۲۹ شهریور ۱۳۹۴ - ۰۷:۵۳
کد خبر: 309338

قدس آنلاین: بنگر كه چگونه يكى از آن دو بتدريج و اندك اندك وارد ديگرى مى‏ شود و آن ديگرى اندك اندك كم و ديگرى آرام آرام افزوده مى ‏شود.

چرا فصل ها آرام تغییر می کنند؟

به گزارش قدس آنلاین، به اين گرما و سرما بنگر كه چگونه جهان را نگاه داشته ‏اند. اين دو دما با فزونى، كاستى و تعادل باعث شده‏ اند كه اين فصول و تنوع هواى در سال پديد آيد؛ زيرا مصلحت انسان و تمام هستى در آنها است.

نيز گويى كه سرما و گرما بدن ها را دباغى مى‏كنند و باعث پايدارى و استحكام آنها مى‏گردند. اگر اين گرما و سرما نبود و بدن ها را سرد و گرم نمى‏كردند هر آينه فاسد و نابود مى‏شدند.

بنگر كه چگونه يكى از آن دو بتدريج و اندك اندك وارد ديگرى مى‏شود و آن ديگرى اندك اندك كم مى‏شود و ديگرى آرام آرام افزوده مى‏شود تا اينكه هر كدام در فزونى و كاستى به منتها درجه خود برسند. اگر يكى از آن دو ناگهان وارد ديگرى مى‏شد باعث بيمارى و زيان اجسام و ابدان مى‏گشت. اين امر مانند آن است كه يكى از شما ناگهان از حمام داغ و پُرحرارت وارد منطقه‏اى سرد و يخزده گردد. بى‏ترديد اين امر باعث زيانى عظيم و بيمارى بر جسم او مى‏شود.

پس اگر خداى جلّ و علا چنين تدبير فرموده كه سرما و گرما بتدريج و اندك اندك وارد گردند به خاطر حفظ صحت و سلامت موجودات است. اگر تدبير و حكمتى در كار نيست پس چرا ناگهانى وارد نمى‏شوند بلكه آرام آرام مى‏آيند و مى‏روند تا همه چيز سالم بماند؟

اگر كسى بگويد: اين تدريجى بودن ورود و خروج دما به خاطر تدريجى و آرام بودن سير خورشيد و بلندى و كوتاهى فاصله آن با زمين است، بايد از او پرسيد: چرا حركت خورشيد و زمين و فاصله اندك و زياد آنها اين گونه آفريده شده؟ اگر دليل تدريجى بودن تابش نور خورشيد فاصله مغرب و مشرق دانسته شود بايد علّت اين امر را نيز پرسيد. هر چه پاسخ دهد همواره اين پرسش نيز مطرح است كه چرا چنين است؟ تا به تدبير و هدفمندى جهان هستى برسيم.

اگر حرارت نبود، ميوه‏هاى سخت و تلخ، نرم و رسيده نمى ‏شد تا تر و خشك‏شده‏اش خورده شود ... اگر سرما نبود كشتزار اين گونه جوانه نمى‏ زد و حبوبات، غلات و روزى آدمى را بر نمى ‏آورد و آنقدر به دست نمى‏آمد كه باز در زمين بپاشند و برويانند.

نمى ‏بينى كه سرما و گرما با آن همه سود و مصلحت باز بدن را به درد مى‏آورند؟ در اين امر براى كسى كه بينديشد درس عبرت نهفته است و دليلى است‏.

برگرفته از شگفتي هاى آفرينش (ترجمه توحيد مفضل)، صفحه 128

انتهای خبر/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.