اما این کار آفتهای جدی هم دارد که به طور مشخص گریبان افراد را در موضوعات مختلف می گیرد و گاهی باعث ایجاد جنجالهای جدی می شود. حمله به افکار و اشخاص و کسب بیشترین حجم از اطلاعات در کوتاهترین زمان در فضای مجازی کار را به جایی رسانده که امروزه بسیاری از افراد بیشتر از آن که در محیط واقعی زندگی کنند در این فضا زندگی میکنند. در بررسی کارکردهای سیاسی این فضا با رضا تقیپور انواری، وزیر سابق اطلاعات و فناوری اطلاعات و عضو کنونی شورای شهر تهران، به گفت وگو پرداختهایم که مشروح آن را میخوانید:
در مقایسه با کارکردهایی مثل تفریح و سرگرمی و یا تبادل و انتقال اطلاعات، چقدر از کارکردهای فضای مجازی در ایران به سیاست اختصاص دارد و آیا میتوان این فضا را از بازوهای اصلی کمک به جریانها و برنامههای سیاسی تلقی کرد؟
فضای مجازی به عنوان یک محیط رسانهای قوی و گسترده در بسیاری از کارکردها طبعاً قویتر از دیگر ارتباطات و حتی بعضی رسانههای یکسویه همچون روزنامه، رادیو و تلویزیون است و میتواند در ابعاد مختلف اعم از اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، امنیتی و نیز سیاسی تأثیرگذار باشد.
شاید یکی از مشکلات ما این باشد که برخلاف بسیاری از کشورهایی که پیشتر به این فناوریها دست یافتهاند، کمترین استفاده را از این فضا در حوزه اقتصاد و اشتغال داریم؛ در حالی که از فضای مجازی در کشورهای در حال توسعه به عنوان پیشران بویژه در بخش خصوصی و چالاک استفاده میشود.
اما متأسفانه این فضا هم در کشور ما تا حدی سیاستزده است و بعضاً بهرهبرداریهایی که گروهها و جناحهای سیاسی از فضای مجازی دارند، در بسیاری از موارد خلاف قوانین جاری است. از مهمترین مصادیق آن انتخابات مجلس در سال 94 بود که قانون عدم تبلیغات در غیر از یک هفته مجاز، بهشدت نقض شد و عملاً مسؤولان انتخابات پاسخی برای این نقض نداشتند!
اشاره داشتید که بعضاً نوع برخوردها با فضای مجازی سیاستزده است. این سیاستزدگی به چه معنا است و چه آثاری دارد؟
سیاستزدگی یعنی ما به جای بهرهبرداری درست از یک فناوری از طریق ریلگذاری و پیگیری اهداف اقتصادی و رفع مشکلاتی مثل بیکاری جوانان، کارکردها و اولویتهای دست چندم را برای فضای مجازی ترویج کنیم. امروز متأسفانه در این فضا - همچون بسیاری از فناوریهای دیگر- قبل از آنکه به فکر تولید محتوا و ثروت و اشتغالزایی باشیم، مثل عرصه صنعت فقط مصرفکنندهایم؛ در حالی که در همین شرق دور و در منطقهای که از نظر جغرافیایی به ما نزدیک است، کشوری مانند کره جنوبی 33 درصد از درآمد تولید ناخالص داخلی خود را از محل فناوریها و محصولات و خدمات این حوزه به دست میآورد. این نشان میدهد که فضای مجازی ظرفیت بالایی دارد.
امروز متأسفانه در این فضا - همچون بسیاری از فناوریهای دیگر- قبل از آنکه به فکر تولید محتوا و ثروت و اشتغالزایی باشیم، مثل عرصه صنعت فقط مصرفکنندهایم؛
اما بیتوجهیها باعث شده اغلب شهروندان وقتشان را در این فضا هدر دهند و حضورشان نهتنها خروجی مثبت ندارد بلکه تبعات و آسیبهای اجتماعی فرهنگی را نیز سبب شده است. بنابراین سیاستزدگی یعنی اجازه دادهایم فرصتی با این عظمت به دلیل عدم هدایت صحیح به تهدید تبدیل شود.
علت یا مشکل کار را در کجا می بینید و آیا راه حلی پیشنهاد می کنید؟
متأسفانه اولین ایراد یا نقص، عدم آموزش و اطلاعرسانی است. یعنی چون این فضا نرمافزاری است و بسیاری از مسایل آن به چشم دیده نمیشود، بسیاری از مردم نمیدانند که در پشت این صفحه اعم از گوشی تلفن همراه یا لپتاپ و... با چه کسی در تعامل هستند. بنا بر آمار جهانی، وقتی کاربر وارد سایت و صفحهای می شود، حداکثر 6 درصد از اطلاعات این فضا را میبیند و از 94 درصد اطلاعات آن باخبر نیست.
یعنی بهره برداری از اطلاعات رد و بدلشده در این فضا حداقل 16- 17 برابرِ آن چیزی است که کاربر میبیند! لذا تا وقتی فرهنگ اصلاح نشود و دانش عمومی ارتقا نیابد، این نوع بهرهبرداریها نیز هست و شاید مردم عادی خیلی مقصر نباشند چون اطلاع ندارند (البته در شرع مقدس بر اطلاعیابی مسلمان به امور لازم تأکید شده است). تقریباً میتوان گفت که هیچ کشوری در دنیا نیست که به اندازه جمهوری اسلامی، مشترک در شبکههای اجتماعی داشته باشد اما آن شبکهها متعلق به خودش نباشد! زیرا هر کشوری با این سطح از مراجعه کاربران بومی به دلایل امنیتی، اطلاعاتی، اقتصادی و اجتماعی، شبکه خاص خود را راه انداخته است.
بحث شبکه ملی اطلاعات که متأسفانه در سالهای اخیر تقریباً متوقف شد
(البته حرکاتی در سه چهار ماه اخیر کلید خورده است)، هدفش پهنای باند داخلی برای تأمین کسب و کار و آسیبزدایی از منظر امنیتی و جلوگیری از حملات بود.
دولتها در افزایش کاربری صحیح از فضای مجازی چه نقشی دارند؟
نقش دولتها می تواند بسیار برجسته باشد؛ بویژه اگر به بخشهای حاکمیتی و شورای عالی فضای مجازی که با ابتکار مقام معظم رهبری در اسفند 90 تشکیل شد و فلسفه وجودیش ریلگذاری مسیر صحیح بود، ارتقا داده شود. اما متأسفانه نگاه جناحی و نیز سیاستزدگی در این حوزه تأثیرگذار شد و به جای آنکه به مسایل راهبردی در این شورا بپردازیم و شبکه ملی اطلاعات-که زیرساخت حیاتی برای کشور است و میتواند با پیشران قراردادن فناوریهای ارتباطی و اطلاعات و ایجاد کسب و کارهای مبتنی بر آن کشور را نجات دهد- را راهاندازی کنیم، تا حدودی برخورد سیاسی کردهایم.
در نتیجه به اولویت دست چندم تبدیل شد و نهایتاً منافعی را که میتوانست تأمین کند و جهتگیریهایی که میشد دولت انجام دهد (برخی جوامع حتی با ضریب هوشی پایینتر از ما، با این فضا بسیاری از مشکلات بویژه در حوزه اقتصاد را حل کردهاند) اما دولتها نتوانستهاند بحث را درست مطرح کنند وگرنه باید صادرکننده محتوا باشیم یعنی تولید ثروت ملی داشته باشیم و رسالت روشنگری که مکتب ما بیان میکند یعنی رساندن این ندای الهی به گوش جهانیان را انجام دهیم.
به تعبیر برخی از کارشناسان و صاحبنظران، فضای مجازی امروز در جامعه ما از چالش فرهنگی به چالش سیاسی تغییر شکل داده است. این تعبیر به چه معنا است و چگونه این فضا میتواند سیاست را مسموم و دچار چالش کند؟
تأثیرگذاری فرهنگی طبیعتاً تبدیل به تغییر رفتارهای فردی میشود و سپس رفتارهای فردی به رفتارهای اجتماعی تبدیل میگردد و نهایتاً این رفتارها اگر درست پرداخته نشود، میتواند تبدیل به چالشهای سیاسی شود. این مسیری است که دشمن و استکبار جهانی به آن نظر داشته و بنا دارد علیه انقلاب از این فضا به عنوان فضای مستعد سیاسی استفاده کند. اما بحث ما قبلتر از آن است زیرا تمام مقصد انقلاب به تعبیر امام راحل «مکتب» است و اگر ما از مکتب دور شویم، سرمایهای نداریم. لذا دیدیم که اخیراً مراجع تقلید علیه فضای مجازی موضعگیری کردند چون بسیاری از این شبکهها و کانال ها مسایل ضددینی همچون شیطانپرستی را تبلیغ میکنند. قطعاً سناریو و هزینهای گزاف پشت اینها است. بنابراین ریشه چالشهای فضای مجازی، فرهنگی و اجتماعی است که بعضاً بازتاب سیاسی هم دارد. البته برخی درصدد پررنگکردن این بازتابها هستند. یعنی با روشی که در ابتدای انقلاب خواستند کودتای نظامی راهاندازی کنند، امروز درصدد کاربرد این ابزارهای نرم هستند. امروز اگر بیش از چندین ماه است که مردم مظلوم یمن زیر بمبارانهای رژیم آلسعود -که واقعاً باید گفت از آلیهودند- شهید میشوند اما مدعیان حقوق بشر هنوز صدایشان در نیامده بلکه با صحنهسازی، دفاع مردم فلسطین از حقوقشان را تروریسم معرفی میکنند!
در حقیقت، غرب با تسلط بر فضای مجازی اینچنین آن را سیاستزده می کند و ما هم عموماً در میدانی بازی میکنیم که رقیب را نمیشناسیم. به نظر میرسد این عوامل تجمیع میشود تا نشان دهد این چالشِ فضای مجازی سیاسی است، در حالی که این چالش برای ما بیشتر فرهنگی اجتماعی است؛ مثل تخریب خانواده. اگر غرب این سوغات را برای ما فرستاده، برای آن است که خودش این بنیاد را ندارد. البته فرهنگ غنی اسلامی- ایرانی در کاهش آسیبهای ما در مواجهه با این فضا نقش مؤثری داشته است.
نظر شما