به گزارش قدس آنلاین به نقل از نسیم، موضوع اصلی در ماجرای املاک شهرداری که در روزهای اخیر به شدت در فضای رسانهای کشور در حال انتشار است، چیست؟ آیا با توجه به اخبار منتشر شده میتوان نتیجه گرفت یک فساد بزرگ سیستمی در شهرداری تهران رخ داده است؟ آیا آنگونه که برخی رسانه های نزدیک به شهردار میگویند باید تمام ماجرا را یک طراحی سیاسی پیچیده از سوی اتاق عملیات روانی دولت دانست؟ و چند سوال مهم دیگر ...
اگر در روزهای گذشته قصد دنبال کردن اخبار سیاسی کشور را هم نداشتید، حتما با خبرهایی از واگذاریهای با تخفیف بالای املاک به برخی افراد از سوی شهرداری تهران مواجه شدید، منبع اصلی این اخبار یک رسانه کم نام و نشان اصلاح طلب و نزدیک به دولت است که به استناد یک گزارش اولیه(نه نهایی) سازمان بازرسی محمد باقر قالیباف، شهردار با سابقه تهران را متهم به یک فساد عظیم کرده است.
اژهای سخنگوی دستگاه قضایی این گزارش را «غیر رسمی» عنوان کرد و گفت: «در این پرونده گزارش اولیه تهیه شده و هنوز قطعی نشده».
این نظر رسمی دستگاه قضایی نشان میدهد ماجرا تازه آغاز شده، هرچند قالیباف شهردار تهران صراحتا میگوید: «با اطمینان به مردم می گویم که بحث واگذاری امتیازات پروانه و زمین بر اساس مر مقررات انجام گرفته و تخفیف های داده شده نیز بر همان اساس بوده است«.
به هرحال لیست منتشر شده توسط رسانههای اصلاح طلب در خصوص املاک تخفیفی شهرداری با گستره بالا و سازماندهی شده به دست مردم رسیده است، تقریبا در چند روز گذشته تمرکز رسانه های رسمی و غیر رسمی نزدیک به دولت و اصلاح طلبها روی توزیع موارد عجیب و غریب زمینهای گران قیمت بوده است، آن گونه که شواهد امر هم نشان میدهد طراحی بسیار دقیقی برای انتشار خبرها صورت گرفته: چرا؟ اولا زمان انتخاب شده در خلا اطلاعرسانی عمومی کشور بود یعنی پایان بازیهای المپیک، قبل از آغاز مقدماتی جام جهانی، بدون مناسبت ملی یا مذهبی و البته پیش از آخرین انتخابات هیات رئیسه شورای شهر تهران.
ثانیا انتخاب شهردار تهران برای افشاگری احتمالا با سوزاندن گزینه قالیباف برای انتخابات 96 ارتباط دارد چون در ماههای اخیر برخی خبرها حاکی از ورود سه باره وی به عرصه انتخابات ریاست جمهوری حکایت داشت و دست آخر اینکه هجمه به املاک تخفیفی میتوانست بار سنگین حقوقهای نجومی را از روی دوش روحانی و دولت بردارد.
هرچند برخی رسانههای نزدیک به قالیباف از دست داشتن مدارکی مستند درباره فرماندهی این عملیات روانی علیه شهرداری خبرهایی دادهاند اما حتی بدون این خبرها میتوان به وضوح از چنین طراحی هایی مطلع شد، اما آیا گفتن اینکه «واگذاری های املاک قانونی بوده» و «این یک جنگ روانی است» پایان بخش ماجرا است؟ قطعا خیر!
آنقدر حجم اخبار این املاک انبوه توزیع شده است که کمتر کسی از جزییات آن بی اطلاع است اما واکنش شهرداری تهران به اندازه قدرت اخبار منفی نبوده است، این گزاره به معنای تایید خبرهای فساد نیست، این نوشته به هیچ وجه از جزییات و اخبار پشت پرده خبر ندارد بلکه دغدغه نوشتن این مطلب برگرفته از یک واقعیت اجتماعی است: «مردم با یک جمله دو دقیقه ای شهردار محترم تهران در یک سخنرانی بدون پخش تلویزیونی قانع نشدهاند.»
متاسفانه باید گفت مجموعه نیروهای انقلابی موسوم به اصولگرا و علاقه مند به عملکرد شهرداری تهران در 11 سال اخیر نتوانستند بین «قبول فساد» و «روشنگری منصفانه» درباره اخبار سیاه تفاوت بگذارند، نشانه این حرف با رجوع به آرشیو اکثر رسانههای منتقد دولت در یک هفته اخیر به وضوح دیده میشود، البته این مختص رسانههای اصولگرا نیست بلکه در ماجرای فیشهای حقوقی همین رفتار از رسانههای حامی دولت انجام شد و در ماجرای صوت آیت الله منتظری که در آن امام خمینی(ره) متهم به اعمال خلاف شرع شده بود، سکوت محض نوه امام و هاشمی رفسنجانی نشان داد اساسا در فضای سیاسی ایران افراد حاضر به دادن هزینه برای کشف حقیقت نیستند.
همانطور که شهردار تهران تاکید کرده است «واگذاری ها از طریق تعاونی ها بوده و قطعا بر اساس مقررات صورت گرفته است» اما آیا این جمله میتواند پاسخ مناسبی به حجم بی سابقه مدارک واگذاری املاک تخفیفی در فضای مجازی باشد؟ تا پاسخ نهایی قوه قضاییه و سازمان بازرسی در خصوص این پرونده باید فرض بر صحت قطعی اظهارات قالیباف گذاشته شود، اما تکلیف افکار عمومی معطل چه خواهد شد؟
برای مثال در سال 88 از سوی ستاد دو کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری ادعای تقلب گسترده مطرح شد، رهبر انقلاب بعنوان شخص اول کشور بلافاصله با فرد مدعی و بعد نماینده تمام کاندیداهای جلسه برگزار کردند و راه قانونی بررسی این ادعا را به راحتی باز گذاشتند اما در همان روزها در نماز جمعه 29 خرداد تهران تاکید کردند امکان صحت این ادعا وجود ندارد، همانطور در آن ماجرا معلوم بود ادعای طرف معترض اشتباه است اما برای اقناع افکار عمومی چند کار صورت گرفت: اول اینکه تمام دستگاههای کشور موظف به پیگیری شکایات شدند، شورای نگهبان و وزارت کشور تمام قد در خدمت اعتراض ها بودند و از سوی دیگر وزیر کشور با چندین بار حضور در برنامههای زنده تلویزیونی جزییات مدارک برگزاری انتخابات را در اختیار مردم گذاشت.
حالا در یک مورد کوچکتر ولی مهم مثل ادعای فساد گسترده در شهرداری تهران، بهتر بود آقای قالیباف با شرکت در یک برنامه تلویزیونی صراحتا جزییات دلایل قانونی بودن اقدامات شهرداری را توضیح میداد و البته از عملیات روانی سیاسی علیه شهرداری هم پرده برمی داشت.
و حتی اگر مواردی از تخلف در زیرمجموعه شهرداری در این زمینه توسط خود شهردار یا دستگاههای نظارتی کشف شود، با اطلاع رسانی صریح به مردم اعتماد عمومی کسب میشود، اما روند فعلی ناقض است؛ سکوت بسیاری از رسانهها و جریانات سیاسی منتسب به اصولگرایی و سخنان بسیار کوتاه و کم بسامد شهردار تهران نمی تواند اعتماد خدشه دار مردم را بازگرداند.
خدمات بی سابقه شهرداری تهران به مردم در طول مدیریت قالیباف در شهرداری غیرقابل کتمان است، اما باید در زمانهایی که مردم به هر دلیلی درست یا غلط سوالی دارند جواب روشنی بگیرند، سابقه نشان داده هرگاه صادقانه و شفاف عملکرد مسئولین برای مردم توضیح داده شود اشتباهات و قصورهای احتمالی با گذشت مردم مواجه خواهد شد.
نظر شما