به گزارش قدس آنلاین، روزنامه واشنگتنپست در یادداشتی به قلم ژنرال دیوید پترائوس به بررسی وضعیت موصل عراق و عملیات آزادسازی آن از دست داعش و شرایط احتمالی پس از آن پرداخت.
دیوید پترائوس، ژنرال بازنشسته ارتش آمریکا است که فرماندهی نیروهای ائتلاف در عراق را بین سالهای 2007 و 2008 و همچنین فرماندهی نیروهای ائتلاف در افغانستان را بین سالهای 2010 تا 2011 بر عهده داشته است؛ او همچنین بین سالهای 2011 تا 2012 رئیس سازمان سیا بوده است.
پترائوس در یادداشت خود نوشته است: در چند ماه آینده، نیرویی مرکب از نیروهای امنیتی عرب عراق و کُرد، شامل عناصر شبهنظامی سنی و احتمالاً شیعه به موصل وارد خواهند شد و شهر را از عناصر تکفیری داعش پاکسازی خواهد کرد، و سپس تلاش میکند تا دولت و ثبات را در یکی از پیچیدهترین شهرهای عراق و همچنین استان نینوا پیاده نمایند و پس از آن به بازسازی این شهر بپردازند.
شکی نیست که داعش در موصل شکست خواهد خورد؛ اما مسئله اصلی این است که پس از آن چه خواهد شد. آیا پس از غلبه بر داعش، نیروهای مذکور قادر به فرونشاندن منازعاتی خواهد بود که احتمالاً پیرامون مسائل متعدد بروز مینمایند و آیا میتوانند ثبات را به یکی از متنوعترین و چالشیترین استانهای عراق بازگرداند؟ عدم موفقیت در انجام این کار میتواند به ایجاد داعش 3 بینجامد.دورنمای عملیات پاکسازی موصل تجارب بهار سال 2003 و زمانی را به ذهن متبادر میسازد که لشکر 101 هوابرد، که فرماندهی آن به من سپرده شده بود، در زمان بروز ناآرامیهای گسترده وارد این شهر شد. نخستین وظیفه ما، پس از اجرای بخشی از مأموریت محوله، تعیین نحوه استقرار دولت در این منطقه بود. این که همپیمانان عراقی را برای کمک در اداره شهری با جمعیت تقریباً 2 میلیون نفر و سایر مناطق استان نینوا مجاب کنیم، منطقهای بسیار وسیع که ما درباره آن اطلاعات بسیار اندکی داشتیم.
تشکیل یک شورای موقت که متشکل از نمایندگان منطقه باشد، مطمئناً کار آسانی نبود، و تشکیل و نحوه تکوین آن در ادامه، انعکاسی از اقدامات و تلاشهای آتی در موصل خواهد بود.
چالش موصل و نینوا، تعداد قابل توجهی از گروههای قومی و نژادی، فرقههای مذهبی، قبایل و سایر عناصری است که جمعیت منطقه متشکل از آنها است. نهایتاً ما تضمین نمودیم که شورای استانی متشکل از نمایندگان تمامی نواحی استان نینوا و شامل مذاهب اصلی (سنی، شیعه، مسیحی و شاباک)، تمامی گروههای نژادی (عرب، کُرد، ایزدی و ترکمن)، تمامی عناصر اجتماعی اصلی دیگر (شخصیتهای دانشگاهی موصل، تجار، و ژنرالهای بازنشسته) و قبیلههای اصلی است که پیش از این به شکل مؤثر نمایندهای نداشتهاند.
ما موفق شدیم که یک کمیته ناظر را تشکیل دهیم، و این کمیته نیز یک شورای استانی موقت را انتخاب کرد. شورای مذکور نیز به نوبه خود یک فرمانده موقت توانمند و باتجربه (یک عرب سنی مذهب، با در نظر گرفتن این که اکثریت جمعیت استان نینوا متشکل از اعراب سنی است) را انتخاب کرد، وی یک سرلشکر بازنشسته کاملاً محترم و متشخص بود و برادرش توسط صدام کشته شده بود و مدت زمان زیادی نیز تحت حصر خانگی بوده است.
مسئله حائز اهمیت این است که من در آن مقطع از اختیار قانونی لازم و نیروهای مورد نیاز جهت دفاع و پشتیبانی از اختیارات خود، در صورت ضرورت برخوردار بودم. و برای استفاده از هریک از دو مورد مذکور بیمیل هم نبودم.
اما امروزه به وضوح مشخص است که نیروهای آمریکایی دیگر از حق و امتیاز، حوزه اختیار و تعداد بالای عناصر آمریکایی حاضر در عراق در سال 2003 برخوردار نیستند. آنها همچنین فاقد حقوق و اختیاراتی هستند که ما در ابتدای امر از آنها برخوردار بودیم. اما آنچه توسط ائتلاف تحت فرماندهی آمریکا در راستای آماده و مهیاسازی نیروها برای عناصر عراقی در دهه گذشته صورت گرفته است ــ به ویژه داراییهای اطلاعاتی، نظارتی، شناسایی و اکتشافی، مشاورین و عناصر لجستیکی، سکوهای ضد شورش ــ در موفقیت بهدستآمده توسط نیروهای عراقی در رمادی، فلوجه، تکریت، بیجی، قیاره و تعداد زیادی از سایر میدانهای نبرد نقش اساسی و مهمی داشته است.
بدون شک داشتهها و سرمایههای ائتلاف در هفتههای پیش رو، ضربات بسیاری را بر پیکر عناصر باقیمانده از گروه داعش در موصل وارد خواهد کرد که نبرد در آن در مقایسه با واهمه بسیاری که پیرامون آن وجود دارد، آسانتر خواهد بود. بنابراین، مهمترین چالش در موصل شکست داعش نخواهد بود، بلکه، آن چیزی خواهد بود که سال 2003 نیز با آن مواجه بودیم: تضمین امنیت پس از جنگ، بازسازی و مهمتر از همه استقرار پیکره دولتی که نماینده و پاسخگو به تمامی اقشار و افراد است. تمامی این امر باید تا حد زیادی توسط عراقیهای با گرایشات متعدد، و بدون حضور نیروهای مختلف، منابع و اختیاراتی صورت بگیرد که ما در اختیار داشتیم.
احتمالاً سران عناصر مختلف عراقی از نیروهای نظامی خاص خود برخوردار خواهند بود، و متعاقباً دورهای ناتمام بازی با آتش در حرکت به سوی مرزها و قلمرو پس از داعش، ساختارهای دولتی و توزیع قدرت و منابع رخ خواهد داد. علاوه بر این موارد، چالشهای دیگری نیز توسط ایران، گروههای شبهنظامی شیعه تحت حمایت ایران، از سوی ترکیه و مناطق عرب سنینشین، توسط دولت منطقهای کُرد به وجود خواهند آمد که کاملاً مشهود است خواهان به دست گرفتن مناطق مرزی داخلی و مورد مناقشه است و پیشمرگههای کُرد در حال حاضر کنترل آن را بر عهده دارند و ...
اقدامات صورت گرفته در موصل و نینوا در بهار، تابستان و اوایل پاییز سال 2003 بسیار موفقیتآمیز بود. اما در نهایت، تلاشهای ما برای جلب رضایت مقامات بغداد با طرحهایی که ما برای آشتی و بکارگیری اعضای سابق حزب بعث دنبال میکردیم با صدور فرمان بعثزدایی و خالی کردن دولت از اعضای حزب بعث توسط دولت ائتلافی ناکام ماند و متعاقباً این امر منجر به بیکاری دهها هزار سرباز ارتش عراق توسط دولت موقت گردید. یک چالش نهایی دیگر فقدان جهتگیری روشن و عدم برخورداری بغداد از منابع لازم جهت اقدامات وزرای این کشور در استان نینوا است. در نهایت این ناتوانیها و شکستها سبب شد که آشوبها در موصل، به مانند سایر مناطق عرب سنینشین عراق افزایش یابد. اعراب سنی در نینوا به دنبال دلایلی جهت حمایت از دولت جدید عراق بودند، اما در عمل تعداد زیادی از آنها دلایل زیادی را برای مخالفت علنی یا تلویحی با آن یافتند.
مطمئناً باید از تجارب گذشته و همچنین از خروج نیروهای آمریکایی از عراق در اواخر سال 2011 درس آموخت. به ویژه، باید به مسئله اداره منطقه به شکل جامع، با استفاده از نماینده تمامی طیفها و پاسخگو به آنها پرداخته شود.
در مسئله موصل، اعراب سنی استان نینوا، و همچنین شهروندان کُرد استان نینوا (از احزاب سیاسی مختلف) و همچنین اعراب سنی، شیعه و ترکمنهای سنی، ایزدیها، مسیحیان و شاباک و قبایل بیشمار دیگر، به شکلی خاص نیازمند ارائه ضمانت جدی و قابلاتکا هستند که پس از سقوط داعش در موصل و نینوا، از نمایندگان لازم جهت حفظ منافع خود برخوردار خواهند بود.
بهترین وسیله برای اجرای این مسئله یک شورای استانی نظیر آن چیزی است که سال 2003 و از طریق یک فرآیند فراگیر مشابه تشکیل شد. مطمئناً شبهنظامیان شیعه در مسائل امنیتی و نظارتی پس از داعش نباید دخالتی داشته باشند. نینوا و سایر استانهای عرب سنینشین عراق از منابع انرژی زیاد و همچنین اهرم نفوذ و تأثیرگذاری این منابع برخوردار نیستند، بنابراین استقلال در قانون اساسی به سبک مناطق کردنشین عراق نیز در این منطقه گزینهای میسر و قابلاجرا نخواهد بود. با این حال، بغداد و حیدر العبادی، نخستوزیر عراق باید آماده باشد تا پیرامون میزان حمایت، و احتمالاً اعطای استقلال بیشتر به این منطقه در تعیین اولویتهای صرف هزینه، تعهدات شفافتر و بیشتری بدهد. کار پیش روی عبادی بسیار دشوار است، اما تنها راهحل موجود برای او مواجهه صادقانه و رویارویی مستقیم با چالشها، تلاش برای برقراری ارتباط و تحتفشار گذاشتن احزاب مختلف جهت پیدا کردن نقاط مشترک در مشکلات و مسائل موجود، با کمک و همراهی ائتلاف تحت امر آمریکا است.
فرآیند حل مشکلات پس از پاکسازی موصل از داعش، دشوار و سخت خواهد بود. اما کمک آمریکا و همپیمانان بیشمارش برای شکست داعش و همچنین مهیاسازی زمینه و سرمایه به بهترین شکل ممکن، جهت تضمین موفقیتهای بیشتر و اجرای طرحهای بازسازی، تأثیر زیادی در حل این مشکلات خواهند داشت. آمریکا باید از این عامل تأثیرگذار استفاده نماید.
تسنیم
نظر شما