«ایستادهای روبرویم/ و خورشید را پوشاندهای/ کاش این کسوف/ ابدی باشد»*
در تشبیه مضمر، در ظاهر کلام تشبیهی مشاهده نمیشود اما با تأمل و دقت میتوان ردپای تشبیه را پیدا کرد. به عبارت دیگر این نوع تشبیه وقتی رخ میدهد که گوینده (در اینجا شاعر) چیزی را به چیزی تشبیه کند ولی در ظاهر چنان نشان دهد که مقصودش تشبیه نیست.
تشبیه رندانه عاشق به غنچه و عاشق تشنه به لاله در بیت زیر از نوع مضمر است:
عاشق اگر منم چرا غنچه دریده پیرهن
تشنه اگر منم چرا لاله بود به خون کفن
این نوع تشبیه چون با مشارکت فعال خواننده درک و دریافت میگردد، نوعی غرابت و تازگی به صنعت آشنای تشبیه میبخشد.
«علیرضا قاسمیان خمسه» اساس شعر خود را بر تشبیه مضمر گذاشته است. این نوع تشبیه باعث شده است که تشبیه مبتذل یار به ماه تازه جلوه کند و شنیدنی شود. به عبارت دیگر نوع بیان و صنعت بکار رفته حتی میتواند مضمونی کلیشهای را مجدداً احیا کند.
شرط یافتن این تشبیه در شعر این است که مخاطب حتماً بداند که این سایه ماه است که برخورشید میافتد و کسوف یا خورشیدگرفتگی را ایجادمیکند. بدون این دانش رمز این شعر ناگشوده میماند و متن مبهم مینماید.
لذت قرائت این شعر کوتاه در خوانش فعالی است که خواننده انجام میدهد و خود را در فرآیند تکوین شعر شریک مییابد.
*نثر خیس/ علیرضا قاسمیان خمسه/ شانی/ 1394/ صفحه 49.
۲۲ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۷:۵۳
کد خبر: 390976
حمیدرضا شکارسری
نظر شما