به گزارش قدس آنلاین، رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی همزمان با عید مبعث نکات مهمی در رابطه با جریان بعثت، اسلامستیزی، طاغوت، فطرت الهی و جریان جاهلی اشاره کردند.
ایشان در ابتدای سخنانشان با اشاره به آیات ۱۲۸ و ۱۲۹ سوره توبه به جریان بعثت و نیاز بشریت به این جریان پرداختند و اظهار کردند: قرآن کریم این آیه شریفه «لَقَد جآءَکُم رَسولٌ مِن اَنفُسِکُم عِزیزٌ عَلَیهِ ما عَنِتُّم حَریصٌ عَلَیکُم» را خطاب به همه بشریّت فرموده است که فِقره آخر[آن] «بِالمُؤمِنینَ رَءوفٌ رَحیم» است. امّا رنج بشریّت، مشکلات زندگی انسانها و جوامع بشری گران است بر جان مبارک پیغمبر اسلام، حَریصٌ عَلَیکُم؛ مشتاق هدایت آنها و مشتاق سعادت آنها است. بعثت برای همه انسانهاست. بعد هم در دنباله همین آیه دلداری قرآن به پیامبر اکرم جالب است: فَاِن تَوَلَّوا فَقُل حَسبِیَ اللهُ لآ اِلهَ اِلّا هُوَ عَلَیهِ تَوَکَّلتُ وَ هُوَ رَبُّ العَرشِ العَظیم؛ خطاب به بشریّت، در راه صلاح و اصلاح بشریّت گام بردار و به خدای واحدِ احد توکّل کن؛ همهچیز دست او است و سنّتهای الهی در خدمت این حرکت است. امروز ما به معنای بعثت احتیاج داریم؛ بشریّت احتیاج دارد، بخصوص امّت اسلامی.
دو آیه پایانی سوره توبه دلسوزی و مهربانی پیامبر را بر امت مورد تأکید قرار میدهد؛ این دلسوزی و مهربانی بر امت هر چند باعث سختی و گرفتاری میشود، اما توکل بر خداوند عاملی برای عبور ازین رنجها و سختیها میشود.
در این آیات آمده است: لَقَدْ جَاءكُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُم بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ؛ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَقُلْ حَسْبِيَ اللّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ/ قطعاً براى شما پيامبرى از خودتان آمد كه بر او دشوار است شما در رنج بيفتيد به [هدايت] شما حريص و نسبت به مؤمنان دلسوز مهربان است؛ پس اگر روى برتافتند بگو خدا مرا بس است هيچ معبودى جز او نيست بر او توكل كردم و او پروردگار عرش بزرگ است.
آنچه به عنوان جریان بعثت مطرح میشود، آنگونه که در رهبر معظم انقلاب مطرح کردند، تلاش برای زدودن رنجهای بشر است حتی اگر سختیها و گرفتاریهایی در این مسیر وجود داشته باشد مؤمنان در آن ثابت قدم هستند؛ چرا که توکل به خدایی دارند که معبودی حز او نیست.
علامه طباطبایی در رابطه با این آیات و ویژگیهای پیامبر اسلام(ص) که سرمنشأ جریان بعثت است، آورده است: او رسولی است که به امر خدا قیام کرده و خیرخواه شماست، پس اطاعت کردن از او همان اطاعت از خداست. پیامبر از آنجا که از همه اسباب ظاهری قطع نظر کرده و تنها به خدای لاشریک اعتماد نموده، خدا او را کفایت میکند، چون جز او هیچ معبود و کفایت کنندهای نیست و توکل یعنی اینکه بنده، پروردگارش را وکیل خود بداند و او را مدبر امور خویش دانسته و به مسببالاسباب تکیه نماید، زیرا هیچ اعتمادی به اسباب ظاهری نیست و سررشته همه اسباب به دست او بوده و اوست صاحب ملک و سیطره که پادشاهی او بر همه موجودات گسترده است و مدبر همه عوالم و کائنات میباشد.
هرچند ویژگیهایی که در این آیات مورد اشاره قرار گرفته، از جمله اوصاف پیامبر اسلام(ص) است، اما با توجه به اینکه پیامبر اسلام اسوه حسنهای برای مؤمنان است، میتوان گفت هر مؤمنی میتواند به قدر خود در این مسیر گام بردارد. یکدلی و یکدستی جامعه اسلامی که بر اساس توکل به یگانه معبود هستی شکل گرفته، میتواند رنجها و گرفتاریها را از میان مسلمانان بزداید؛ همانطور که پیامبر خود را در غم و اندوه مردم شریک میدانستند.
در تفسیر نمونه در تشریح این معنا آمده است: این آیه اشاره به شدت ارتباط پیامبر(ص) با مردم دارد، گویى پارهاى از جان مردم، و از روح جامعه در شکل پیامبر(ص) ظاهر شده است. به همین دلیل، تمام دردهاى آنها را میداند، از مشکلات آنان آگاه است و در ناراحتیها و غمها و اندوهها با آنان شریک میباشد، و با این حال تصور نمیشود سخنى جز به نفع آنها بگوید، و گامى جز در راه آنها بردارد. او نه تنها از ناراحتى مردم خشنود نمیشود، که بیتفاوت هم نخواهد بود و به هر گونه خیر و سعادت و به هر گونه پیشرفت و ترقى و خوشبختی عشق میورزد.
یکی از رنجهای بشر در طول تاریخ جنگ و ستیزهایی بوده که در نقاط مختلف شکل گرفته؛ جنگهایی که به دست قدرتمندان و با فتنهانگیزی اشرار به راه افتاده است. رهبر معظم انقلاب در این رابطه اظهار کردند: از بعد از جنگهای بینالملل اوّل و دوّم، آنطوری که گفته میشود و نوشته میشود، دَهها جنگ محلّی به راه افتاده است؛ همه به دست قدرتمندان. امروز شما نگاه کنید، در همین منطقه غرب آسیا چه خبر است، در شمال آفریقا چه خبر است! چه کسی این جنگها را به راه انداخت؟ چه کسی به انسانهای شریر و فاسد سلاح رساند، امکانات داد، آنها را تشویق کرد برای اینکه کشورهایی را دچار فتنه کنند، زیرساختهای کشورها را ویران کنند، نابود کنند؟ شیطان یعنی این. وَ کَذٰلِکَ جَعَلنا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شیٰطینَ الاِنسِ وَ الجِنِّ یُوحی بَعضُهُم اِلی بَعضٍ زُخرُفَ القَولِ غُرورًا.(بخشی از آیه ۱۱۲ سوره انعام) اینجوری است؛ شیطانها که دستبهدست هم میدهند، سیستم به وجود میآورند؛ بر جریانهای حاکم دنیا وقتیکه غالب میشوند، وضع بشریّت میشود این وضعی که امروز شما مشاهده میکنید.
همواره در برابر جریان حق، باطلی سر برآورده و تلاش کرده با استفاده از ابزارها و امکانات مختلف انسانها را از مسیر درست منحرف کند. هر چند اولین دشمن انسان شیطان رجیم بوده که از درگاه خداوند رانده شده، اما برخی انسانها به دلیل آمیخه شدن با دسایس شیطانی، همگام و همراه سیاستهای شیطان شده و طبق آیه ۱۱۲ سوره انعام شیطانهای انسانی شدهاند؛ افرادی که با سخنان آراسته خود دیگران را فریب میدهند.
در این آیه آمده است: «وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الإِنسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا وَلَوْ شَاء رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ/ و بدينگونه براى هر پيامبرى دشمنى از شيطانهاى انس و جن برگماشتيم بعضى از آنها به بعضى براى فريب [يكديگر] سخنان آراسته القا میكنند و اگر پروردگار تو میخواست چنين نمیكردند پس آنان را با آنچه به دروغ میسازند واگذار».
بنابراین مقابله شیاطین با جریان حق واقعیتی انکارناپذیر است و این رویارویی همانطور که در آیه بعدی آمده است مقرر شده تا «دلهاى كسانى كه به آخرت ايمان نمیآورند به آن [سخن باطل] بگرايد و آن را بپسندد و تا اينكه آنچه را بايد به دست بياورند به دست آورند».
ازین رو هر چه هست، از جانب خداست؛ چه دشمنی دشمنان و چه همراهی دوستان؛ همانطور که در تفسیر نمونه آمده است: خداوند مىخواست مردم آزاد باشند تا میدانى براى آزمایش و تکامل و پرورش آنها وجود داشته باشد.
و این آزمون برای بشریت امری قطعی و همیشگی بوده است؛ همانطور که در تفسیر المیزان بر همین اصل تأکید شده و آمده است: این آیه خطاب به پیامبر میفزماید: همانطور که برای تو دشمنانی از بد سیرتان انسانی و جنی قرار دادهایم که پنهانی و با اشاره بر علیه تو برنامهریزی میکنند و با سخنان فریبنده مردم را به اشتباه میاندازند، به همینگونه برای تمام انبیاء گذشته نیز چنین دشمنانی درست کرده بودیم و اگر حکم و مشیت الهی نبود، اینها کوچکترین عملی نمیتوانستند انجام دهند و در واقع عمل اینها هم مستند به اذن الهی است.
با این حال فریبکاری شیاطین باعث بروز جاهلیت میشود؛ جاهلیتی که به طغیان طواغیت منجر میشود. «وقتیکه جاهلیّت شد، وقتی غلبه قدرتهای شیطانی شد، آنوقت طغیان هست؛ طاغوت یعنی این. اَلَّذینَ ءَامَنُوا یُقاتِلونَ فی سَبیلِ اللهِ وَ الَّذینَ کَفَروا یُقاتِلونَ فی سَبیلِ الطّاغُوت.(بخشی از آیه ۷۶ سوره نساء) این، معیار است. هر قدمی که کسی برای تقویت طاغوت بردارد، در جبهه طاغوت قرار میگیرد.»
این آیه به روشنی معیار همراهی افراد با ایمان و کفر را مشخص میکند. افرادی که باعث تقویت جبهه ایمان میشوند، مؤمنان و افرادی که موجب تقویت جبهه کفر میشوند، کافران هستند. علامه طباطبایی این آیه را مقایسهای بین اهل ایمان و کفر عنوان کرده و راه مؤمنان را به خدای سبحان منتهی دانسته است.
بنابراین اینکه انسان در کدام جبهه قرار گیرد و چه فرجامی داشته باشد، خود برمیگزیند و چارهای جز گزینش یکی و رها کردن دیگری نیست. همانطور که در نفسیر نمونه آمده است: زندگى خالى از مبارزه نیست منتها جمعى در مسیر حق و جمعى در مسیر باطل و شیطان پیکار دارند.
و کسانی که جبهه طاغوت را تقویت میکنند، بر آتش فساد میدمند. «کار طاغوت این است: افساد کردن و فساد کردن.وَ اِذا تَوَلّیٰ سَعیٰ فِی الاَرضِ لِیُفسِدَ فیها وَ یُهلِکَ الحَرثَ وَالنَّسلَ وَ اللهُ لا یُحِبُّ الفَسادَ؛(آیه ۲۰۵ سوره بقره) خداوند صلاح بشر را میخواهد، طاغوت فساد بشر را میخواهد. با یک بمب صدها هزار نفر را در یکی دو شهر میکُشند و از بین میبرند، بعد از سالهای متمادی هم حاضر نیستند عذرخواهی کنند؛ میگویند شما عذرخواهی کنید بهخاطر حادثه هیروشیما، میگوید نه، عذرخواهی نمیکنم؛ عذرخواهی هم حاضر نیستند بکنند. زیرساختهای کشوری مثل افغانستان و مثل عراق و مثل بقیّه کشورهای این منطقه را، یا خودشان و یا عواملشان نابود میکنند، به روی خود هم نمیآورند و راه را ادامه میدهند؛ این همین است: اِذا تَوَلّیٰ سَعیٰ فِی الاَرضِ لِیُفسِدَ فیها وَ یُهلِکَ الحَرثَ وَالنَّسل. این جریان و این جبهه جبهه جاهلیّت است. جاهلیّتِ امروز، در روح و معنا، همان جاهلیّت دوران پیغمبر است؛ البتّه با ابزارهای جدید، با شاکله جدید، با تدابیر جدید. این [وضعیّت] یک وظیفهای را بر عهده همه مسلمانها و بر همه امّت اسلامی مسلّم میکند و متحتّم میکند؛ وظیفه وظیفه مقابله است.
با توجه با این آیه از سوره بقره، طغیان طاغوت فساد و تباهی به بار میآورد. این تباهی ممکن است یک نسل را از میان بردارد. و این هشدار به صراحت در این آیه آمده است: «وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِي الأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيِهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللّهُ لاَ يُحِبُّ الفَسَادَ/ و چون برگردد [يا رياستى يابد] كوشش میكند كه در زمين فساد نمايد و كشت و نسل را نابود سازد و خداوند تباهكارى را دوست ندارد».
تجربیات تاریخی نشان میدهد که چه سرزمینها و قومهایی بوده که به دلیل فساد رو به تباهی رفتهاند و امروز تنها نامی از آنها باقی مانده است. المیزان نیز تاریخ را به شهادت گرفته که چگونه مفسدین و سلاطین برای هواهای نفسانی خود شریعت و احکام الهی را تغییر داده و در زمین باعث فساد شدهاند و به هر وسیلهای متوسل گشتهاند تا به سلطنت خود دوام بخشند و از کشتن و از بین بردن جان و مال مردم مضایقه نکردهاند.
و توصیفی که در تفسیر نمونه آمده بیانگر عمق فاجعهای است که پس از فساد طاغوتها رخ میدهد. «به خاطر ظلم و ستم آنها آبادیها رو به ويرانى میگذارد، دامها هلاك میشوند، و جان و مال مردم بر باد میرود. هلاك كردن حرث و نسل به معنى از ميان بردن هر گونه موجود زنده است، اعم از موجودات زنده نباتى، يا حيوانى و انسانى».
اما در پایان و پس از بیان سختیها و دشمنیها آنچه دل مؤمنان را آرامش میبخشد، نصرت قطعی الهی است؛ وعدهای که بارها خداوند در قرآن کریم آن را مطرح میکند.
رهبر معظم انقلاب این وعده راستین را متذکر میشوند و میفرمایند: و نصرت اسلام و نصرت مسلمین در نهایت قطعی است، منتها ما وظیفهای داریم؛ هم افراد وظیفه دارند، هم جماعات وظیفه دارند، هم نخبگان سیاسی کشورها وظیفه دارند، رؤسای دولتهای اسلامی وظیفه دارند؛ هرکدام به وظیفهی خودشان عمل کردند، پیش خدای متعال مأجورند، عمل هم نکنند «فَسَوفَ یَأتِی اللهُ بِقَومٍ یُحِبُّهُم وَ یُحِبُّونَه»،(بخشی از آیه ۵۴ سوره مائده) بار خدا زمین نخواهد ماند، این راه ادامه پیدا خواهد کرد. امیدواریم انشاءالله ما جزو کسانی باشیم که این بار را هرگز بر زمین نگذاریم.
ایکنا
انتهای خبر/
نظر شما