قدس آنلاین/ پورافضلی: خداوند در قرآن کریم به مناسبت های مختلف، مساله توکل را پیش کشیده است. از جمله می فرماید: و ما لنا الا نتوکل علی الله و قد هدانا سبلنا و لتبصرن علی ما اذیتمونا و علی الله فلیتوکل المتوکلون: چرا ما بر خدا توکل نکنیم با اینکه ما را به راههای سعادت رهبری کرد. و ما به طور مسلم در برابر آزارهای شما صبر خواهیم کرد و توکل کنندگان باید فقط بر خدا توکل کنند.(1)
این آیه پاسخ پیامبر به بهانه جویی مخافان است و استدلالی است برای مساله توکل، که چرا ما بر الله توکل نکنیم و در همه مشکلات به او پناه نبریم؟ چرا ما از قدرتهای پوشالی و تهدیدها بترسیم در حالی که او ما را به راههای سعادت هدایت کرده است. نکته قابل توجه این است که در آیه قبل آمده است که مومنان باید بر خدا توکل کنند و در این آیه می خوانیم که متوکلان باید بر خدا توکل کنند. گویا جمله دوم مرحله ای است وسیعتر و فراتر از مرحله اول، یعنی مومنان که سهل است حتی غیرمومنان و همه افراد تکیه گاهی جز خدا پیدا نمی کنند. زیرا به هر کس بنگرند از خود چیزی ندارند، همه نعمت ها و قدرتها و موهبت ها به ذات پاک او بر می گردد.
از جمله ولنصبرن علی ما آذیتمونا، در می یابیم که یکی از فلسفه های توکل آن است که موجب افزایش مقاومت انسان در برابر مشکلات و حوادث سخت زندگی است. به همین دلیل به هنگامی که مسلمانان در میدان احد ضربه سختی خوردند، قرآن می گوید: افراد با ایمان نه تنها در این لحظه بسیار خظرناک ، که قسمت عمده نیروی فعال خود را از دست داده بودند، وحشت نکردند، بلکه با تکیه بر توکل و استمداد از نیروی ایمان بر پایداری آنها افزوده شد و دشمن فاتح با شنیدن خبر این آمادگی به سرعت عقب نشینی کرد. نمونه این پایداری در سایه توکل در آیات متعددی به چشم می خورد. از جمله در آیه 122سوره آل عمران قرآن می گوید: توکل بر خدا جلو سستی دو طایفه از جنگجویان را گرفت و در آیه 12سوره ابراهیم توکل ملازم با صبر و استقامت در برابر حملات و صدمات دشمن ذکر شده است.
در آیه 159سوره آل عمران برای انجام کارهای مهم نخست دستور به مشورت، سپس تصمیم راسخ و بعد توکل بر خدا داده شده است.
فلسفه دوم توکل آن است که توکل بر خدا، آدمی را از وابستگی ها که سرچشمه ذلت و بردگی است نجات می دهد و به او آزادگی و اعتماد به نفس می بخشد.(2) در سوره نمل می فرماید: ان ربک یقضی بینهم بحکمه و هو العزیز العلیم _فتوکل الی الله انک علی الحق المبین (3) پروردگار میان انها در قیامت به حکم خود داوری میکند و اوست قادر و توانا_پس بر خدا توکل کن که تو بر طریقه حق آشکار هستی.در این دو آیه،دلیل توکل دو چیز شمرده شده است:یکی قدرت و علم و آگاهی کسی که انسان بر او اعتماد می کند و دیگر روشن بودن راهی که انسان برگزیده است. قرآن در حقیقت می گوید: دلیلی ندارد که ضعف و سستی و ترس و وحشت به خود راه دهی، تکیه گاه تو خداوند است که هم عزیز و شکست ناپذیر و هم علیم و آگاه است و از سوی دیگر تو بر طریقه حق مبین هستی. کسی که از حق مبین هستی دفاع می کند چرا ترس و وحشتی داشته باشد.
در سوره آل عمران آیه 195 می فرماید: فاذا عزمت فتوکل علی الله: نکته مهمی که از این آیه فهمیده می شود این است که به هنگام تصمیم نهایی، باید توکل بر خدا داشته باشید؛ یعنی در عین فراهم نمودن اسباب و وسایل عادی، استمداد از قدرت بی پایان پروردگار را فراموش مکن.
نکته قابل توجه این است که قرآن مساله توکل را به صورت نفی و اثبات ذکر کرده است، یعنی از طرفی بی اعتمادی به خدا را شرک دانسته و از مهلکات بزرگ بر می شمرد و از طرفی به کرات سفارش و توصیه به توکل کرده است. از این رو خداوند در مذمت کسانی که چشم به غیر او دارند می فرماید: والله خزائن السموات والارض ولکن المنافقین لا یفقهون: خزانه های آسمان و زمین ملک خداست ولیکن منافقین بر نمی خورند و از این و آن طمع دارند.
در جائی دیگر می فرماید: ان الذین تدعون من دون الله امم امثالکم: به درستی که کسانی را که غیر از خدا می خوانید، جماعتی مانند شما عاجز و بی دست و پا یند. و همینطور در جائی دیگر می فرماید: ان الذین تعبدون من دون الله لا یملکون لکم رزقا" فاتبغوا عند الله الرزق واعبدوه: به درستی که کسانی که غیر از خدا می پرستید، روزی شما در دست ایشان نیست، پس روزی را نزد خدا بطلبید و بندگی او را کنید.(4)
و در مقابل این مذمت از توکل کنندگان بر غیر خداف خداوند از کسانی که توکل بر او کنند تجلیل کرده و به مناسبت های مختلف بندگان خود را به اعتماد بر خدا و توکل بر او فرا خوانده است که برخی از این آیات را متذکر شدیم. همچنین در آیاتی دیگر می فرماید: ان الله یحب المتوکلین: خدا صاحبان توکل را دوست دارد، و من یتوکل علی الله فهو حسبه: هر که بر خدا توکل کند خدا او را کفایت می کند، و علی الله فلیتوکل المتوکلون: و باید هر کس که می خواهد توکل کند بر خدا توکل کند.(5)
پانوشتها:
1.سوره ابراهیم،آیه 12.
2.تفسیر نمونه،ج10/293-298.
3سوره نمل،آیه 78-79.
4.تفسیر نمونه،ج15/542.
5. ملا احمد نراقی، معراج السعاده/590.
نظر شما