«اللَّهُمَّ قَرِّبْنِی فِیهِ اِلَی مَرْضَاتِکَ وَ جَنِّبْنِی فِیهِ مِنْ سَخَطِکَ وَ نَقِمَاتِکَ وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِقِرَاءَةِ آیَاتِکَ بِرَحْمَتِکَ یَا اَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ».
خدایا مرا در این ماه به خشنودیات نزدیک کن، و از خشم و انتقامت برکنار دار، و به قرائت آیاتت موفق کن، ای مهربانترین مهربانان.
شرح و تفسیر:
این دعا، مسیر تکامل روحی انسان را از طریق قرب به رضایت الهی و دوری از سخط و نقمت او ترسیم میکند. در نگاه عرفانی، قرب به مرضات الهی نه صرفاً انجام افعال صالح، بلکه فنا در اراده و مشیت حق است، جایی که ارادهی عبد عین ارادهی معبود گردد و خواست او در جریان عشق الهی رنگ گیرد. عبارت «اللَّهُمَّ قَرِّبْنِی فِیهِ اِلَی مَرْضَاتِکَ»، طلب نزدیک شدن به مقام رضاست، مقامی که عارف در آن جز خشنودی محبوب نمیجوید و در کشاکش تقدیرات، تسلیم محض میگردد. این همان مقامی است که سالک در آن، حجاب انانیّت را دریده و در افق مشیّت الهی محو میشود.
در ادامه «وَ جَنِّبْنِی فِیهِ مِنْ سَخَطِکَ وَ نَقِمَاتِکَ»، دعایی است برای دوری از هر آنچه موجب دوری از حق میشود. در نگاه فلسفی، غضب الهی، همان محرومیت از نور قرب است؛ ظلمت حجابهای نفسانی که انسان را از وصول به حقیقت بازمیدارد. عبارت «وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِقِرَاءَةِ آیَاتِکَ»، نشانگر آن است که قرائت آیات الهی تنها لفظ نیست، بلکه تلاوتی وجودی است که با آن، سالک از الفاظ به معانی، و از معانی به حقایق منتقل میشود. چنانکه ابنعربی میگوید، قرآن، نوری است که هرکس به اندازهی ظرفیت خود از آن بهره میبرد.
نظر شما