سپس همه دادِ این داریم که سن ازدواج در کشور ما بالا رفته است. بعضی از جوانها این روزها برای ازدواج خیلیخیلی سختگیر و حساس و وسواسی شدهاند. اما باید به آن ها گفت ازدواج به آن سختیها هم که فکر میکنید نیست.البته نباید همه انگشتهای اتهام را به سمت خانواده و جوانها گرفت چرا که دولت و مسؤولین هم در این راه وظایفی دارند.
از همین رو طی گفتوگویی با حجتالاسلام و المسلمین دکتر نصرالله پژمانفر، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، ازدواج و دغدغههای دولت در این راه را بررسی کردیم که بخشی از آن را از نظر میگذرانید.
وقتی وضع اقتصادی بر همه شوون جامعه تاثیر میگذارد، قطعاً بر روی منحنی رشد ازدواج هم تاثیر خواهد گذاشت. چه باید کرد که بتوانیم از شدت این تاثیر کم کنیم؟
ازدواج نیازی فطری در درون انسان است. نیازی نیست که گاهی بشود به آن توجه کرد و گاهی بیتوجه از کنار آن رد شد. مثل تنفس کردن که نمی توان از آن ساده عبور کرد.باید این نیاز همانند سایر نیازها جدی گرفته شود. بیتوجهی نسبت به آن، یعنی بیتوجهی نسبت به تمام واقعیاتی که انسان به آن نیاز دارد.
در مقاطع مختلف، جریانات متفاوتی راه افتادند و گزینههایی برای جایگزینی بحث ازدواج و یا انحراف موضوع ازدواج را مطرح کردند، هیچکدام راه به جایی نبردند. چون توجه نداشتند ازدواج با سرشت آدمی گره خورده و انسان بصورت طبیعی به آن نیاز دارد.
این نیاز واقعی که قابل سرکوب شدن هم نیست نیاز به مدیریت دارد. باید مسایلی بسیاری افراد عوامل اقتصادی را خیلی مهم و حتی عاملی بازدارنده از ازدواج میدانند.این همان مبارزه کردن با نفس و فطریات انسان است که بیشک شکست خواهد خورد.
به نظر میرسد نهادهای فرهنگی ما با یکدیگر برای ترویج ازدواج های آسان همدل و همزبان نیستند.یکی نشستی برای ترویج ازدواج آسان برگزار می کند و دیگری صرفاً در ازای گرفتن پول،یک آگهی تلویزیونی پخش میکند که در آن اوج مصرف گرایی و زندگی اشرافی تبلیغ می شود.برای همساز کردن نهادهای فرهنگی در این موضوع چه باید کرد؟
باید تلاش کنیم ارادهها را برای این موضوع تقویت کرده و عزم عمومی ایجاد کنیم. تا ارادهها شکل نگیرد، حتی اگر همه مقدمات هم فراهم شود، نتیجهای نمی گیریم باید بپذیریم که جامعه نیاز به ازدواج دارد و باید فضا آماده این نیاز شود. در این فضا همه دستگاهها با توجه به حوزه وظایفیشان، میتوانند راه حلهایی برای کمک به آغاز ازدواج پیشنهاد دهند.برای مثال مسکن و شهرسازی میتواند مدلهای مسکنی را طراحی کند که برای یک زوج تازه ازدواج کرده، قابل دست یافتن باشد. یک زوج جوان نیاز ندارد که حتماً در بهترین نقطه شهر خانه داشته باشند.برای شروع زندگی شهرکهای متصل به شهر، مناطق پایینتر و فضاهای کوچکتر مانند آپارتمانهای 25تا30 متری هم مناسب است. قطعاً اوضاع زندگی آن ها در آینده با گذشت زمان و بچه دار شدنشان فرق خواهد کرد و نیاز به جهشی در فضا و مکان زندگیشان خواهد بود. بانکها هم باید تسهیلات لازم را برای بهبود شرایط عمومی زوج ها فراهم کنند. خوابگاههای مناسب و حمایتهای خانواده و راهکارهای دیگر موضوعات مهمی است که باید به آن توجه کنیم.
به نظر من مشکل اصلی در دستگاه های ماست، نه در امکانات آن ها. اگر اراده مسؤولان و دستگاهها شکل بگیرد میتوانند راه حلهایی را برای این موضوع داشته باشند.
چندی پیش در مجلس بحث طرح جمعیت مطرح و در آن به بحث ازدواج آسان و عوامل مورد نیاز آن پرداخته شد.تسهیلاتی که انگیزههای جوانان را برای ازدواج بیشتر کرده و سن ازدواج پایین بیاید. باید موضوعاتی را که سبب میشود جوانها بهانه در تاخیر ازدواج داشته باشند مدیریت کرد.
یکی از موضوعات مهم در خصوص ترویج فرهنگ ازدواج، صرفاً تبلیغ برای آن است. درست مثل خودرویی که می کوشیم به هر قیمت به مشتری بفروشیم اما تضمینی برای ارایه خدمات پس از فروش آن نداریم.مثلاً هیچگاه از زوجی که مجبور است برای حل مشکل زندگی خود چند برابر ویزیت پزشک به روانشناس بپردازد حمایت نکرده ایم.یا برای تفریح و سفر ارزان او فکری داشته ایم.
آن چیزی که تا کنون وجود نداشته اراده بوده است. جوان ها در این راه مقصر نیستند و به عنوان یک مسؤول از آن ها عذرخواهی میکنم. زیرا آن ها تلاش و هدفشان برای ازدواج و طی مسیر و راه مناسبی بوده است.متاسفانه ما نتوانستهایم کار مناسبی در ارتباط با این موضوع داشته باشیم و باید نسبت به این موضع بحث را جدی گرفت و امیدواریم که در این راه به نتیجه مطلوبی برسیم. ازدواج موضوعی چند ضلعی است که بخشی از آن راههای حاکمیت و مسؤولان اجرایی و بخشی هم خانواده ها هستند که آن ها باید بحث ازدواج آسان را جدی بگیرند.
شاید برخی خانوادهها از نظر مالی شرایط خوبی داشته باشد؛ اما سنگین کردن ازدواج برای کسانی که همسن آن ها هستند ولی وضع مالی مناسبی ندارند، شرایط را سخت میکند. بخشی از لذت زندگی در آن است که افراد بتوانند در مسیر خودشان با واقعیاتی که پیش رو دارند مواجه شده و با آن ها دست و پنجه نرم کرده و به بحث های ارزشی دست پیدا کنند. اینکه زن و شوهر با هم تلاش کنند و با حاصل زحمت خودشان، امکاناتی را تهیه کنند، برای آن ها خیلی شیرین بوده و انگیزه ایجاد میکند. خانوادهها نباید سختگیری کنند. باید از خودمان شروع کنیم. من به عنوان یک نماینده مجلس، در ازدواج دخترانم تمام تلاشم ساده زیستی و آسان زیستی بود. مهریه هر دو دخترم را مهرالسنه قرار دادم. مراسم و میهمانی هم در سادهترین شکل ممکن برگزار شد. باید به سمت این برویم که نشان بدهیم بسیاری از موارد قابل پیدا کردن و جایگزینی مدل مناسب است.
به نظر شما آیا وقت آن نیست که با نگاهی واقع بینانهتر تقصیر افزایش طلاق را متوجه کسانی بدانیم که بدون پشتوانههای اقتصادی، جوانان را تشویق به ازدواج میکنند؟
نه، به نظر من موضوع پشتوانه اقتصادی در ازدواج، موضوعی انحرافی است. اینکه اگر اقتصاد بود ازدواج کنید و اگر نبود ازدواج نکنید را انحراف میدانم. بویژه که خودم هم در زندگی این تجربه را داشتهام که میشود در سادهترین شکل ممکن ازدواج را برگزار کرد، به همه جوانها توصیه میکنم بدون توجه به مسایل اقتصادی ازدواج کنید. این کار شدنی است.
بیشک فردی را سراغ ندارید که در مسیر زندگی گزینه خوبی را پیدا کرده باشد، با منطق درستی وارد زندگی شده، بر اساس واقعیات برای خودش الزاماتی فراهم کرده و زیر بار مخارج بیمنطق نرفت که نتواند آن ها را پرداخت کند نرفته و نتوانسته بدون پشتوانه اقتصادی زندگیاش را پیش ببرد.
به نظر شما ازدواج ، پس از پرداختن به نزاع و دعواهای سیاسی و جناحی اولویت چندم قانونگذاران و برنامه ریزان کشور بوده است؟
موضوع خانواده در اولویت نظام ما قرار نگرفته است. تعارف و شعار نداریم. الان ازدواج اولویت نیست. به طور نمونه امروز مجلس مصوب میکند که به زوجین نفری ده میلیون تومان وام دهند، اما دولت و بانکها آنقدر نسبت به این موضوع کارشکنی میکنند که هیچ زوجی نمیتواند از این وام استفاده کند که همین یکی از نشانهای نبود اراده است.
به عنوان رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس، بفرمایید که باید چه کنیم تا آمار بالاتری از ازدواج را داشته باشیم؟
همانطور که گفته شد، ازدواج مانند یک چند ضلعی است. دولت، خانوادهها،خود زن و شوهر و... اگر همه کار خودشان را انجام دهد آمار ازدواج ما با شتاب بالایی مسیر خودش را عوض کرده و رشد بالایی خواهد داشت.
در قدیم جوانها با کمترین امکانات ازدواج کرده و پس از مدتی صاحب خانه و ماشین و امکانات میشدند. اما امروز ما میخواهیم از آخر به اول برویم. باید خانه و ماشین و امکانات باشد تا ازدواج شکل بگیرد که این شدنی نیست و یا بسیار سخت است. متاسفانه در بحث ازدواج، فرهنگ آسیب جدی دیده است.
نظر شما