به گزارش قدس انلاین، شیخ عبدالحسین فرزند علی مشهور به شیخ العراقین از علما و مجتهدان قرن سیزدهم هجری و از شاگردان شیخ محمدحسن اصفهانی، مشهور به صاحب جواهر (متوفی 1268 ق) بود و از ایشان اجازه روایت دریافت كرد.
شیخ عبدالحسین بعد از تكمیل تحصیلات در نجف اشرف به تهران آمد و مصدر امور شرعی قرار گرفت. وی تألیفاتی نیز دارد. از جمله ترجمه «نجاة العباد» و تألیف كتابی در «طبقات روات» كه ناتمام مانده است. ایشان در تهران، به عنوان یك مجتهد دینی به اعمال خلاف شرع ناصرالدین شاه قاجار اعتراض و به همین دلیل شاه درصدد برآمد او را به صورت محترمانه ای از پایتخت خویش دور كند. بنابراین وقتی شیخ تمایل خویش را برای سفر به عتبات و تعمیر مرقدهای مطهر اعلام كرد، شاه قاجار با كمال میل پذیرفت و او را با اموال زیادی راهی عراق كرد.
شیخ العراقین در سال 1274 یا 1276 ق. وارد عراق شد و مورد استقبال امرا و حكام شهرهای این ناحیه قرار گرفت. او بلافاصله تعمیر، بازسازی و ساخت اماكن جدید در حرم ائمه اطهار (ع) را در شهرهای مختلف عراق شروع كرد. فعالیت های عبدالحسین تهرانی و آثاری كه او در كربلا ایجاد كرد عبارتند از: طلاكاری گنبد امام حسین (ع) كه سومین طلاكاری گنبد محسوب می شود، وسعت دادن صحن حرم مطهر از سمت غربی كه به شكل فعلی درآمده است و ساخت ایوان بزرگ قبله به طول 36 متر كه سرتاسر حرم حسینی را از جانب قبله فرا گرفته است. این ایوان دارای 12 ستون بلند است كه از چوب جنگلی ساخته شده اند و سقف ایوان با نقاشی های بدیع و دیوارهای آن با كاشی های قیمتی مزین گردیده است. علاوه بر این موارد، ساخت مسجدی در قسمت بالای سر حضرت كه به مسجد ناصری شهرت یافته در همین دوره صورت گرفته است. علاوه بر كربلا، شیخ عبدالحسین، گنبد «عسکریین» در سامرا را تذهیب كرد و ایوان، ستون و سقف آن را تعمیر و كاشیكاری كرد. وی در حرم كاظمین نیز تعمیراتی صورت داده است.
لازم به ذكر است كه شیخ العراقین، مورد اعتماد و عنایت خاص امیرکبیر قرار داشت و امیر، که از گوهرشناسان روزگار بود، علاوه بر ارجاع محاکمات شرعی دیوان به محضرش «در مطالب مشکله و امور معضله با او مشورت» میکرد و حتی برای تعیین نام فرزندان شاه، از استخاره هایش مدد میگرفت. عباس اقبال، با اشاره به «ارجاع محاکمات» از سوی امیر «به محضر جناب شیخ العراقین»، میگوید: روز بروز «عقیده او نسبت به جناب شیخ افزون میگردید» .سپس با نقل داستانی درباره نحوه آشنایی امیر با شیخ میافزاید: پس از آن آشنایی، امیر «همواره در ترویج شیخ اقدامات کافی نمود و روز به روز در عقاید او نسبت به شیخ میافزود تا آن که محل وثوق امیر شد و طرف مشاوره در بعضی از امور مشکله گردید». به نوشته فریدون آدمیت در دوران صدارت امیر همه دعاوی که جنبه شرعی داشت و به دیوانخانه رجوع شده بود، به محضر شیخ عبدالحسین احاله میگردید. داوری او قطعی بود. براین اساس شیخ عبدالحسین وصی یك سوم اموال میرزا تقی خان امیركبیر بود و با استفاده از این اموال مسجد و مدرسه ای در تهران ساخت كه تا سال ها دایر بود و طلاب علوم دینی از آن استفاده می كردند. شیخ عبدالحسین در سال 1286 ق. در كاظمین فوت كرد. جسد او به كربلا منتقل شد و در گوشه شمال غربی صحن مقدس در مقبره ای كه برای خود آماده كرده بود دفن گردید. وی دارای پنج فرزند پسر بود كه برخی از آنها نیز جزء علما محسوب می شوند. شیخ در كربلا دارای كتابخانه ای بزرگ و غنی بود كه كتاب های خطی و نفیس بسیاری در آن نگه داری می شد و بعد از فوتش اغلب آنها پراكنده گردید.
منابع:
1-آقا بزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ج 2: 713.
2-صدر، تکمله امل المل، 712.
3-مدرس، ریحانه الادب، ج 3: 329.
4-قمی، فوائر الرضویه: 246، 225.
5-سفرنامه عتبات ناصرالدین شاه: 97.
نظر شما