بدون تردید رمز اقتصاد مقاومتی در اقتصاد دانش بنیان نهفته است. به طور طبیعی برای تولید و رشد محصولات دانش بنیان به تأمین مالی شرکتهای از این دست نیاز داریم. در واقع وقتی محققی تلاش خود را معطوف تولید محصولش میکند، اگر نتواند نیازهای مالی تولیدش را تأمین کند، مسلم نخواهد توانست محصول دانش بنیان را به تولید انبوه برساند. اگر به سراغ مسؤولان برویم، کلی آمار و ارقام به ما میدهند که تسهیلات قرض الحسنه در اختیار شرکت دانش بنیان قرار گرفته است، اما آیا تسهیلات قرض الحسنه برای تمام شرکتهای دانش بنیان کافی است و یا نیاز بیشتر شرکتهای دانش بنیان به گونه دیگر از تأمین مالی است؟
به طور منطقی هر گاه تسهیلات به صورت قرض الحسنه و یا وامهایی با سود کم به شرکتهای دانش بنیان ارایه میشود، به دلایل گوناگون انگیزههای فعالیت غیر مرتبط ظهور میکند و احتمال انحراف منابع قوت میگیرد. در این میان هر کسی فقط به فکر گرفتن تسهیلات است؛ زیرا اگر حتی در کارش استفاده نکرد، میتواند در جای دیگری به کار گیرد. بسیار مشاهده شده که تسهیلاتی برای شرکتی دانش بنیان صادر شده، اما به دلیل ناکافی بودن، محقق از تصمیم خود برای تولید محصول منصرف شده و در جای دیگر منابع مالی را صرف کرده است. از سوی دیگر منابع قرض الحسنه بسیار اندک هستند و نمیتواند تمام نیاز مالی محصولات دانش بنیان را تأمین کند. کمتر شرکت دانش بنیانی را در پارکهای علم و فناوری میتوان مشاهده کرد که به این صورت مشکل تأمین مالی این شرکتها حل شده باشند.
به طور کلی سرمایهگذاری در شرکتهای دانش بنیان پرریسک، اما بسیار سودآور است. در دنیا صندوق سرمایهگذاری ویژهای برای تأمین مالی ایدههای خلاق وجود دارد که به آنها شرکتهای سرمایهگذاری پرخطر (Venture capital) میگویند. تخصص این شرکتهای سرمایهگذاری، شناسایی همین ایدهها و یا محصولات دانش بنیان است. با شناسایی ایدههای نوآورانه نوبت به سرمایهگذاری در ایدههای برتر میشود. حال محقق یا پژوهشگر از سویی خاطرش از سوی منابع مالی مورد نیاز برطرف میشود و دیگر دغدغههای مالی بر پیشبرد اهدافش ندارد. از سوی دیگر شرکت سرمایهگذاری افزون بر تأمین مالی ایده مورد نظر، سایر خدمات جانبی را در اختیار آن محقق قرار خواهند داد؛ بدین صورت احتمال موفق شدن طرح افزایش خواهد داشت. هر چند که به نظر میرسد، صندوقهایی برای چنین کارکردی در پارکهای علمی و فناوری در کشور ایجاد شدهاند، اما این صندوقها برای سرمایهگذاری مشارکتی با شرکتهای دانش بنیان بسیار محتاط هستند و به طور تقریبی هیچ سرمایهگذاری به این شکل در کل کشور تاکنون انجام نشده است.
بسیاری از محصولات دانش بنیان در داخل کشور در رقابت با کالاهای خارجی هم قیمت بالایی دارند و هم از منظر کیفیت ضعیفتر هستند و اگر بخواهند با تأمین مالی اندک قرض الحسنهای به رقابت با نمونههای خارجی بپردازند، بسرعت از میدان خارج میشوند. بنابراین لازم است، واسطه گرهای مالی با مشارکت بلند مدت به تأمین منابع مالی شرکتهای دانش بنیان بپردازند تا با گذشت زمان و تولید انبوه (ایجاد صرفه مقیاس) به مرور زمان قیمت کاهش و کیفیت افزایش یابد. در واقع برای حمایت از شرکتهای دانش بنیان نیاز است به جای قراردادهای مبادلهای تأمین مالی از قراردادهای مشارکت برای این طرحها استفاده کرد. زمانی که واسطهگر مالی، خود را در جایگاه شریک محققان قرار دهد، تمام امکانات و مهارتهای لازم را برای پیشبرد آن مجموعه در نظر خواهد گرفت و در این صورت محققان میتوانند تمام ذهن خودشان را برای بالا بردن کیفیت محصولات و کاهش هزینه جاری به کار گیرند و موضوعاتی مانند فروش و مباحث مالی به طور عملی به گروهی ورزیده سپرده خواهد شد، در صورت چنین اتفاقی، به طور حتم امکان سودآوری طرحهای دانش بنیان به شکل قابل ملاحظهای افزایش خواهد یافت.
۱۷ شهریور ۱۳۹۵ - ۰۸:۴۹
کد خبر: 455114
نظر شما