب نشینی از آفریقا در داخل فرانسه نیز طنین انداز خواهد شد. رکود اقتصادی و از دست دادن نفوذ جهانی میتواند به بی ثباتی سیاسی در این کشور دامن بزند و جنبشهای راست افراطی و چپ افراطی از این مسائل برای به چالش کشیدن وضعیت موجود سوء استفاده کنند. تصور کاهش قدرت ملی می تواند به افزایش ناسیونالیسم و بیگانه هراسی منجر شود و جامعه فرانسه را بیش از پیش دوقطبی کند. دولت فرانسه همچنین ممکن است به دلیل زیر پا گذاشتن تعهدات خود در قبال آفریقا و کنار گذاشتن متحدان دیرینه با انتقاد شدید روبرو شود. این امر میتواند منجر به یک محیط سیاسی متلاطم شود و مشروعیت دولت فرانسه را تضعیف کند.
خروج احتمالی فرانسه از آفریقا خطرات قابل توجهی را به همراه دارد که میتواند به زوال این کشور به عنوان یک قدرت جهانی سرعت بخشد. زیانهای اقتصادی، کاهش تواناییهای نظامی، کاهش نفوذ ژئوپلیتیک و آشفتگی سیاسی داخلی که ممکن است به دنبال چنین اقدامی رخ دهد، اهمیت آفریقا را برای منافع ملی فرانسه نشان میدهد. درواقع آینده فرانسه و جایگاه آن در جهان ممکن است به انتخابهایی که در تعاملات با کشورهای آفریقایی انجام می دهد، بستگی داشته باشد.
برای دههها، حضور نظامی فرانسه در آفریقا کاهش پیدا کرده است؛ محدودیتهای بودجه، پایان قراردادهای نظامی و تغییر اولویتهای ژئوپلیتیکی، همگی در این کاهش نقش دارند. بخشهای خاصی از هسته دیپلماتیک فرانسه سالها پیش، از بسته شدن این پایگاهها حمایت کردند. اما این تصور با مقاومت شدید بخشهایی از تشکیلات نظامی فرانسه مواجه شد که استدلال میکردند که این پایگاهها برای جمعآوری اطلاعات، همکاریهای نظامی و قابلیتهای واکنش به بحران، حیاتی هستند.
نظر شما