روزانه در شهرهای بزرگ و تاریخی ایران بافتهای قدیمی به شکل گسترده تخریب و با خانههای نوساز جایگزین میشوند که این رویه مشکلاتی از جهات مختلف مانند بحران هویت و شکسته شدن هویت محلهای، ناسازگاری کالبدی فضاها و بهطور کلی سردرگمی در سنت و مدرنیته به همراه دارد.
شهرسازی مدرن بدون در نظر گرفتن ویژگیهای هویت و اصالت شهری و شاخصههای حیات پایدار آن، یکی از مهمترین این تهدیدها علیه میراث تاریخی است. اینگونه از شهرسازی، حتی اگر کنترلشده و با برنامه هم باشد، باز ممکن است منجر به تخریب ناگهانی و وسیع میراث تاریخی شود، زیرا هر آنچه که در نگاه اول کهنه و فرسوده و بلااستفاده به نظر میرسد را با بولدوزر نابود کرده و از میان برمیدارد؛ بدون توجه به این موضوع که میراث تاریخی هر منطقه پیونددهنده ما با گذشته است.
این روزها در یزد بناهایی در سطح شهر ارتفاع میگیرند که تناسبی با نخستین شهر خشتی جهان ندارند و نوع معماری آن تفاوت فاحشی با معماری سنتی و ایرانی دارد!
اگر چه برخی از مسئولان سعی کردهاند بسیاری از خانههای تاریخی و قدیمی را از گزند بساز و بفروشها مصون نگاه دارند اما واقعیت این است که همان تعداد خانههای تاریخی یزد نیز عمدتاً در حال تبدیل به هتل، بومگردی، رستوران و کافه و گالری هستند و در نتیجه بافت تاریخی یزد عاقبت به ویترین و دکوری برای گشت و گذار و اقامت گردشگران تبدیل خواهد شد.
چیره شدن اقتصاد بر معماری اسلامی
دکتر منصور فلامکی، معمار و شهرساز ایرانی و چهره ماندگار معماری ایران در خصوص تغییرات و تفاوتهای معماری مدرن و سنتی در شهرهای ایران به ما میگوید: سالهاست اقتصاد شهری بر معماری و حتی اندیشههای مذهبی معماری حاکم شده، دیگر اندیشههای مذهبی و ملی ما در معماری ساختمانهای بزرگ کلانشهرها جایگاهی ندارد، به نظر میرسد بیشتر مهندسان معماری در ساختوسازها به مقوله نمازگزاری و قبله بیتوجه شدهاند و مدیریت شهری نیز اهمیتی به این موضوع نمیدهد؛ چرا که قوانین مربوط به شهرسازی از سال ۱۳۱۲ به این سو فقط یکبار برای همیشه ایجاد شده و اکنون قانون مدنی جاری در کشور با قوانین شهرسازی ما انطباق ندارد.
این استاد دانشگاه اظهار میکند: اگرچه حدود ۵۵ سال پیش مرحوم مهندس ناصر بدیع گامهایی برای سروسامان دادن به این وضعیت برداشت و سمپوزیوم معماری ایران را تأسیس کرد، اما متأسفانه در تبدیل نتایج این سمپوزیوم به مسکن و شهرسازی و سپس در وزارت مسکن همه اقدامات علمی انجام شده به فراموشی سپرده شد و وضعیت موجود رقم خورد.
وی یادآور میشود: تمامی موارد عنوان شده، مشکلاتی است که وجود دارد و نمیتوان بدون توجه به آنها انتظار داشت آشفتگیهای موجود در شهرسازی و خانه سازی برطرف شود.
بیگانگی با فرهنگ ایرانی
چهره ماندگار معماری ایران با اشاره به این موضوع که از چند دهه پیش در مناطق مختلف کشور شاهد تخریب خانههای قدیمی و تبدیل آنها به سازههای آپارتمانی چندطبقه هستیم، اذعان میکند: در این رابطه ایرادهای فراوانی بر این بناها وارد است و این مسئله از هماکنون به عنوان مقولهای حلنشدنی تلقی میشود؛ زیرا معماران ما نمیدانند نارسایی در ساخت این بهاصطلاح خانههای نوساز از کجا نشأت میگیرد.
فلامکی عنوان می کند: آنچه مسلم است اینکه هیچیک از معلمان دانشگاهی این رشته از وضعیت موجود رضایت ندارند، چراکه ساختوسازهای جدیدی که با عنوان ساختمانهای مدرن از آنها نام برده میشود، با فرهنگ خانهسازی و فرهنگمحلهای مناطق مختلف کشور بیگانه است و در واقع مشخص نیست این بناها توسط چه افرادی و برای چه کسانی در شهرهای کوچک، بزرگ و حتی شهرهای قدیمی بهطور یکسان ساخته میشود.
وی معتقد است: آپارتمانهایی که از آنها به عنوان خانههای مدرن نام برده میشود، حریمی برای خانوادهها در زندگی قائل نیست که این ویژگی متناسب با فرهنگ ایرانی ما نیست و اینگونه سنجشها بهدرستی در ایران صورت نگرفتهاست.
دکتر فلامکی می گوید: اگر بخواهم به تاریخچه آپارتمانسازی در ایران اشاره کنم باید بگویم قدمتی مشابه با آپارتمانسازی در کشورهای اروپای شمالی دارد. با این تفاوت که در ایران آپارتمان در گذار از سالهای پهلوی اول به دوم به عنوان خانه یعنی محل سکونت دائمی افراد خانواده ساخته نمیشد، بلکه به عنوان واحدهای سازمانی برای سکونت موقت خانواده کارکنانی که حداکثر برای چهار سال از شهری به شهر دیگر مأمور به خدمت میشدند، ساخته شده بود، به این ترتیب در جامعه ایرانی مفهوم خانه و آپارتمان متفاوت بود و آپارتمان خانه محسوب نمیشد.
آبانبارهایی که پارکینگ شدند
وی در خصوص سبک معماری ایرانی اسلامی میگوید: وقتی پذیرای دین اسلام شدیم در حوزه معماری صاحب سبک بودیم که در سطح جهانی بسیار ارزشمند بود، با پذیرفتن دین مبین اسلام نیز اندیشههای اسلامی به آن افزوده شد و زیبایی فضای شهری افزایش یافت.
این استاد دانشگاه بیان میکند: در واقع از سالهای پس از ورود اسلام به ایران تا ۹۰ سال گذشته معماران در شهرهای بزرگ تا جایی که میتوانستند از اندیشههای متکی بر مذهب تشیع پیروی کردند، اما از آنجا که نتوانستند این اندیشهها را با فناوری هماهنگ کنند به مرور زمان به فراموشی سپرده شد.
دکتر فلامکی با اشاره به اینکه در ساخت خانههای قدیمی معماران ایرانی ۶ جهت - شمال، جنوب، شرق، غرب، توجه به آسمان و اهمیت زیرِ سطح زمین- را میشناختند، ادامه میدهد: ازاینرو، عمق زمین نه تنها دورانداختنی نبود، بلکه مکان مقدسی محسوب میشد که آبانبارِ خانه و سرداب -آب پاکیزه و محل نگهداری مواد غذایی در فصلهای گرم سال- در آن قرار داشت، اما اکنون در معماری مدرن زیر زمینِ خانهها به انباری و یا پارکینگ خانهها تبدیل شده است.
چهره ماندگار معماری ایران میافزاید: در خانههای قدیمی پنجرهها از مصالح بومی ساخته میشد و شکل و اندازه آنها متناسب با حیاط خانه بود و بهگونهای ساخته میشد که اگر ساکنان خانه، کف اتاق مینشستند، میتوانستند گلهای باغچه و حوض داخل حیاط را هم ببینند، اما اکنون در معماری به اصطلاح مدرن، این امکان وجود ندارد.
فضاهای فقیر
وی در خصوص تأثیر و تبعات اقتصاد روی معماری نیز بیان میکند: با توجه به اینکه سود بساز بفروشها در تراکم بالا و افزایش تعداد اتاقها تعریف میشود و توجه به کیفیتِ رفاه سکونتی خانهها از سود آنها میکاهد؛ بنابراین در بسیاری از نوسازیهای سالهای اخیر با تمرکز بر ساخت واحدهایی با تعداد اتاقهای بیشتر– دو، سه و چهار خوابه- معیارهای علمی معماری نادیده گرفته شده است.
وی می گوید: این موضوع موجب شده معماری سکونتیِ فضاهای محلی و شهری ما را با تخریب خانههای قدیمی و تبدیل آنها به ساختمانهای بیکیفیت چند طبقه، به فضاهایی فقیر تبدیل کنند که هیچ شباهتی با خانهسازی ایرانی که دنیا آن را به عنوان یکی ازانواعِ بهینه خانهسازی میشناسد، ندارد و به نظر من نمیتوان این آپارتمانها را خانه تلقی کرد.
فلامکی با اشاره به اینکه در دانشگاههای معماری ما دو اندیشه رایج است میافزاید: اندیشه نخست، اندیشهای است که بر اساس شاخصهای علمی شکل گرفته و ساختمانها با توجه به نوع کاربری آنها و خانهها با در نظر گرفتن رفاه سکونتی اعضای خانواده ساخته میشود اما اندیشه دوم بر محوریت مدرنسازی و تراکم سکونتی میچرخد که توجهی به شاخصهای علمی معماری ندارد و براساس تعداد اتاقها - نه کیفیت آنها و میزان رفاهی که باید برای ساکنان آن فراهم باشد- تعریف میشود. وی در این راستا یادآور میشود: بر همین اساس حسابِ معمارانی که در حوزه خانهسازی طبق اصول علمی معماری فعالیت دارند و رفاهِ سکونتیِ خانهها را قربانی تراکمِ سکونتی نمیکنند از حسابِ معاملاتملکیها و سرمایهگذاران عرصه و اعیان که تفاوتی میان ساختِخانه و آغل قائل نیستند، جداست.
۱۶ دی ۱۴۰۳ - ۱۴:۳۲
کد خبر: ۱۰۳۹۹۶۴
گذر زمان خیلی چیزها را تغییر داده است. شهرها، خیابانها، سبک زندگی، مشاغل و خانههای امروزی دیگر هیچ شباهتی با تاریخ ندارند و دامنه این تغییر حتی به واژهها رسیده، آنچنانکه بافتهای تاریخی را نیز «بافت فرسوده» اطلاق میکنیم.
زمان مطالعه: ۶ دقیقه
منبع: روزنامه قدس
نظر شما