انتخاب چهاردهم

۲۸ تیر ۱۳۹۵ - ۲۱:۲۲
کد خبر: 402966

از جمله گناهانی که دنیا و آخرت انسان را به تباهی می‌کشاند و فرجامی دردناک را به دنبال دارد، حرام‌خواری است. دست‌درازی به بیت المال از این نظر سنگین‌تر است که صاحبان حق به تعداد تمامی افراد جامعه اسلامی هستند.

حقوق نجومی، عذاب نجومی

به گزارش قدس آنلاین به نقل از خبرگزاری فارس، بعد از سال‌ها گذشتن از انقلاب اسلامی بالأخره کار اصلاح به موضوع مهم اقتصاد رسید و مطرح شدن حقوق‌های نجومی بیش از هر چیز اهمّیت اصلاحات ریشه‌ای اقتصادی را نشان داد. نبود تقوای لازم در حین انجام مسئولیت‌های مختلف، ریشه بروز چنین برداشت‌های نامشروع و حرامی است. در این نوشتار به تأثیر مال حرام در قیامت افراد می‌پردازیم.

بزرگی گناه حرام‌خواری

در مورد شدت گناه حرام‌خواری و بزرگی این گناه روایات فراوانی از اهل بیت علیهم‌السلام رسیده است از جمله مصداق حرام خواری، در رابطه با ربا خواری است که امام صادق(ع) از پیامبر اکرم(ص) نقل می‌کنند که ایشان خطاب به امیرالمؤمنین(ع) فرمودند:

« یَا عَلِیُّ الرِّبَا سَبْعُونَ جُزْءاً فَأَیْسَرُهَا مِثْلُ أَنْ یَنْکِحَ الرَّجُلُ أُمَّهُ فِی بَیْتِ اللَّهِ الْحَرَامِ یَا عَلِیُّ دِرْهَمُ رِبًا أَعْظَمُ مِنْ سَبْعِینَ زَنْیَةً کُلُّهَا بِذَاتِ مَحْرَمٍ فِی بَیْتِ اللَّهِ الْحَرَام‏ [1] یا على ربا هفتاد جزء است آسان‌ترین جزءش مانند آن است که کسى با مادر خودش در خانه کعبه عمل جنسى انجام دهد، یا على یک درهم ربا از هفتاد زنا که شخص با مَحرم خود در بیت اللَّه الحرام (خانه کعبه) بجا آورد بزرگ‌تر است».

در مورد استفاده نامشروع از بیت‌المال مسلمین نیز احادیث فراوانی هست مثلاً امام باقر(ع) به نقل از پیامبر عظیم الشأن اسلام فرمودند:

«لَعَنْتُهُمْ ـ وَکُلُّ نَبیٍّ مُجابٍ ـ الزائدُ فیکِتابِ اللّه ، وَ التّارِکُ لِسُنَّتی، وَ الْمُکَذِّبُ بِقَدَرِاللّه ِ وَ المُسْتَحِلُّ مِنْ عِتْرَتی ما حَرَّمَ اللّه ُ ...، وَ الْـمُسْتَأثِرُ بِالفَیْئ المُسْتَحِلُّ لَهُ [2] پنج نفر هستند که من و هرپیامبر مستجاب الدعوه‌اى، آنان را لعنت کرده است: آن کس که در کتاب خدا، آیه‌اى را زیاد کند؛ و کسى که سنت و روش مرا، رها کند و کسى که قضا و قدر خدا را تکذیب کند و مى‌گوید انسان آزاد است؛ و کسى که حرمت اهل بیت مرا ـ که خدا واجب فرموده ـ نگه ندارد؛ و کسى که اموال عمومى را، به خود منحصر سازد و تصرف درآن را [به نفع خود] حلال شمارد».

آیا غیر از این است که مدیرانی که به هر دلیلی حقوق‌های غیرمتعارف گرفته‌اند در واقع، بیت‌المال مسلمین را برای خودشان حلال کرده‌اند و لعنت پیامبران الهی را برای خود خریده‌اند؟!

گاهی گمان می‌شود که حرام‌خواری فقط شامل استفاده نامشروع همراه با زورگویی و تخلف از قانون است درحالی که؛ ملاک حرام بودن مال تشخیص وجدان شخص است. به این معنا که گاهی به خاطر نقص قانون و یا فساد بالادستی، حقوق و مزایایی به انسان داده می‌شود که خودش می‌داند حقّ او نیست در این صورت نیز استفاده از آن خلاف شرع است. این مفهوم را می‌توان از دلایل مختلف قرآنی و روایی استفاده کرد مثلا حکم کلّی که در قرآن آمده است:

«بَلِ الْإِنْسانُ عَلى‏ نَفْسِهِ بَصیرَة [قیامة/14]بلکه انسان خودش از وضع خود آگاه است».

همچنین امام کاظم(ع) در حکمتی ارزشمند خطاب به هشام فرمودند:

«هشام اگر در دست تو یک گردو باشد و مردم بگویند در دست تو یک جواهر و مروارید است چه سودى براى تو خواهد داشت با اینکه می‌دانى یک گردو است. اگر در دست تو جواهرى باشد و مردم بگویند یک گردو است چه ضررى به تو می‌رسد با اینکه تو خود می‌دانى که آنچه دست تو است جواهر و مرواریدى است».[3]

پس وظیفه شرعی هر کس حتی تقابل با حرام‌خواری‌های ساختاری و قانونی است حتی در مورد خودش! عذاب حرام‌خوار

در روایات از معصومین علیهم‌السلام رابطه خاص و مستقیمی بین حرام‌خواری و آتش دوزخ ترسیم شده است. پیامبر اکرم صلوات الله علیه می‌فرمایند:

«کُلُّ لَحْمٍ یُنْبِتُهُ الْحَرَامُ فَالنَّارُ أَوْلَى‏ بِهِ وَ إِنَّ اللُّقْمَةَ الْوَاحِدَةَ تُنْبِتُ اللَّحْم‏ [4] هر گوشتی که از مال حرام روئیده شود سزاوار آتش دوزخ است و از یک لقمه حرام نیز گوشت می‌روید».

دوری از نعمت‌های بهشتی و محرومیت از شفاعت اهل بیت(ع) مساوی با چشیدن طعم آتش دوزخ است زیرا از امام سجّاد و امام باقر علیهماالسلام نقل شده است که فرمودند:

«وَ لَا یَرِدُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص مَنْ أَکَلَ مَالًا حَرَاماً لَا وَ اللَّهِ لَا وَ اللَّهِ لَا وَ اللَّهِ ... وَ لَا یَنَالُ شَفَاعَتَهُ لَا وَ اللَّهِ [5] به خدا سوگند به خدا سوگند هر کس مال حرامی بخورد به دیدار رسول خدا نخواهد رسید و به خدا سوگند که از شفاعت رسول خدا بهره‌مند نمی‌شود».

یکی از واضح‌ترین آیات در مورد تجسم گناهان در قیامت آیه‌ای است که در مورد خوردن مال یتیم در قرآن کریم آمده است که می‌فرماید:

«إِنَّ الَّذینَ یَأْکُلُونَ أَمْوالَ الْیَتامى‏ ظُلْماً إِنَّما یَأْکُلُونَ فی‏ بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَیَصْلَوْنَ سَعیراً[نساء/10] کسانى که اموال یتیمان را به ظلم و ستم مى‏‌خورند، (در حقیقت،) تنها آتش مى‏‌خورند و به زودى در شعله‌‏هاى آتش (دوزخ) مى‏‌سوزند».

در این آیه شریفه حرام‌خواری با عبارت «ظلما» آمده است. قطعاً آتشی که مال حرام لقمه می‌گیرد و در دهان حرام‌خوار می‌گذارد واقعیت تجسم این گناه در قیامت است؛ نه چیزی بیشتر و نه چیزی کم‌تر!

حقّ‌النّاس

گناهان به سه دسته مربوط می‌شوند: حقّ النفس؛ حقّ الله؛ حقّ الناس. در این میان شاید سخت‌ترین گناهان، حقّ الناس است که حتّی از شهید نیز بخشیده نمی‌شود. امام باقر(ع) می‌فرمایند:

«الظُّلْمُ ثَلَاثَةٌ ظُلْمٌ لَا یَغْفِرُهُ اللَّهُ وَ ظُلْمٌ یَغْفِرُهُ اللَّهُ وَ ظُلْمٌ لَا یَدَعُهُ اللَّهُ فَأَمَّا الظُّلْمُ الَّذِی لَا یَغْفِرُهُ اللَّهُ فَالشِّرْکُ بِاللَّهِ وَ أَمَّا الظُّلْمُ الَّذِی یَغْفِرُهُ اللَّهُ فَظُلْمُ الرَّجُلِ نَفْسَهُ فِیمَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّهِ وَ أَمَّا الظُّلْمُ الَّذِی لَا یَدَعُهُ اللَّهُ فَالْمُدَایَنَةُ بَیْنَ الْعِبَاد [6] ظلم سه گونه است: یکى آن که قابل آمرزش نیست، دیگر آن که قابل آمرزش است، و سوم آن که خدا از آن نگذرد، نخست شرک به خدا است. دوم ظلم به نفس یعنى گناهى که بین تو و خدا باشد. سوم حق الناس».

چون حق الناس در ارتباط با بندگان دیگر خداست لذا تنها راه رهایی از آن، رضایت صاحب حقّ است. باید توجه داشت که گاهی فقط طرف مقابل یک فرد یا چند نفر است ولی مثلا در دست‌درازی به بیت المال مسلمین تمامی افراد جامعه اسلامی ذی حق بوده و فرد متجاوز به بیت‌المال مسلمین باید رضایت تمامی افراد جامعه را کسب کند که این مسأله عمق خطرناک بودن خوردن بیت‌المال مسلمین مثلاً جریان حقوق‌های نجومی را نشان می‌دهد.

راهکار

حضرت رسول(ص) فرمودند: «اِنَّ اَخْوَفَ ما اَخافُ عَلى اُمَّتى مِنْ بَعْدى هذِهِ الْمَکاسِبُ المُحَرَّمَةُ وَ الشَّهْوَةُ الخَفیَّةُ وَ الرِّبا [7] آن‌چه بیش از هر چیز بر اُمّتم بعد از خود مى‌ترسم، درآمدهاى حرام، هواپرستى پنهان و رباست».

بر همین اساس و برای برون‌رفت از لجن‌زار دست‌درازی به بیت المال و جرأت بر این کار، باید تمامی زمینه‌های اداری، قانونی، تشکیلاتی، ساختاری و نظارتی آن را برطرف کرد و کار فسادهای اقتصادی این‌چنینی را از ریشه حل کرد.

 

پی‌نوشت‌ها:

[1] خصال، ج‏2، ص 583

[2] کافى، ج 2، ص 293

[3] مواعظ امامان علیهم السلام-ترجمه جلد هفدهم بحار، ص 260

[4] بحار الأنوار، ج‏63، ص 314

[5] دعائم الإسلام؛ ج‏لد 2؛ ص351

[6] تحف العقول، ص 293

[7] مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل جلد 13، ص 67

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.