۲۶ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۷:۲۶
کد خبر: 412860

حجت‌الاسلام مجتبی ذوالنور

برجام چه زمانی بر زندگی مردم مؤثر است؟

مخفف کلمات «برنامه جامع اقدام مشترک» را برجام می‌گویند. ایران و طرف‌های مقابل ما پس از مذاکرات و با امضای یک معاهده‌، به اجرای تعهداتی ملزم شدند. در حالی که تعهدات ما از صفر تا صد چه در نطنز چه در رآکتور اتمی اراک و چه در بحث اورانیوم غنی‌سازی‌شده‌ای که انباشت کرده بودیم، انجام شده است اما غربی‌ها به تعهدات خود پایبند نبودند.

زمانی می‌توان از تأثیر مثبت برجام بر زندگی مردم سخن گفت که طرف مقابل ما یعنی غربی‌ها به تعهداتشان عمل کنند. در غیر این صورت، تأثیرات این امر بر زندگی مردم جنبه منفی پیدا خواهد کرد. از طرف دیگر، تعدیل مراکز هسته‌ای ما مثل سایت غنی‌سازی نطنز که زمانی با ۱۹ هزار سانتریفیوژ در حال فعالیت بود و اکنون به ۵۰ تا ۶۰ عدد رسیده است نیز در زندگی مردم تأثیر منفی داشته است زیرا سطح تولیدات و فعالیت‌های هسته‌ای پایین آمده و نیروهای فعال متخصص هسته‌ای ما هم بیکار شده‌اند. سرمایه ملت و دستگاه‌هایی که هزینه کردیم، آسیب دیدهاند و اینها همه تأثیرات منفی است. تأثیر مثبت زمانی اتفاق می‌افتد که طرف مقابل با برچیدن تحریم‌ها به وظیفه و تعهد خود عمل کند. ولی متأسفانه چنین اتفاقی نیفتاده است.

وزیران اقتصاد و صنایع و معادن، رئیس کل بانک مرکزی، مسؤولین اتاق بازرگانی و همه آنهایی که در خصوص بازرگانی و ارتباطات اقتصادیِ خارجی فعال هستند، هر کدام به‌شکلی اظهار کرده‌اند که تحریم‌ها برداشته نشده است. حال چگونه قرار است که برجام بر اقتصاد ما تأثیر مثبت بگذارد؟ مسلماً با وجود پایداری تحریم‌ها برجام تأثیری در اقتصاد نداشته است. تحریم‌ها همچنان سرجای خود هستند و تا برداشته نشوند، ما در زندگی مردم تأثیر خاصی نخواهیم دید. اگر هم این اتفاق نیفتد، یعنی مذاکرات و پیگیری‌هایی که برای رفع تحریم‌ها بود، بی‌نتیجه و صرفاً ضرر بوده و طبق بیان مقام معظم رهبری «برجام خسارت محض خواهد بود».

اما یک نکته قابل عرض اینکه بعضی از مسؤولین بویژه آقای رئیس‌جمهور مکرراً اظهار می‌کنند که ما سایه تهدید را با برجام از سر کشور برداشتیم در حالی که در حقیقت این چیزی نیست جز موهومات، بزرگنمایی و منحرف‌ساختن ذهن مردم از اصل موضوع.

وقتی خود رئیس‌جمهور آمریکا یعنی آقای اوباما در توجیه کنگره کشورش و در جاهای دیگر عنوان می‌کند که اگر بمباران می‌توانست مشکل را حل کند و ما با برخورد نظامی می‌توانستیم کاری پیش ببریم، هرگز سراغ مذاکره و برجام نمی‌رفتیم، این حرف چه معنایی می‌تواند داشته باشد. حال اگر ما بیایم و منظور این حرف را طور دیگری بیان کنیم و بر نکته‌ای تأکید کنیم که خارج از واقعیت بیرونی آن است، شاید خیلی مناسب نباشد.

به اعتقاد بنده، وقتی خود دشمنان که مدام ما را تهدید می‌کردند، اکنون اظهار می‌کنند که اگر با کار و تهدید نظامی می‌شد مشکل را حل کرد ما سراغ راه حل سیاسی و مذاکره و برجام نمی‌رفتیم، از ابتدا، نتیجه برجام را مشخص می‌کند و قاعدتاً چنین برجامی نخواهد توانست مشکلات مردم را برطرف کند زیرا دشمن به تعهد خود عمل نمی‌کند.

اما نکته خیلی مهم‌تر آنکه آقای ریچارد باتلر که رئیس کمیسیون خلع سلاح عراق و سلاح‌های غیرمتعارف در زمان صدام بود و نیز بسیاری دیگر از مسؤولین آمریکایی و غربی اظهار کردند تا زمانی که ما مطمئن نشدیم عراق سلاح کشتار جمعی ندارد به آن حمله نکردیم. معنای این نکته در آن است که توان نظامی و داخلی ما برای دشمن مبهم بوده است.

اینکه غربی‌ها آمدند و ما هم در را برایشان باز کردیم و به تمام پستوهای ما سرک کشیدند و توان نظامی و تسلیحاتی ما را حدس زدند، تنها ابهامشان را درباره توان ما تبدیل به شفافیت کرد. لذا از این بعد، احتمال تهدید علیه ما افزایش خواهد داشت نه اینکه کاهش پیدا کند. یعنی اگر بخواهیم برجام را از بُعد تهدید مورد بررسی قرار دهیم، می‌توانیم بگوییم که احتمال تهدید علیه کشور ما افزایش یافته است. لذا هیچ منطق کارشناسی‌شده‏ای پشت این مسأله نیست که بگوییم برجام تهدیدات نظامی ما را کاهش داده است.

نکته دیگر اینکه 2 تن از رؤسای قوای ما در دولت گذشته اظهار داشتند که80 درصد مشکلات ما ضعف و سوءمدیریت است و فقط ۲۰ درصد آن به تحریم‌ها برمی‌گردد.

این‌گونه القا شده بود که باید مدیریت عوض شود. خوب عوض شد. اگر این سخن، حرف کارشناسانه‌ای بود، امروز می‌باید 80 درصد مشکلاتمان از مشکلات اقتصادی و معیشت مردم گرفته تا بیکاری، مشکلات اجتماعی، اعتیاد به مواد مخدر و خیلی چیزهای دیگر حل می‌شد. جناب آقای رئیس‌جمهور فرمود حتی آب‌خوردن ما هم بستگی به این مذاکرات دارد. خوب مذاکرات انجام شد ولی چرا مشکلات هنوز سرجای خودش است؟ لذا یا ما باید در گفته‌مان دچار تردید شویم که مطالبی که گفتیم آیا صادقانه بوده یا خیر؟ و اگر صادقانه نبوده، چرا و چگونه اطمینان کنیم که حرف‌های امروز صادقانه است؟ اگر صادقانه بوده، خوب پس نتیجه‌اش کو؟ چرا هنوز مشکلات سر جای خودش است؟

بنابراین می‌توان گفت که ما بعد از اجرای برجام تغییری در زندگی و معیشت مردم ندیدیم. اینها قابل تحلیل نیست. زیرا وقتی ما می‌گوییم مثلاً 2 میلیون و 400 هزار شغل ایجاد کرده‌ایم، آن فردی که دو سه نفر بیکار در خانه دارد باید یک اثری ببیند که این حرف را بپذیرد! وقتی می‌گوییم ما از رکود عبور کردیم اما در واقعیت چهل پنجاه درصد کارخانه‌های ما تعطیل شدهاند، عبور از رکود چگونه معنا می‌شود؟

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • علی ۰۹:۳۵ - ۱۳۹۵/۰۶/۲۴
    0 0
    موقع که احمدی بیاد