تحولات منطقه

«مرد باش، مرد که گریه نمی‌کنه/ مرد است و مردی‌اش/ مرد باید که در کشاکش دهر سنگ زیرین آسیا باشد/ مشکلی نیست که آسان نشود مرد باید که هراسان نشود و...»

فرار بی‌قرار مردان!
زمان مطالعه: ۱۳ دقیقه

ظرف ادبیات فاخر ما لبریز از توصیف‌های اینچنینی است که بعضی از آن‌ها را به غلط و بعضی دیگر را به‌درستی برای ترسیم چهره متفاوتی از مردان جامعه در برابر جنس مخالفشان ساخته‌اند.
غافل از آنکه این روزها مردانی را دیده‌ایم که نه در خلوت که در عیان، مثل ابر بهار اشک می‌ریزند، مردانی که زیر میز می‌زنند و شاید هم نامردی کنند، مردانی که برخلاف تصور عبید زاکانی دیگر سنگ زیرین آسیا نیستند، مردانی که پس از آنکه هراسان می‌شوند، فرار را بر قرار ترجیح می‌دهند.
فرار مردان از خانه، آن هم از خانه‌ای‌ که باید محلی برای قرار و آرامش و تکیه‌گاهی مطمئن برای خانواده باشد با هیچ یک از توصیف‌های آمده در تاریخ ادبیات فارسی ما همخوانی ندارد.
مردانی که یک‌شبه می‌روند و تمام پل‌های ساخته پشت سرشان را به یکباره خراب می‌کنند حتماً انگیزه‌ای برای فرارشان دارند.

انگیزه را در مشکلات اقتصادی و فشارهای اجتماعی ببینید
امان‌الله قرایی مقدم، جامعه‌شناس، انگیزه این عده از مردان را در تاب نیاوردن در برابر مشکلات اقتصادی و ناتوانی در تأمین معاش می‌داند و به خبرنگار ما می‌گوید: در شرایطی که مردان خانواده قادر به تأمین نیازهای اساسی و متعارف زندگی خود نیستند، احساس ناتوانی و خجالت در برابر همسر و فرزندانشان به حدی می‌رسد که برخی از آن‌ها مجبور به ترک خانه می‌شوند. در این میان، مردان ایرانی که با هنجارهای فرهنگی و دینی خاصی تربیت شده‌اند، معمولاً برای حفظ حرمت و عزت خانواده خود حاضر نیستند همسر و فرزندانشان را رها کنند، مگر در شرایطی که به‌شدت زیر فشار اقتصادی و اجتماعی قرار بگیرند. این مشکل تنها به یک مسئله فردی محدود نمی‌شود؛ بلکه یک بحران اجتماعی است که ریشه در مشکلات معیشتی و اقتصادی دارد.
او می‌افزاید: مردانی که در تلاش‌اند در برابر خانواده‌ خود احساس مسئولیت کرده و نیازهای زندگی را تأمین کنند، وقتی متوجه می‌شوند درآمدشان کفاف این نیازها را نمی‌دهد، احساس درماندگی و شرمندگی می‌کنند. این وضعیت فشار شدیدی به روحیه این افراد وارد کرده و برخی از آن‌ها به دلیل ناتوانی در تأمین هزینه‌ها و جلوگیری از آسیب‌های احتمالی به خانواده، از خانه فرار می‌کنند. همچنین برخی از اقشار جامعه، ازجمله کارمندان، بازنشستگان و کارگران به دلیل مشکلات اقتصادی و کمبود فرصت‌های شغلی، در مواجهه با این فشارها مجبور می‌شوند در جست‌وجوی راه‌حلی برای فرار از وضعیت خود، خانه را ترک کنند. در شرایطی که درآمدهای ماهانه به حدی کم است که نمی‌تواند خانواده را از مشکلات اقتصادی نجات دهد، فرار از خانه به عنوان یک واکنش احساسی و گاهی اوقات به عنوان یک راه‌حل موقتی به نظر می‌رسد.

بد سرپرستی، عامل اصلی بروز آسیب‌های اجتماعی است
قرایی مقدم یکی از مهم‌ترین عوامل در بروز انواع آسیب‌های اجتماعی در جامعه به‌ویژه در میان فرزندان را بدسرپرستی عنوان می‌کند و می‌گوید: بسیاری از مشکلات مانند فرار دختران، رابطه‌های نامشروع، ورود جوانان به دنیای موادمخدر و صدمات روحی و روانی به خانواده‌ها، ریشه در این معضل دارند. بدسرپرستی می‌تواند اثرات منفی عمیقی بر روح و روان فرزندان بگذارد و مسیر زندگی آن‌ها را به سمت آسیب‌های اجتماعی سوق دهد.
این مشکل زمانی حادتر می‌شود که مرد خانواده خانه را ترک می‌کند و در نتیجه فرزندان و همسر، به دلیل حضور نداشتن سرپرست یا حمایت‌های کافی، وارد روابط نادرست و خطرناک می‌شوند. در چنین شرایطی فرزندان به‌راحتی به دام افرادی می‌افتند که از مشکلات آن‌ها سوءاستفاده می‌کنند.
این جامعه‌شناس به یکی از تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده اشاره و بیان می‌کند: در یکی از بررسی‌هایی که در یک شهرستان صورت گرفت، مشخص شد از میان ۸۶۰ زن شوهردار در مدت ۶ ماه، حدود ۳۳ درصد آن‌ها به دلیل مشکلات اقتصادی و اجتماعی، اقدام به برقراری روابط نامشروع با مردان بیگانه کرده بودند. این زنان به دنبال یافتن راهی برای بهبود شرایط زندگی خود و افزایش درآمد، به این روابط رو آورده بودند. همچنین در یک تحقیق دیگر که درباره ۱۵۰ دختر و ۱۵۰ پسر بود و در نزدیکی تهران انجام شد، نتایج نشان داد یکی از دلایل اصلی رفتارهای نامناسب این گروه‌ها، بدسرپرستی و نبود نظارت و کنترل در خانواده‌ها بود. این فرزندان در مواجهه با مشکلات روحی و خانوادگی به دنبال فرار از خانه و یافتن روابط خارج از خانواده می‌افتادند که در نهایت منجر به آسیب‌های بیشتر می‌شد.
به گفته قرایی‌مقدم، در جامعه‌ای که بدسرپرستی و بی‌سرپرستی رو به افزایش است، آسیب‌های اجتماعی ازجمله اعتیاد، روابط نادرست و بزهکاری در میان فرزندان شایع‌تر می‌شود. او تصریح می‌کند: بی‌توجهی به نیازهای روانی و عاطفی فرزندان و نبود یک سرپرست مسئول، موجب می‌شود این افراد در دام افراد سودجو گرفتار و در نهایت آسیب‌های جسمی و روحی زیادی را متحمل شوند. توجه به مسائل اقتصادی و اجتماعی خانواده‌ها و ارائه حمایت‌های لازم برای پایداری روابط خانوادگی و حمایت از سرپرستان خانواده از ضروریات است. مسئولان و نهادهای اجتماعی باید تدابیر ویژه‌ای برای پیشگیری از بدسرپرستی و ارائه خدمات حمایتی برای خانواده‌ها درنظر داشته باشند تا از بروز آسیب‌های اجتماعی جلوگیری شده و سلامت روانی و اجتماعی خانواده‌ها حفظ شود.

اقتدار مشروع پدران و تأثیر آن بر ساختار خانواده
وی با تأکید بر اینکه مادر در ساختار خانواده، نقش کلیدی در مدیریت خانه و تربیت فرزندان دارد، عنوان می‌کند: اما آنچه در نهایت قدرت و ثبات درون خانواده را شکل می‌دهد، اقتدار مشروع پدر است. این اقتدار به معنای سلطه یا قدرت غیرعادلانه نیست، بلکه به معنای حاکمیت قانونی و مشروع پدر بر خانواده است که در آن نظرات، تصمیمات و هدایت‌های او از سوی همسر و فرزندان پذیرفته می‌شود. درواقع اقتدار مشروع پدر به‌طور معمول موجب می‌شود درون خانه به‌ویژه در میان فرزندان، نظم و انضباط برقرار شود و آن‌ها در مسیر درست رشد و تربیت قرار گیرند. زمانی که پدر خانه چه به علت مشکلات اقتصادی، چه اجتماعی یا خانوادگی، از خانه خارج می‌شود، خلأ این اقتدار به‌سرعت خود را نشان می‌دهد و فرزندان به‌ویژه در سنین حساس نوجوانی و جوانی، به‌راحتی در معرض آسیب‌های اجتماعی قرار می‌گیرند.
او در پاسخ به این پرسش که آیا می‌توان در میان مردان، فرهنگی را جا انداخت که در مواقع بحرانی به جای فرار از خانه، با مشکلات روبه‌رو شوند و سعی در حل آن‌ها داشته باشند، اظهار می‌کند: یکی از مسائل حیاتی و اساسی در زندگی، تأمین نیازهاست. در شرایطی که حقوق‌ پایین است و هزینه‌های زندگی روز به روز افزایش می‌یابد، مردان سرپرست خانواده‌ها با چالش‌های اقتصادی جدی روبه‌رو هستند. در حال حاضر گزارش‌ها نشان می‌دهند درصد زیادی از جامعه زیر خط فقر قرار دارند و این وضعیت فشار سنگینی بر خانواده‌ها وارد می‌کند.
برای حل این مشکلات، فرهنگ‌سازی و آگاهی‌بخشی تنها زمانی مؤثر خواهد بود که اولویت اصلی دولت و نهادهای اجتماعی، حمایت از خانواده‌ها و بهبود وضعیت معیشتی آن‌ها باشد. این فرایند باید با ارتقای سطح رفاه اجتماعی آغاز شود؛ به این معنی که دولت باید از طریق وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی، به تأمین نیازهای اولیه خانوارها پرداخته و حمایت‌های لازم را برای خانواده‌های کم‌درآمد فراهم کند.
این جامعه‌شناس با اعتقاد به اینکه خانواده به‌عنوان سلول بنیادی جامعه شناخته می‌شود، می‌گوید: اگر خانواده‌ای از هم بپاشد یا نتواند نیازهای اساسی خود را تأمین کند، می‌تواند منجر به بروز مشکلات اجتماعی گسترده‌تر شود. وقتی پدر خانواده به‌خاطر ناتوانی در تأمین نیازهای خانواده، احساس شرمندگی می‌کند، در برخی موارد به ترک خانواده رو می‌آورد. این مشکل نه تنها در شهرهای بزرگ مانند تهران، مشهد، اصفهان و شیراز بیشتر مشاهده می‌شود، بلکه به علت فشارهای اقتصادی، در این مناطق میزان آسیب‌های اجتماعی ازجمله فرار از خانه، اعتیاد و دزدی بیشتر است. اما در شهرهای کوچک و روستاها به‌دلیل حس قبح اجتماعی و اهمیت بالای حفظ آبرو، این مسائل به‌طور کمتری مشاهده می‌شود. در این مناطق، بسیاری از افراد برای جلوگیری از شرمندگی و حفظ آبروی خانواده، به‌سختی در تلاش‌ هستند زندگی روزمره را تأمین کنند، هرچند سطح نیازهای زندگی بسیار محدود است.
قرایی مقدم به نقش اساسی دولت اشاره می‌کند و می‌افزاید: دولت باید به‌طور جدی به تأمین رفاه اجتماعی و پوشش نیازهای اساسی خانوارها بپردازد. وقتی دولت امکاناتی چون برق، گاز، تلفن، بهداشت، درمان و دیگر خدمات اجتماعی را فراهم می‌کند، در حقیقت رفاه اجتماعی را برای شهروندان تأمین می‌کند. این اقدامات به‌ویژه برای بازنشستگان، کارمندان و کارگران ضروری است. سیاست‌های دولت باید به‌گونه‌ای طراحی شوند که خانواده‌ها بتوانند با درآمدهای کم خود، حداقل نیازهای اولیه را تأمین کنند. به‌طور خاص باید به خانواده‌های پرجمعیت توجه ویژه‌ای شده و کمک‌های بیشتری برای رفع مشکلات اقتصادی آن‌ها ارائه شود. براساس آمارهای موجود، حدود ۳۵میلیون نفر از جمعیت کشور در حال حاضر در فقر زندگی می‌کنند. این آمار نگران‌کننده نشان‌دهنده ضرورت اقدام فوری دولت در راستای تأمین نیازهای زندگی برای این افراد است. ‌
او یکی از ریشه‌های اصلی مشکلات خانوادگی و اجتماعی در جامعه امروز را توقعات نابجا و چشم و هم‌چشمی‌ها می‌داند و بیان می‌کند: در گذشته، خانواده‌ها با ارزش‌ها و هنجارهای فرهنگی و زندگی ساده کنار می‌آمدند. اما امروزه بسیاری از خانواده‌ها به دلیل مقایسه خود با دیگران و داشتن توقعات غیرواقعی، دچار مشکلات اقتصادی و خانوادگی می‌شوند. چشم و هم‌چشمی در بسیاری از موارد موجب فشار به مردان سرپرست خانواده‌ می‌شود. در حالی که مردان به دلیل مشکلات مالی و فشارهای اقتصادی نمی‌توانند خواسته‌های غیرمنطقی همسرانشان را تأمین کنند، دچار احساس ناتوانی و شرمندگی شده و در برخی موارد حتی از خانواده فرار می‌کنند. در این شرایط، نقش زنان در واقع‌بینی و کاهش توقعات بسیار مهم است. باید توجه داشت مقایسه‌های نادرست و تفاخر اجتماعی می‌تواند موجب بروز بحران‌های خانوادگی شود. برای جلوگیری از این مشکلات، لازم است همه اعضای خانواده به جای ظاهرگرایی، بر ارزش‌های خانوادگی و همدلی تمرکز کنند.

ترک منزل مردان؛ بحران اجتماعی یا نقص حقوق قانونی
آرمان حسینی روزبهانی، وکیل پایه یک دادگستری درخصوص اینکه وکلای دادگستری با مسائل و اختلافات خانوادگی و زناشویی ازجمله موضوع ترک منزل توسط مردان در دوران فعالیت خود مواجه هستند، به خبرنگار ما می‌گوید: برپایه قوانین ایران، اصطلاح «فرار مردان از منزل» به‌طور خاص تعریف قانونی ندارد، اما اگر بخواهیم این موضوع را در قالب یکی از عناوین قانونی قرار دهیم، می‌توان آن را ذیل «ترک انفاق» بررسی کرد.
در قانون ایران، تأمین معاش خانواده به‌ویژه پرداخت نفقه زوجه (همسر) بر عهده مردان است. در صورتی که مردی به پرداخت نفقه همسر خود اقدام نکند، همسر او می‌تواند دو اقدام حقوقی انجام دهد. نخست، شکایت حقوقی برای مطالبه نفقه و دوم شکایت کیفری با موضوع ترک انفاق. قانون‌گذار برای حمایت از زنان در این زمینه اقدامات کیفری انجام داده و مردان را ملزم به تأمین نفقه همسر و فرزندان خود کرده است.
او ادامه می‌دهد: حمایت قانونی از زنان در موضوع نفقه در سطح کیفری تقویت شده است، اما حمایت از نفقه فرزندان کمی ضعیف‌تر است. براساس قوانین موجود، مردان موظف به تأمین نفقه فرزندان خود هستند.
البته در صورتی که مردی قادر به پرداخت نفقه فرزندان نباشد، مادر می‌تواند این مسئولیت را بر عهده بگیرد، زیرا وظیفه نگهداری و سرپرستی فرزندان هم بر عهده پدر و هم بر عهده مادر است.
همچنین حمایت قانونی از نفقه فرزندان، به‌ویژه در سنین پایین‌تر از نظر کیفری کمتر از حمایت نفقه زن است، اما در هر صورت تأمین معاش خانواده به‌خصوص برای زنان و فرزندان، از اولویت‌های قانونی محسوب می‌شود.

عوامل مؤثر بر فرار معنوی و فیزیکی مردان از منزل
حسینی با بیان اینکه فرار از منزل به دو شکل «فرار معنوی» و «فرار فیزیکی» می‌تواند رخ دهد، توضیح می‌دهد: در صورتی که صحبت از فرار معنوی (که به طلاق عاطفی نیز شناخته می‌شود) باشد، عوامل متعددی می‌توانند در ایجاد این وضعیت نقش داشته باشند. ازجمله مهم‌ترین عواملی که در این نوع از فرار مؤثرند، می‌توان به سوءرفتار خانم‌ها اشاره کرد. پرخاشگری‌ بانوان، درک نکردن مشکلات مردان و در برخی موارد رفع نشدن نیازهای جنسی مرد، می‌توانند زمینه‌ساز این نوع از جدایی عاطفی شوند. همچنین وابستگی زن به خانواده‌اش (مانند پدر، مادر، خواهر و سایر بستگان) و دخالت‌های مکرر خانواده‌اش در زندگی زناشویی از دیگر عواملی هستند که به فرار معنوی یا طلاق عاطفی منجر می‌شوند. در مقابل اگر صحبت از فرار فیزیکی یا ترک منزل به‌طور کامل باشد، عوامل مختلفی در این زمینه تأثیرگذارند. یکی از مهم‌ترین این عوامل، اعتیاد است که می‌تواند موجب ترک زندگی مشترک توسط مردان شود. فقر و نبود کفایت مالی نیز از عواملی هستند که مردان را به ترک منزل و زندگی مشترک سوق می‌دهند، به‌ویژه زمانی که مرد نتواند نیازهای مالی خانواده را تأمین کند. بیکاری نیز یکی دیگر از عوامل مؤثر است که می‌تواند موجب مشکلات جدی در زندگی زناشویی و در نهایت ترک منزل توسط مردان شود. علاوه بر این، گاهی اوقات مردان به دلیل وابستگی به زنان دیگر (که ممکن است خارج از چارچوب ازدواج باشد) به ترک منزل اقدام می‌کنند. این نوع روابط خارج از زندگی زناشویی می‌تواند موجب بروز مشکلات جدی در ارتباطات خانوادگی و در نهایت به جدایی و ترک منزل منجر شود.
به گفته عضو کانون وکلای دادگستری مرکز، تأمین نفقه همسر و فرزندان طبق قوانین ایران بر عهده مرد است و در صورتی که مرد از پرداخت نفقه خودداری کند، همسر یا فرزندان زیر سن قانونی، می‌توانند از او شکایت کنند.
این وکیل پایه یک دادگستری تصریح می‌کند: این شکایت می‌تواند به دو صورت حقوقی و کیفری مطرح شود. در صورتی که موضوع از طریق شکایت حقوقی مطرح شود، دادگاه با رسیدگی به میزان زمان‌هایی که مرد از پرداخت نفقه خودداری کرده، مبلغ دقیق نفقه معوقه را تعیین می‌کند. این مبلغ توسط کارشناس و با توجه به شرایط مالی و وضعیت اقتصادی مرد مشخص می‌شود. سپس مرد موظف می‌شود مبلغ مشخص شده را پرداخت کند. اگر مرد از پرداخت نفقه خودداری کند، دادگاه می‌تواند برای وصول این مبلغ از واحدهای اجرای احکام اقدام کند. در این شرایط، حساب‌های بانکی مرد توقیف و در صورت وجود اموال دیگر مانند خودرو یا ملک، آن‌ها نیز تا سقف مبلغ معوقه توقیف خواهند شد. در زمینه شکایت کیفری، در صورتی که مرد ترک انفاق کند، یعنی نفقه همسر و فرزندان خود را نپردازد، مجازات زندان برای او در نظر گرفته می‌شود. براساس قانون مجازات اسلامی و قانون حمایت از خانواده، ترک انفاق جرم محسوب می‌شود و مرد باید پاسخگوی این جرم در دادگاه باشد. مجازات این جرم می‌تواند شامل حبس و دیگر جریمه‌های قانونی باشد.

مشکلاتی که نیاز به مشاوره دارد نه دادگاه
حسینی خاطرنشان می‌کند: در صورتی که مرد یا زن، سرپرستی فرزند خود را به‌درستی انجام ندهد یا فرزند رها شده باشد، قانون حمایت از کودکان بدسرپرست و بی‌سرپرست وارد عمل می‌شود. این قانون به‌ویژه در مواقعی که یکی از والدین، فرزند را رها کرده باشد یا پدر و مادر توانایی یا اراده نگهداری از کودک را نداشته باشند، وارد عمل شده و فرزند می‌تواند تحت پوشش اداره بهزیستی قرار گیرد.
براساس این قانون ممکن است فرزندانی که به دلایل مختلف از پدر و مادر خود جدا شده‌اند، به عنوان فرزندخوانده به سایر خانواده‌ها سپرده شوند.او در پاسخ به این پرسش که چه تدابیری را می‌توان لحاظ کرد تا زوجین مشکلات خانوادگی خود را به صورت مسالمت‌آمیز حل کنند، می‌گوید: این موضوع بیشتر جنبه‌های جامعه‌شناسی و روان‌شناسی دارد تا جنبه‌های حقوقی. از نظر من اقدامات حقوقی و قضایی به‌طور طبیعی با قوای قهریه و اجبار همراه هستند و نمی‌توانند به‌طور مستقیم به حل مسالمت‌آمیز اختلافات میان زوجین کمک کنند.
مراجع قضایی و دستگاه‌های حقوقی به‌طور معمول تلاش می‌کنند اختلافات زوجین را به شکل داوری یا از طریق واحدهای مشاوره حل و فصل کنند. آن‌ها به دنبال این هستند طرفین را به توافق برسانند و از طلاق و اختلافات شدید جلوگیری کنند. این نوع ارجاعات به داوری یا مشاوره اغلب به صورت تشریفاتی و با سرعت انجام می‌شود و در بسیاری از موارد به نتایج مطلوبی نمی‌رسد. این فرایند ممکن است تنها جنبه ظاهری داشته و به دلیل نبود وقت کافی یا توجه لازم، نتایج مورد انتظار را به همراه نداشته باشد.
حسینی معتقد است: انتظار از حقوقدان‌ها و دادگاه‌ها برای حل مسالمت‌آمیز اختلافات خانوادگی به‌طور کامل، واقع‌بینانه نیست. متخصصان روان‌شناسی، جامعه‌شناسی و مشاوره خانواده به دلیل آگاهی بیشتر از ویژگی‌های فردی، عاطفی و اجتماعی زوجین می‌توانند در این زمینه مؤثرتر عمل کنند.
این متخصصان می‌توانند شیوه‌های مسالمت‌آمیز برای حل مشکلات خانوادگی ارائه دهند و به دو طرف کمک کنند مشکلات خود را بدون نیاز به دخالت قوه قضائیه حل کنند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha