به گزارش قدس آنلاین به نقل از آناخبر، شهیندخت مولاوردی در یکی از گفت وگو های خود مطرح کرد: از وزارت دادگستری درخواست کردهایم گزارشی درباره ازدواجهای زودهنگام و زیر سن قانونی دختران به معاونت امور زنان و خانواده ارائه دهد که این موضوع به مرجع ملی حقوق کودک برای بررسی و پیگیری ارجاع شده است.
او همچنین بیان کرد: در یکی، دو سال اخیر، آمار نگرانکنندهای از ازدواج دختران پیش از رسیدن به سن قانونی و ثبت آنها به دست ما رسیده است و حتی شاهد ازدواج دختران کمتر از ۱۰ سال نیز بودهایم. در این شرایط از وزارت دادگستری خواستهایم گزارشی درباره ازدواج دختران در زیر سن قانونی به ما ارائه دهد.
اما دراینمیان، مسئولان نظام آموزشی کشور نیز به دلیل آگاه نبودن از تبعات بالای ازدواج زودهنگام دانشآموزان، خود به این مسئله دامن میزنند،
سن ازدواج شاید تنها موضوعی باشد که در مباحث مربوط به جوانان هیچ وقت از داغی نیفتاده است. معیاری که بالارفتن و پایین آمدن آن همیشه حساسیت هایی را در میان روانشناسان و جامعه شناسان کشور در پی داشته است.
ازدواج به عنوان مهمترین رخدادی است که موفقیت یا شکست این پیوند مقدس می تواند بر جامعه تاثیر گذارد، در گذشته براساس سنت ها و اعتقادات دینی، بزرگترها فرزندان خود را از سنین نوجوانی برای تشکیل خانواده یاری می رساندند، لیکن با گذر از جامعه سنتی به جامعه نیمه مدرن در کشور و به تبع آن تغییر کارکرد خانواده و انتظارات هر فرد، ازدواج کودکان معضلاتی را به وجود آورده است.
این ازدواج های زودرس و نامطلوب که از روی اجبار یا از سر ناچاری صورت می گیرد به مثابه از چاله به چاه افتادن است، بیراهه ای که به تباهی ختم می شود، هزینه های گزاف بی توجهی نسبت این مسئله بر دوش تمام افراد جامعه خواهد بود.
ازدواجهای زیر سن قانونی موجب پدید آمدن بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی شده است که جامعه تاوان سنگین این ازدواجها را می دهد.معضل ازدواج زودهنگام صرفاً یک معضل فردی و خانوادگی نیست بلکه به دلیل پیامدهای زیانبار اجتماعی آن، مسئله مربوط به کل جامعه تلقی میشود و راه حل اجتماعی نیز میطلبد.
این ازدواج ها چون مبتنی بر عقلانیت و بلوغ و رسیدگی ذهنی و احساسی و فکری نیستند آینده ی خوبی نمی توانند داشته باشند.
بیشتر پژوهشگران معتقدند که ازدواج های نابهنگام و نامطلوب تاثیر بسزایی در افزایش آمار طلاق دارد به طوریکه به گفته یک پژوهشگر فعال حوزه کودکان با استناد به پیمان نامه جهانی حقوق کودک که افراد زیر ۱۸ سال را کودک دانسته، در حال حاضر ۲۵ هزار نفر از کودکانی که ازدواج کرده بودند، طلاق گرفتهاند.
چنین آمارهایی دور از انتظار نیست زیرا از دیدگاه روانشناسی رشد، بیشتر نوجوانان واقع گرا نیستند لذا اکثر آنها مسئولیت کافی برای ازدواج ندارند.
جامعه شناسان معتقدند: فقر فرهنگی، پایبندی به اصول و رعایت سنن قدیمی و سنتی توسط بسیاری از این خانواده ها سبب شده تا دختران و پسران کم سن و سال حتی نوجوان گرفتار معضلات متعدد ناشی از ازدواج زودهنگام شوند.
به باور آنان، ازدواج دختر و پسر در دوران کودکی یا نوجوانی، تبعات منفی و آسیب های اجتماعی زیادی را در آینده بر آنان تحمیل خواهد کرد زیرا بچه هایی که هنوز به بلوغ فکری مناسب و سطح آگاهی کامل از شرایط زندگی نرسیده اند، باید بار سنگین زندگی را ناخواسته و تنها براساس خودخواهی های والدین بر دوش کشند.
ازدواج زود هنگام یا ازدواج کودکان، به خصوص دختران، اثرات ناگوار بر خود کودکان و پیامدهای منفی فراوانی بر خانوادهها و جامعه دارد که بعضاً هیچگاه رفع نمیگردد. اینگونه ازدواجها شانس طلایی فراغت دوران کودکی را از کودکان میگیرد و مانع تداوم تحصیل شان میگردد. کودکان با زناشویی زودتر از موقع و بارداری نا بههنگام، از رشد جسمی، روحی و فکری باز میمانند و دچار عوارض روحی، روانی و جسمی میگردند که بعضاً تا پایان عمر همچنان دامنگیر شان میماند.
رتبه سوم آذربایجان شرقی در آمار ازدواج کودکان
بر اساس گزارشی که ایرنا در خصوص موضوع ازدواج کودکان منتشر کرده است؛ آمار ناراحت کننده ای در مورد رتبه سوم آذربایجان شرقی در بین استان های دارای آمار ازدواج کودکان ۱۰ تا ۱۴ ساله به چشم می خورد.
این آمار که به سال ۱۳۸۹ مربوط است نشانگر ۲ هزار و ۶۰۰ مورد ازدواج کودکان بین ۱۰ تا ۱۴ سال در آذربایجان شرقی در مدت یک سال است. آماری که شواهد میدانی نشانگر عدم کاهش محسوس آن در سالهای بعد از ۸۹ در آذربایجان شرقی هست.
این آمار که بخش اعظمی از آن به حاشیه ی شهرهای بزرگ، شهرهای کوچک و روستاها مربوط می شود؛ نگران کننده تر از آن است که بتواند بیشتر از پیش مورد غفلت مسئولان قرار گیرد.
پیامدهای منفی و مخرب ازدواج در سنین نوجوانی
دختر یا پسرهای نوجوان به دلیل اینکه هنوز به رشد ذهنی، عاطفی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و… نرسیده اند، بسیاری از مهارتهای لازم برای رسیدن به یک زندگی موفق و پیروز را کسب نکرده اند به همین دلیل معمولاً در زندگی مشترکشان با ناسازگاری ها و اختلافات بسیاری رو به رو می شوند.
با توجه به این که افراد در سنین نوجوانی هنوز به ثبات عاطفی لازم نرسیده اند، ممکن است در انتخاب خود عاقلانه تصمیم نگرفته و پس از ازدواج دچار پشیمانی شود. خیلی وقت ها دیده ایم افرادی که در سنین نوجوانی ازدواج کرده اند، گفته اند که من آن زمان کم تجربه بودم و نمی دانستم در زندگی دنبال چه چیزی هستم. الان سلیقه ام عوض شده و انتظارات دیگری از همسرم دارم. این اتفاق به دلیل تغییر نگرش ها و رشد فکری او می افتد.
نوجوانان به دلیل ازدواج در سنین پایین، پس از مدتی که در جمع همسالان خود قرار می گیرند دچار ناامیدی شده و احساس می کنند با ازدواج، بسیاری از موقعیت های زندگی مجردی را از دست داده اند.
در صورتی که دختران در سن پایین باردار شوند (زیر ۱۸سال) احتمال بروز مشکلاتی از قبیل فشار خون بالا در دوران بارداری، کمخونی و عوارض زایمان، به دنیا آوردن نوزاد زودرس با وزن کم یا نوزادی با بهره هوشی پایین و یا نوزاد مرده وجود دارد.
معمولاً خانواده ها و بزرگترها به دلیل اینکه گمان می کنند فرزندشان سن کمی دارد و قادر به حل همه مشکلات زندگی مشترک نیست سعی می کنند به گونه های مختلفی در زندگی خصوصی آنها دخالت کرده و به قولی آنها را راهنمایی نمایند. در حالیکه این جریان معمولاً پس از پختگی افراد به دلیل عادت والدین نیز ادامه می یابد و زندگی را از کنترل زن و مرد خارج می کند.
نوزادان نارس و زندگی زناشویی
ازدواج در سنین پایین به گفته کارشناسان تأثیر روانی مخربی بر ذهن افراد میگذارد. کارشناسان ازدواج بر این باورند که خانوادهای که دو عضو اصلی آن در سنین کودکی یا نوجوانی زندگی مشترک را آغاز میکنند به نوزاد نارسی شباهت دارند که کامل شدنشان نیازمند مرور زمان و مراقبتهای ویژه، آن هم در فضایی خاص است.
ازدواج زودهنگام، افزایش همسرآزاری
مطالعات نشان می دهد دخترانی که به صورت زودهنگام به ازدواج اجباری در سنین زیر ۱۸ تن داده اند ، بیشتر به قبول خشونت خانگی و تنبیه توسط شوهرانشان باور دارند . ازدواج زودهنگام منجر به طلاق و جدایی بیشتری هم می شود .
سن قانونی ازدواج در اسناد بینالمللی
سازمانهای بینالمللی از قبیل یونسف و صندوق جمعیت ملل متحد جهت پیشگیری از پیامدهای ناگوار ازدواج خردسالان و یا کاستن از آن، تلاشهای فراوانی نموده اند تا دولتها را وادار نمایند که قوانینی را در این راستا وضع و اعمال نمایند و برنامههایی را جهت ارتقای آگاهی مردم نسبت به عوارض این گرایش غلط سنتی، اجرا کنند. کنوانسیونهای بینالمللی، هرچند، به طور واضح و یک صدا بیان نمیکنند که چه سنی برای ازدواج یک دختر خیلی زود است، ولی نهادهای مختلف بینالمللی مثل یونسف و صندوق جمعیت ملل متحد پیشنهاد نموده اند که ۱۸ سالگی حد اقل سن برای ازدواج در نظر گرفته شود. در برخی اسناد بینالمللی متعرض شرط رضایت طرفین نسبت به ازدواج میشوند که شامل ازدواج نا بههنگام یا زیر سن قانونی هم میشود. زیرا اکثریت قریب به اتفاق ازدواج صغار بدون رضایت و حتی بدون مشورت گاهی بدون اطلاع آنها صورت میگیرد.
سازمان ملل در تعریف ازدواج زودهنگام بیان می کند: «ازدواج زودهنگام عبارتست از هر ازدواجی که در سنین زیر ١٨سالگی صورت گرفته، در صورتی که دختر از نظرجسمی، فیزیولوژیکی و روانی برای ازدواج و فرزندآوری آماده نیست
ازدواج در سنین پایین علاوه بر آسیبهای اجتماعیای که ایجاد میکند، میتواند تبعات منفی روانشناختی نیز داشته باشد؛ تبعاتی که به زعم کارشناسان تا سالها میتواند زندگی کسی که در کودکی ازدواج کرده را تحتالشعاع خود قرار دهد.
نسرین یار محمدی کارشناس ارشد جامعه شناسی با بیان اینکه آمار دقیقی از ازدواجهای زودرس وجود ندارد، اظهار داشت:به نظر می رسد تعداد ازدواجهای زودهنگام در جامعه افزایش یافته است.
وی سه عامل را در ازدواجهای زودرس دخیل دانسته و اظهار داشت: یکی از این عواملی که سبب پایین آمدن سن ازدواج شده، ترس خانوادهها از افزایش سن دختران است،این والدین گمان میکنند با افزایش سن دختر فراهم شدن فرصت ازدواج برای فرزندانشان دشوار میشود به همین دلیل به ازدواج دخترانشان در سن پایین مبادرت می ورزند.
این جامعه شناس ادامه داد: دومین عامل قابل بررسی در ازدواجهای زودرس روحیه مرد سالاری در برخی از مردان است که موجب میشود این افراد به ازدواج با دختران در سن پایین تاکید کنند زیرا میخواهند پرورش شخصیت همسرشان در اختیار خودشان باشد.
یار محمدی بلوغ زود رس را به عنوان سومین عامل ازدواج زودرس اعلام کرده و ادامه داد: گسترش وسایل ارتباط جمعی وذرسانه ای موجب بلوغ زودرس و نیاز به ازدواج دختران در سن ۱۳-۱۴ سالگی شده است.
این جامعه شناس افزود: ازدواجهای زودهنگام در سنینی روی میدهد که افراد در آن به مرحله بلوغ فکری و عقلانی نرسیده اند، بنابراین زوجین در انتخاب شریک زندگی خود نمیتوانند هیچ نقشی را ایفا کنند به طوری که پس از گذشت مدتی و بعلت ناتوانی در اداره زندگی تصمیم به طلاق و جدایی میگیرند.
وی ادامه داد: والدین براساس سنتها و باورهای غلط خود باعث میشوند فرصت انتخاب از دختران و پسرانشان که به قدرت عقلانی و حتی جنسی کامل نرسیده اند، گرفته شود و زوج کم سن و سال مجبور است از کودکی یکسری مسئولیتهای سنگین زندگی را به دوش بکشد.
این جامعه شناس تصریح کرد: در ازدواجهای زودهنگام، زوجین دچار افسردگیهای بلوغ زودرس میشوند که اگر بخواهند به زندگی خود ادامه دهند یک زندگی اضطراری خواهند داشت و در صورت طلاق نیز افرادی شکست خورده و ناکام در اجتماع محسوب میشوند که بسیاری از فرصتهای زندگی خود مانند حق انتخاب همسر را از دست داده اند.
پریسا حیدری روان شناس در این زمینه اظهار داشت: اولین اتفاقی که در ازدواج باید بیفتد شناخت آگاهانه است. تا هنگامیکه فرد متوجه نباشد که هدف ازدواج چیست و با چه فردی قرار است ازدواج کند؛ ازدواج به هر صورت یک اشتباه است.
این روان شناس با بیان اینکه دخترانی که زودتر از عرف اجتماعی ازدواج می کنند پس از آگاهی از حقوق خانوادگی و اجتماعی از دست رفته خود برای تغییر موقعیت فعلی تلاش می کنند، افزود: این افراد به دلیل نداشتن مهارت های اجتماعی و سواد کافی، زندگی زناشویی به سوی ناسازگاری و طلاق و همچنین دیگر خواهی سوق داده می شود، نه تنها خود و همسرشان بلکه به تبع آن فرزندان آنان هم دچار آزار و آسیب های روانی و اجتماعی خواهند شد.
وی با اشاره به تاثیر مخرب ماهواره بر خانواده ها به ویژه برای نوجوانان بیان داشت: کمرنگ شدن آموزه های دینی در بعضی خانواده ها باعث سست شدن اعتقادات مذهبی نوجوانان شده و بروز بلوغ های روانی، عاطفی وعارضی از طریق وسایل جمعی غیرمعقول نظیر ماهواره منجر به روابط نامتعارف بین نوجوانان یا ازدواج های زودرس می شود.
این روان شناس ادامه داد:ازدواج در سن کم باعث میشود که دختران از نظر جسمی و روحی در شرایط بد و ناگواری قرار گیرند.
حیدری تصریح کرد: بسیاری از کودکان که مجبور به ازدواج در سنین کودکی هستند هنوز در حال و هوای بازی هستند و نمیتوانند جایگاه خود را در خانواده بیابند.وی گفت: این کودکان بیشتر در زندگی سرخورده میشوند و هیچگاه احساس استقلال نمیکنند و حتی نمیتوانند فرزندان مستقل و جامعه پذیری را تربیت کنند.
این روان شناسادامه داد: هنگامی که یک فرد از نظر فکری آمادگی ازدواج را نداشته باشد، روان او تخریب خواهد شد و ازدواج برای او استرسآورنده است. برای مثال داشتن تجربه جنسی در قالب ازدواج در یک دختر ۱۱ ساله بهشدت آسیبزننده است، چرا که او را از هر نوع رابطه جنسی متنفر خواهد کرد؛ نه جسم و نه روان این دختر آمادگی این رابطه و ازدواج را نداشته است.
سخن پایانی:
مشکلات ازدواج در دوران نوجوانی از خود آن بر نمیخیزد، بلکه برخاسته از عدم آمادگی افراد برای پذیرش تعهدات زندگی و نقش های ناشی از آن است. نوجوان حتی اگر از میانگین تجربه، هوش و درک سن خود بالاتر باشد، یعنی حتی اگر از هم سن و سالانش هم جلوتر باشد و بیشتر شبیه بزرگسالان به نظر برسد
نظر شما